ژورنال نویسی (۳) | مرور احساسات، آموخته‌ها و الگوهای تکراری

در درس تفکر تأملی (بازاندیشی) گفتیم که یکی از راه‌های تمرین بازاندیشی، نوشتن گزارشی از رویدادهای روزانه و اتفاق‌های مهم زندگی است؛ کاری که معمولاً با اصطلاح ژورنال‌نویسی شناخته می‌شود.

در ادامه (سهم فکر کردن در نوشته‌هایتان چقدر است؟) گفتیم که «فکر کردن» و «بازنگری» در حرف زدن آسان است، اما در عمل چندان آسان نیست و بسیاری از ما اگر فشار، تلنگر و تمرین نباشد، هنگام نوشتن از رویدادها و خاطرات، بیشتر سراغ توصیف می‌رویم و به فکر کردن نزدیک نمی‌شویم.

سپس فهرستی از سوالات (افزودن نگاه انتقادی به گزارش‌ها) را در اختیارتان قرار دادیم که به کمک آن‌ها راحت‌تر بتوانید از سبک توصیفی فاصله بگیرید و فکرها و تحلیل‌هایتان را در قالب نوشته ثبت کنید.

تقریباً هر مقاله یا کتابی دربارهٔ تفکر تأملی و بازاندیشی ببینید، نویسنده از منظر خود به موضوع نگاه کرده و سوال‌هایی را هم پیشنهاد کرده است. چون هدف صرفاً این است که ذهن ما برانگیخته شود و بهتر بیندیشیم، هیچ سوالی را نمی‌توان نادرست دانست. مهم خود شما هستید که ببینید کدام سوال یا سوال‌ها را می‌پسندید و چه مجموعه‌ای از سوال‌ها ذهن شما را بیشتر فعال و حساس می‌کنند.

در ادامهٔ سوال‌هایی که در درس قبل آمد، این بار سوال‌هایی دربارهٔ «بازاندیشی احساسات»، «فکر کردن به آموخته‌ها» و «جستجوی الگوهای تکراری» را با هم مرور می‌کنیم. این نوع سوالات را بیشتر در کارهای کسانی مانند گیبز (Gibbs) و بود (Boud) می‌بینیم (+/+/+).

بازاندیشی احساسات

سوال‌های زیر نمونه‌هایی از سوالاتی هستند که «پس از» نوشتن گزارش توصیفی به شما کمک می‌کنند بخش‌های مختلف آن گزارش را کامل‌تر و عمیق‌تر کنید.

نوع جمله‌بندی سوال‌ها به‌گونه‌ای است که انگار دربارهٔ خاطرات روزانه‌اند (امروز …). اما همهٔ آن‌ها را می‌توانید دربارهٔ‌ یک رویداد مشخص نیز به‌کار ببرید (یک جلسهٔ خاص، دیداری با یک دوست و …):

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری فکر کردن به کمک نوشتن به شما پیشنهاد می‌کند: