نقش محیط غنی شده در افزایش هوش کودک در سالهای نخست زندگی
- معرفی درس پرورش کودکان هوشمندتر (ضروری نیست. اما مفید است)
- قورباغه ای که شعر حافظ میخواند
- بتوانند تاریخچه تحقیقاتی بحث نقش محیط غنی شده در هوش را شرح دهند.
- بین محیط غنی شده برای موشها و محیط غنی شده برای انسانها تمایز قائل شوند.
- بین محیط غنی شده و محیط طبیعی تمایز قائل شوند.
- کمی از فشارهای نامتعارف برای پرورش مغز کودکان خود (خصوصاً در سه سال اول زندگی) بکاهند.
همه چیز از آقای دونالد هب (Donald Hebb) استاد دانشگاه مک گیل شروع شد.
او حدود پنجاه سال قبل، مشغول آزمایش در مورد هوش بود.
حتماً کسانی که در حوزه ی هوش مصنوعی و شبکه های عصبی مصنوعی کار کردهاند، نام دونالد هب و قانون معروف او در یادگیری شبکه عصبی مصنوعی را شنیدهاند.
ولی ما در اینجا، کاری به تلاش او در زمینه شبکه های عصبی مصنوعی نداریم. ما با موشهای دونالد هب کار داریم.
تمرین:
خوشحال میشویم اگر در هر یک از دو مورد زیر تجربه یا خاطرهای دارید با دوستان خود در میان بگذارید:
مورد اول: تلاشهایی که والدین در سه سال یا پنج سال اول، انجام میدهند تا به تصور خود، محیطی غنی برای رشد فرزندان ایجاد کنند.
مورد دوم: تلاشها و رفتارهایی که والدین انجام میدهند و تصمیمهایی که میگیرند تا فرزندان آنها رشد بهتری داشته باشند، اما در عمل آنها را از محیط نرمال دور میکنند.
طبیعتاً در هر مورد، باید مطالعات علمی انجام شود. ما فقط در اینجا سعی میکنیم با توجه به آموختههایمان، برخی مصداقها را حدس بزنیم.
چون به هر حال در دنیای واقعی، باید فرزندان را تربیت کرد و نمیتوانیم بگوییم چون نتایج تحقیقات کامل نیست، فعلاً چند نسل، بدون فکر و اندیشه بزرگ شوید تا ببینیم چه میشود.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری پرورش کودکان هوشمند به شما پیشنهاد میکند:
- پرورش کودکان هوشمندتر (معرفی درس)
- قورباغهای که حافظ میخواند: یک نکته کلیدی در پرورش کودکان باهوش
- ضریب هوشی چیست؟ مروری بر تاریخچه مفهوم هوش
- مدل T در پرورش دانش و تخصص دانش آموزان و فرزندان ما
- تاثیر موسیقی بر مغز و هوش کودکان: توهمی به نام اثر موتسارت
- نقش محیط غنی شده در افزایش هوش کودک در سالهای نخست زندگی
- آیا بهترین سن یادگیری زبان برای کودکان وجود دارد؟
- پرورش استعداد ریاضی کودکان (حتی اسبها هم ریاضی میآموزند)
- چارچوب پرورش استعداد کودکان در ریاضی
- خلاقیت در مدرسه | نظام آموزشی چگونه خلاقیت را نابود میکند؟
- دنیای کودکانه | خوب است کودک پیش از نوجوانی و بزرگسالی…
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : Saeid
صرفاً به عنوان شخصی که 17 سال است برچسب پدر بودن را با خود حمل می کند عرایض زیر را تقدیم دوستان می کنم:
با عرض پوزش، بسیاری از کسب و کارها بر پایه "جهل و نادانی مردم" پایه ریزی شده که اتفاقاً گردش مالی آنها هم نشان از رونقشان دارد. از شامپوی ضد ریزش مو و داروی لاغری و ناتوانی های خاص جسمی گرفته تا وسایل دانشمند سازی در آینده. بعضی وقتها با خودم فکر میکنم آینده ی دنیایی که کودکانش قرار است به زور "بیبی انیشتن" دانشمند شوند چه خواهد بود؟!
در دامداری های صنعتی، برای بالا بردن میزان تخمگذاری مرغ یا شیردهی گاوها و همچنین افزایش حجم گوشتشان، اقداماتی انجام می شود که نقطه اشتراک همگی "تغییر زندگی طبیعی" آنهاست.اما مشکل اینجاست که به وضوح می بینیم در نحوۀ رشد و تربیت جگرگوشه هایی که ادعا می کنیم ارزشمندترین دارایی ما در زندگی هستند (بهرحال در جامعه ای زندگی می کنیم که فرزند جزء اموال و دارایی محسوب می شود!) بدون اینکه بفهمیم، همان اقدامات مشابه دامداری های صنعتی را انجام می دهیم. گویی که قرار است به تولید انبوه دانشمند یا تیراژ وسیع نابغه برسیم!
غافل از اینکه شاید تربیت فرزند ما با تربیت دیگر جانوران باید کمی متفاوت باشد!
بطور مثال زمانی که فرزندمان باید به صورت طبیعی به کشف دنیای اطراف خود بگذراند را در کلاسهای موسیقی و زبان هدر می دهیم. حالا اینکه آن پدر و مادر نگران که با خودروی خود جلوی در آموزشگاه موسیقی یا زبان و احتمالاً آبمیوه در دست، با پارک دوبل و ایجاد ترافیک، چه چیزی در آینده از جنس فرهنگ شهرنشینی دارد که به فرزندش بیاموزد، حکایت دیگری دارد که جایش اینجا نیست.
اگر با پسرم به ماهیگیری می رفتم و او با دستهایش در گل و لای به دنبال کرم برای طعمه می گشت، اگر از کوچه و خیابان، بچه گربه بی پناه را به منزل می آورد و پناه می داد و حتی یک بار هم یک موش را از توی تله موش چسبی توی خیابان نجات داد و آورد منزل و تمام زندگی را به گند کشید(!) و همیشه تشویق هم می شد، اما در مقابل باید جواب خیلی ها را هم می دادم که این چه نحوۀ تربیت فرزند است؟! به این جرم که استاندارد تربیت فرزندانم با دیگران و عرف جامعه متفاوت بود. همین
حتی چند سال قبل، خانم معلم اتو کشیده پسر دومم که غرق در تفکرات رایج و تهوع آور جامعه بود، با نهایت صراحت و در دفتر مدرسه، بنده را یک پدر بی خیال خواند و بی ادبانه به من گفت که« آینده فرزندان پدر بی خیالی مثل شما کارتن خوابی است!»
چرا؟
شاید به این دلیل که نمرات فرزندم کمترین اهمیتی برایم نداشت (مهم فقط رعایت اخلاق و ادب بود)
شاید هم به این دلیل که فرزندم را در هیچ کلاس تقویتی خارج از مدرسه نام نویسی نکردم (زمان استاندارد حضور در مدرسه هم بنا بر جبر جامعه بود وگرنه همان را هم نمی گذاشتم)
شاید هم به این دلیل که فرزندم در تمام عمرش حتی یک دقیقه هم کلاس زبان نرفته بود (هرچند فیلم های خارجی را به زبان اصلی نگاه میکرد و برای پدر بیسوادش ترجمه می نمود)
این خانم معلم محترم را بهمن ماه گذشته بصورت اتفاقی توی خیابان دیدم. از فرزندم پرسید: عرض کردم:
با نهایت تاسف و برخلاف پیش بینی شما کارتن خواب نشد! و بازهم با نهایت تاسف و شرمندگی رتبه اول استان در رشته (...) را هم کسب کرد بدون اینکه هیچ کمکی بهش بشود و در آخر هم با عرض تاسف و شرمندگی فراوان تر و رویم به دیوار، هم اکنون در کشور اتریش مشغول زندگی و ادامه تحصیل است!