انواع کوچینگ
کوچینگ و مربیگری هم مثل هر رشتهی دیگری، به مرور با حرفهای شدن و گسترش قلمرو فعالیتهایش، به زیرمجموعههای تخصصیتر (اصطلاحاً Sub-specialties) تقسیم شده است و انواع گرایشهای کوچینگ به وجود آمدهاند.
اغراق نیست اگر بگوییم تقریباً هر کس هر کاری انجام میداده، یک کلمهی کوچ را هم به کارت ویزیت خود اضافه کرده و کوچینگ را در رزومهاش جا داده است. بعضی از این زیرمجموعهها بسیار تخصصی هم به نظر میرسند. به عنوان نمونه، کسانی امروزه خود را متخصص گریف کوچینگ (به انگلیسی: Grief Coaching) معرفی میکنند و میگویند به عنوان گریف کوچ میتوانند به شکل تخصصی به انسانها برای عبور از «مراحل اندوه» و «سختیهای از دست دادن» کمک کنند. کاری که سالها رواندرمانگران مشغول آن بودهاند و هیچوقت مدعی نشدهاند چنین کاری، یک تخصص مستقل است.
به علت همین تنوع، بعید است بتوانید فهرستی از تخصص های کوچینگ تنظیم کنید که همه را راضی کند (اگر مقاله کوچینگ چیست در ویکی پدیا را نگاه کنید متوجه میشوید که تقریباً برای هر حوزهای کوچینگ تخصصی به وجود آمده است).
بنابراین، ضمن تأکید بر این که تقسیمبندی شفاف و مشخصی برای خدمات کوچینگ وجود ندارد، میتوان گفت حداقل چند گرایش تخصصی کوچینگ وجود دارد که بیشتر منابع و صاحبنظران به آنها اشاره میکنند و از آنها نام میبرند (+/+):
کوچینگ مدیران اجرایی (Executive Coaching)
مخاطب این نوع کوچینگ و مربیگری، مدیران اجرایی در ردههای ارشد (و گاهی میانی) سازمانها هستند. کوچها با استفاده از اصول و ابزارهای کوچینگ میکوشند به بهبود عملکرد این افراد در محیط کار کمک کنند.
ریچارد کیلبرگ که میتوان او را از جملهی معروفترین دانشگاهیان در حوزهی کوچینگ مدیران ارشد دانست توضیح میدهد که این نوع کوچینگ برای کسانی مفید و مناسب است است که:
- در قد و قوارهی یک مدیر، اختیار و مسئولیت دارند
- میخواهند عملکرد حرفهای خود را بهبود ببخشند
- میخواهند رضایت شخصی خود را افزایش دهند
و در نهایت قرار است بر پایهی این تغییرات، اثربخشی سازمان خود را ارتقاء دهند (+).
[ مطالعهٔ بیشتر: کوچینگ مدیران اجرایی ]
کوچینگ رهبری (Leadership Coaching)
مخاطب کوچینگ رهبران هم مدیران ارشد سازمانی هستند (+).
بنابراین تفاوت Leadership Coaching و Executive Coaching بیشتر در «هدف کوچینگ» است و نه «مخاطب کوچ.»
در کوچینگ رهبران هدف کوچ این است که به مُراجع خود کمک کند توانایی خود را در ارتباط با دیگران و تعامل با آنان و تأثیرگذاری بر روی آنها افزایش دهد. بر خلاف کوچینگ مدیران اجرایی که بیشتر به جنبههای اجرایی و عملیاتی سازمان و کسب و کار پرداخته میشود.
کوچینگ کسب و کار (Business Coaching)
با وجودی که اصطلاح بیزینس کوچینگ در سالهای اخیر بسیار رواج پیدا کرده، هنوز دربارهی تعریف آن اتفاقنظر وجود ندارد.
برخی میگویند بیزینس کوچینگ دقیقاً معادل کوچینگ مدیران اجرایی است و این دو اصطلاح تفاوتی با هم ندارند.
اما گروهی دیگر، تعریف گستردهتری را پذیرفتهاند. آنها معتقدند که کوچینگ کسب و کار یک چترواژه است که بالای سر همهی فعالیتهای کوچینگ در کسب و کار قرار میگیرد. یعنی کوچینگ مدیران اجرایی، کوچینگ رهبران و نیز کوچ کردن افراد و مربیگری برای آنها در ردههای پایین سازمان، همگی مصداق کوچینگ کسب و کار است.
بر این اساس، هر نوع فعالیت کوچ در «فضای کسب و کار» را میتوان بیزینس کوچینگ نامید.
طرفداران تعریف دوم تأکید میکنند که کوچینگ دیگر مختص مدیران ارشد نیست و هر فردی در سازمان، حتی در پایینترین جایگاهها و ردهها هم میتواند از کمکهای یک کوچ برای توسعه فردی و پیشرفت در مسیر شغلی خود استفاده کند.
ما هم در متمم این تعریف دوم را که گستردهتر است مد نظر قرار میدهیم. با وجودی که کارهای زرد، تجاری و بیپایهٔ فراوانی تحت عنوان بیزینس کوچینگ انجام شده، خوشبختانه در یک دههٔ اخیر چند کتاب بیزینس کوچینگ با پایهٔ تخصصی و علمی هم منتشر شده که تا حدی میتوانند به این شاخه از کوچینگ سر و سامان دهند.
مدیر در نقش کوچ (Manager as Coach)
در بیشتر انواع کوچینگ، کوچ این کار را به عنوان شغل خود انتخاب میکند.
اما داستان «مدیر در نقش کوچ» کمی فرق دارد. در اینجا کار اصلی مدیر، مدیریت است. اما او در کنار انواع نقشهایی که به عنوان مدیر در سازمان بر عهده دارد، نقش کوچ را هم برای همکاران و زیردستان خود در نظر میگیرد.
قرار نیست مدیر برای همهٔ کارکنان سازمان، نقش کوچ را ایفا کند. شاید او یک یا چند نفر از مدیران میانی یا دستیاران خود را انتخاب کرده و نقش کوچ را صرفاً برای آنها بر عهده بگیرد.
در این باره کتابهای زیادی با عناوینی از جنس «مدیر در نقش کوچ» یا «رهبر در نقش کوچ» نوشته شدهاند که مثل سایر حوزههای کوچینگ، بعضی از آنها سطحی و بیپایه و برخی دیگر، عمیقتر و مستندتر هستند.
برای آشنایی با این بحث مطالعهٔ درس زیر (مقالهٔ کوچینگ و مدیریت) میتواند نقطهٔ شروع خوبی باشد:
کوچینگ سلامت (Health Coaching)
کوچینگ سلامت نسبت به سایر شاخههای کوچینگ جوانتر محسوب میشود و شاید بتوان گفت طی دو دههی اخیر جدی شده است. این شاخه از کوچینگ باید توسط کسانی که در حوزهی سلامت تحصیل کرده و تخصص و تجربه دارند ارائه شود و هدفهای زیر برایش در نظر گرفته میشود (+):
- کوچ سلامت باید بتواند دانش، مهارت و اعتماد به نفس مراجع را در زمینهی ارتقاء سلامتش افزایش دهد
- مراجع را به ابزارهای لازم برای حفظ سلامت مجهز کند
- به مراجع کمک کند تا در حوزهی سلامت برای خود هدف گذاری کند
در یک کلام میتوان گفت کوچینگ سلامت باید به انسانها کمک کند تا از وضعیت منفعل خارج شوند و در فرایند حفظ سلامت خود به شکل فعالانه مشارکت کنند.
کوچینگ زندگی یا لایف کوچینگ (Life Coaching)
تقریباً هر چیزی را نتوانید در دستههای بالا قرار دهید میتوانید به عنوان لایف کوچینگ در نظر بگیرید.
یک تعریف سادهی کوچینگ زندگی این است که هر نوع فعالیت کوچینگ خارج از فضای کار، کوچینگ زندگی محسوب میشود (در این حالت باید کوچینگ سلامت را زیرمجموعهی لایف کوچینگ در نظر بگیرید).
گاهی هم میگویند کوچینگ زندگی یعنی اینکه کوچ در یک فرایند سیستماتیک، کیفیت تجربهی زندگی و قدرت پیشبرد اهداف را در مُراجع خود افزایش دهد.
به هر حال، مستقل از اینکه چه تعریفی را به کار بگیرید، اصل موضوع در این است که قلمرو کوچینگ زندگی بر اساس مسئله و خواستهای که مُراجع پیش روی کوچ قرار میدهد تعریف میشود.
[ مطالعهٔ بیشتر: لایف کوچینگ ]
کوچینگ عملکرد یا پرفورمنس کوچینگ (Performance Coaching)
در کوچینگ عملکرد، کوچ تلاش میکند عملکرد طرف مقابل را در یک زمینهٔ مشخص بهبود دهد. پرفورمنس کوچینگ را میتوان یکی از قدیمیترین و اصیلترین شاخههای کوچینگ دانست. چون مربیهای ورزشی – که نخستین نمونههای کوچ محسوب میشوند – عملاً برای بهبود عملکرد تلاش میکنند و حوزهٔ فعالیت آنها را میتوان کوچینگ عملکرد در نظر گرفت.
البته طی سالهای اخیر، کوچینگ عملکرد در حوزههای سازمانی به شدت رواج یافته و معمولاً اگر اصطلاح «کوچ عملکرد» را بدون هرگونه توضیح بیشتر به کار ببرید، مخاطب فرض میکند موضوع بحث، کوچینگ در فضای سازمان است.
کوچینگ عملکرد را نمیتوان کاملاً مستقل از سایر قلمروهای کوچینگ در نظر گرفت. بیشتر انواع کوچینگ که در این درس گفتیم، میتوانند با کوچینگ عملکرد همپوشانی داشته باشند (مثلاً یکی از فعالیتهای مدیر در نقش کوچ میتواند کوچینگ عملکرد باشد.
[ مطالعهٔ بیشتر: کوچینگ عملکرد ]