جمله‌های روزانه متمم (۵۷) | چند جمله درباره عشق، آموزش، برنامه ریزی و …

۱۹ نظر برای جمله‌های روزانه متمم (۵۷) | چند جمله درباره عشق، آموزش، برنامه ریزی و …

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : محمدجواد یعقوبی



یکی از عکس‌نوشته‌ها مربوط به توماس شلینگ (Thomas Schelling) (+) است. جمله‌اش آنقدر برایم تأمل‌برانگیز بود که ترغیب شدم درموردش جستجو کنم. 

برایم جالب بود که سال 2005، نوبل اقتصاد را به طور مشترک با Robert Aumann به دلیل تلاش‌هایی که در حیطه‌ی درک مفاهیم تعارض (conflict) و همکاری‌ (cooperation) از طریق نظریه‌ی بازی (game-theory) داشته دریافت کرده است.

نوعی همگرایی و تناسب بین حوزه‌ی حرفه‌ای شلینگ و این نقل قول می‌توانم پیدا کنم.

اقتصاد، علم مدیریت منابعی است که محدودند. دوباره جمله‌ی شیلینگ را برای خودم مرور می‌کنم.

«یکی از خطاهای بزرگ ما در برنامه‌ریزی و تحلیل محیط، این است که چیزی را که قابل تصور نیست با چیزی که غیرممکن است اشتباه می‌گیریم.»

به این فکر می‌کنم که چه لحظه‌هایی در زندگی‌ به دلیل محدودیت‌ها، پیش از روی آوردن به حل مسئله، کار را رها کرده‌ام؟ چقدر در توهم اینکه باید شرایطی در زندگی‌ام پیش بیاید که منابع سرشاری داشته باشم، دست به هیچ کاری نزدم؟

ناتوانی آموخته شده (Learned helplessness)، همین است. غیرممکن‌ فرض کردن غیرقابل تصورها.

بارها شده در رویارویی با تجربیاتم، احساس استیصال و ناتوانی مطلق کرده‌ام. چنان ناتوان که دیگر از ادامه‌ی راه منصرف شدم. گاهی وقت‌ها اینقدر به بن‌بست می‌خوری که دفعه‌های بعدی تمام ذهنت را قفل و بن‌بست اشغال می‌کند بی‌آنکه تلاش جدیدی را امتحان کنی.

اما منصف اگر باشم، خیلی از رها کردنم، نوعی فرض خودانجام بود که متمم به خوبی آن‌ را تعریف کرده. (+) 

راستش حتی به خودم فرصت شکست خوردن دوباره نداده بودم.

شاید اگر فرصت می‌دادم و جلوتر می‌رفتم، اینبار تصمیم‌هایم راه خودشان را از دل بن‌بست‌های قدیمی پیدا می‌کرذند.

 
تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
.