Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu

از کتاب | حرف‌هایی درباره کتاب و کتابخوانی

کتاب از کتاب - نوشته محمدرضا شعبانعلی

مشخصات «از کتاب»

عنوان از کتاب
عنوان فرعی حرف‌هایی درباره کتاب و کتابخوانی
نویسنده محمدرضا شعبانعلی
ویراستار مریم عطری
تعداد صفحه ۴۰۰
قطع رقعی
شابک ۹۷۸-۶۲۲-۹۴۶۸-۹۱-۳
ناشر انتشارات متمم
نوبت چاپ دوم
قیمت ۴۸۰ هزار تومان (پس از تخفیف: ۳۸۴ هزار تومان)

قیمت کتاب و شرایط ارسال

قیمت کتاب «از کتاب» ۴۸۰ هزار تومان است که فعلاً شرایط زیر هم برای فروش آن در نظر گرفته شده است:

  • ۲۰٪ تخفیف (بعد از تخفیف = ۳۸۴ هزار تومان)
  • ارسال رایگان به همهٔ نقاط کشور با پست پیشتاز

با توجه به تراکم ارسال محموله‌های پستی در پایان سال و افزایش احتمال خطا در پردازش و آسیب‌دیدگی بسته‌ها در شرکت پست، فروش کتاب «از کتاب» در حوالی سال نو انجام نمی‌شود و از روز شنبه ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۴ دوباره آغاز خواهد شد.

اگر میل دارید به محض شروع تحویل کتاب برایتان پیام بفرستیم و خبر دهیم، اطلاعات تماس خود را در فرم زیر بنویسید.

نام و نام خانوادگی (الزامی)

ایمیل (الزامی)

شماره موبایل (الزامی)

اگر توضیح تکمیلی دارید در در اینجا بنویسید:

هم‌چنین می‌توانید سوال خود را مستقیماً به ایمیل azketab at motamem.org ارسال کنید (به جای at علامت @ را قرار دهید).

توضیح دربارهٔ امضا: از آن‌جا که بعضی دوستان دربارهٔ امضای کتاب پرسیده بودند، هم از آن‌جا که این کتاب‌ها شرینک شده (بسته‌بندی با پلاستیک) و هم به این علت که فرایند ارسال آن‌ها مستقل از متمم مدیریت می‌شود، متأسفانه امکان امضای کتاب‌ها وجود ندارد. فرایندهای فعلی با دو هدف تعریف شده‌اند: (۱) حمل ایمن و بدون آسیب‌دیدگی و (۲) کاهش هزینهٔ لجستیک در حدی که متمم بتواند هزینه‌ها را تقبل کرده و آن را از خوانندگان دریافت نکند.

فهرست مطالب کتاب «از کتاب»

فصل اول | کتاب چیست؟

فصل دوم | چرا باید کتاب بخوانیم؟

فصل سوم | چرا کتاب نمی‌خوانیم؟

فصل چهارم | معیارهای انتخاب کتاب

فصل پنجم | سطوح مختلف مطالعه

فصل ششم | چگونه کتاب بخوانیم؟

فصل هفتم | پرورش عادت کتابخوانی

فصل هشتم | هدیه دادن کتاب

فهرست با جزئیات بیشتر

نوشتهٔ محمدرضا شعبانعلی در پشت جلد کتاب

کارهای بسیاری هست که سال‌های سال فکر می‌کنیم راه انجام دادن آن‌ها را به‌درستی می‌دانیم و به همین علت دنبال روش درست انجام‌ دادنشان نمی‌رویم، در حالی که می‌شود آن‌ها را به شیوه‌ای‌ بهتر و مؤثرتر انجام داد. نفس کشیدن شاید بهترین مثال باشد. همهٔ ما جایی در مسیر زندگی متوجه شده‌ایم که می‌شد بهتر تنفس کرد. با اینکه از بدو تولد، بی‌ لحظه‌ای وقفه، مشغول همین کار بوده‌ایم و به یک معنا عمری آن را تمرین کرده‌ایم.
کتاب‌‌خوانی از همین کارهاست. حتی کتاب‌خوان‌های حرفه‌ای هم گاهی پس از سال‌ها متوجه می‌شوند که می‌شد کتاب‌ها را بهتر خواند و از مطالعهٔ آن‌ها بیشتر بهره برد.
از کتاب بر پایهٔ همین فرض نوشته شده، البته نه با ادعای نشان دادن بهترین راه‌ها، بلکه صرفاً در حد تلاشی برای آشنایی‌زدایی از این کار آشنا: کتاب‌خوانی.

عکس پشت جلد کتاب از کتاب

فایل ویدئویی معرفی کتاب (از کانال یوتیوب محمدرضا زمانی)

دوست عزیز متممی‌مان محمدرضا زمانی اخیراً کانالی در یوتیوب راه‌اندازی کرده و هر از گاهی کتابی را در آن معرفی و مرور می‌کند. او کتاب از کتاب را هم در یک ویدئوی ۱۸ دقیقه‌ای معرفی کرده است:

معرفی کتاب از زبان محمدرضا زمانی

عناوین فرعی فصل‌های کتاب

کتاب چیست؟

تعریف کتاب با توجه به هدف ما معنا پیدا می‌کند / با این تعریف موافق نیستید؟

چرا باید کتاب بخوانیم؟

نشستن در چشم و ذهن دیگری / یادگیری منسجم و ساختارمند / تنفس در افقی گسترده‌تر / تسهیل موفقیت / شکل‌گیری تجربه‌های مرجع در ذهن / بهبود حال روحی / گسترش دایرهٔ واژگان / تأثیر بر فن بیان و سخنوری / تقویت مهارت نوشتن / نوشتن مفید است، حتی بدون مخاطب / چگونه «نوشتن بی‌مخاطب» را تمرین کنیم؟ / این فهرست را کامل‌تر کنید…

چرا کتاب نمی‌خوانیم؟

خواندن کتابهای ضعیف / خواندن کتابهای نامناسب / کتاب‌هایی که سطح نامناسب دارند / خواندن کتابهای غیرمرتبط / اصرار بر مطالعهٔ کامل همهٔ کتاب‌ها / تفسیر نادرست تجربه‌های ناخوشایند قبلی / روش‌های نادرست در ایجاد و تقویت عادت مطالعه / مطالعه لزوماً دوست‌داشتنی نیست

معیارهای انتخاب کتاب

انتخاب کتاب با توجه به پرسش‌های کلیدی‌مان / انتخاب کتاب بر اساس نویسندهٔ آن / تصمیم‌گیری دربارهٔ کتاب‌ها با توجه به ناشر / انتخاب کتاب بر اساس پیشنهاد دوستان / انتخاب کتاب بر اساس پیشنهاد متخصصان / انتخاب‌های سرندیپی / توجه به اهمیت ارجاعات، منابع و مآخذ / کتاب‌های دم‌بریده، بی‌توجهی به منابع و مآخذ در کتاب‌های فارسی / از تعداد نوبت‌های چاپ کتاب چه می‌فهمیم؟ / از تعداد ویراست‌های کتاب چه می‌فهمیم؟ / اهمیت مولفه‌های ظاهری در خرید نسخهٔ کاغذی / اهمیت تأیید کتاب توسط دیگران

سطوح مختلف مطالعه

منظور از یادگیری چیست؟ / مدل بلوم از کجا آمده است؟ / دانستن و به خاطر سپردن / درک مطلب / یادگیری کاربردی / تجزیه و تحلیل / ارزیابی و قضاوت / سطح خلق و ترکیب

چگونه کتاب بخوانیم؟ روش های مطالعه موثر

آیا واقعاً خواندن کار دشواری است؟ / وضعیت محیط و فضای مطالعه / پیش‌خوانی / چقدر در برابر نویسنده تسلیم شویم؟ / خواندن فعالانه در مقابل خواندن منفعلانه / کتاب‌خوانی گروهی / خاطرات کتابی / دربارهٔ تندخوانی

اصول و تکنیک های پرورش عادت کتابخوانی

بیانیه‌ای شخصی در اهمیت کتابخوانی بنویسید / در برنامه‌تان جایی برای کتابخوانی باز کنید / مشخص کنید کتابخوانی جایگزین چه کاری است / قبل از کتاب‌خوانی به چه کاری مشغولید؟  تعداد صفحه‌ها معیار خوبی برای برنامه‌ریزی نیست / از کم شروع کنید / سعی کنید خواندن دو یا سه کتاب را به طور موازی پیش ببرید / دفترچه‌ای برای کتابخوانی داشته باشید / گزارش عملکرد بنویسید / بازخوانی کتابها را در برنامه‌تان بگنجانید / برای مطالعه موثر به طراحی محیط توجه کنید

هدیه دادن کتاب

آیا کتاب هدیهٔ‌ خوبی است؟ / هدیه دادن کتاب به کسانی که کتاب نمی‌خوانند / به پیام هدیه‌تان توجه کنید / نقش علایق هدیه‌دهنده در انتخاب کتاب / انتخاب میان نسخهٔ‌ کاغذی و دیجیتال / به برچسب قیمت کتاب هم توجه کنید / دربارهٔ نوشتن در کتاب هدیه

عکس محمدرضا شعبانعلی

داستان نگارش «از کتاب»

چند سال قبل در یک فایل صوتی آموزشی دو ساعته دربارهٔ کتاب و کتابخوانی صحبت کردم. فایلی که اکنون با عنوان راهنمای خواندن و خریدن کتاب در فروشگاه محصولات صوتی متمم قرار دارد.

حدود دو سال پیش تصمیم گرفتم آن حرف‌ها را در قالب کتابی به همان نام تدوین کنم. کاری که ابتدا ساده به نظر می‌رسید، اما بعداً متوجه شدم که چنین نیست. هم حجم مطالب – در مقایسه با آن‌چه مناسب یک کتاب است – بسیار کم بود و هم بحث‌های بسیاری حول کتاب و کتابخوانی وجود داشت که انتظار می‌رفت در کتابی که دربارهٔ کتاب است، وجود داشته باشد (مثلاً پژوهش‌هایی که دربارهٔ کارکرد تندخوانی انجام شده است).

علاوه بر این‌ها، پس از انتشار آن فایل صوتی کتاب‌ها و مقالات بسیاری هم به دستم رسیده بود که دوست داشتم آن‌ها را در کتاب بگنجانم.

موضوع دیگری هم که وجود داشت، مطالب پراکنده‌ای بود که در روزنوشته‌ها و متمم دربارهٔ کتاب نوشته بودم و منطقی بود حالا که قرار است کتابی دربارهٔ کتاب منتشر شود، آن‌ها هم بازنویسی و تکمیل شده و با منابع جدیدتر و محکم‌تر به‌روز شوند.

بنابراین، برای کسانی که روزنوشته‌ها و متمم را منظم خوانده‌اند، در کنار بخش‌ها و حرف‌های جدید، بخش‌هایی هم تکراری خواهند بود. اما به گمانم بازنویسی و توسعه و تکمیل آن‌ها و ساختاری که در آن قرار گرفته‌اند، به ارزش همان بخش‌های تکراری هم چیزهایی افزوده است.

خلاصه این‌که تصمیم اولیه – که گمان می‌کردم کاری چندهفته‌ای است – به پروژه‌ای تبدیل شد که تا تبدیل شدن به «از کتاب» نزدیک به دو سال وقت گرفت.

این کتاب، گام اول از پروژهٔ بزرگ‌تری است که طی آن قصد دارم به تدریج به آن‌چه در سال‌های اخیر گفته و نوشته‌ام سامان دهم. و صمیمانه امیدوارم از وقت و منابعی که برای خواندنش صرف می‌کنید، راضی باشید.

دانلود رایگان فایل PDF گاهنامه‌های «نسخهٔ‌ بعدی / Next Edition»

همان‌طور که داخل کتاب از کتاب گفته شده، قرار بر این است که این صفحه به تدریج با مطالبی درباره کتاب و کتابخوانی تکمیل شود (اضافه بر آن‌چه در درس کتابخوانی متمم آمده است).

در همین راستا از طریق لینک‌های زیر می‌توانید فایل‌های گاهنامه از کتاب محمدرضا شعبانعلی را بخوانید. قرار است در سال‌های آتی ویراست دوم از کتاب منتشر شود. اما تا زمان انتشار کتاب جدید، می‌توانید با خواندن گاهنامه‌های «نسخهٔ‌ بعدی» از مسیر مطالعه محمدرضا شعبانعلی و کارهایی که برای ویراست بعدی انجام می‌دهد مطلع شوید:

شماره اول گاهنامه

در این شماره، ضمن معرفی گاهنامه به موضوع اپیگراف (پیشانی‌نوشت) پرداخته شده است: متن‌ها، نقل‌قول‌ها یا شعرهایی که در اول کتاب یا ابتدای فصل‌های آن نوشته می‌شود. همچنین کمی دربارهٔ حاشیه نویسی و اهمیت آن صحبت شده است. بحثی که در زبان انگلیسی با اصطلاح مارجینالیا شناخته می‌شود.

دانلود فایل PDF شماره اول گاهنامه

شماره دوم گاهنامه

در شماره دوم به پاورقی و جایگاه آن در کتابها پرداخته شده است. علاوه بر این اشارهٔ کوچکی هم به کتاب بعدی محمدرضا شعبانعلی شده و در پایان عکس دو نمونه از علامت گذاری های محمدرضا شعبانعلی در کتابهایش را می‌بینید. احتمالاً توضیحات این گاهنامه برای علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی جذاب خواهد بود:

دانلود فایل PDF شماره دوم گاهنامه

۲۰۸ نظر برای از کتاب | حرف‌هایی درباره کتاب و کتابخوانی

  1. با سلام و احترام،

    به محض دیدن اسم استاد محمدرضا شعبانعلی این کتاب رو سفارش دادم. بدون شک سرشار از نکات و تجربه های ملموس خواهد بود. ممنون از همگی

  2. منتظرم که زودی به دستم برسه و شروع به خواندش کنم. به نظرم یکی از بهترین تصمیم های گروه متمم همین انتشار کتاب بوده و هست. امیدوارم این روند ادامه دار باشه و کتاب های بیشتری رو از این گروه و انتشارات شاهد باشیم. سپاس فراوان از جناب شعبانعلی و گروهشون

  3. در همان  چند دقیقه اول مطالعه کتاب این موضوع به ذهنم رسید که اگر این کتاب رو بدون ذکر نام نویسنده و نام کتاب به هر متممی عزیز نشان بدی، درصد بسیار بالایی به راحتی تشخیص خواهند داد که قلم محمدرضای عزیز آفریدگار آن بوده. دقیقِ دقیق، روان و ساختارمند. محمدرضای عزیز! متشکرم.

  4. سمیرا راد گفت: (عضو ویژه)

    امروز کاملا به شکل غیرمنتظره ای کتاب “از کتاب” به دستم رسید!

    منتظر بودم که فرصتی بشه و اقدام به خرید کتاب کنم ولی دوست کتابخوانی که علاقه من به نوشته های محمدرضا شعبانعلی رو می دونست، امروز به واسطه تولدم، “از کتاب” رو به من هدیه داد.

    به دلیل اینکه ویسهای محمدرضا رو بارها و بارها گوش دادم، همیشه موقع مطالعه نوشته هاش هم، انگار متن داره با صدای ایشون خونده میشه و الان خوشحالم که علاوه بر مطالب دیجیتال، یه کتاب فیزیکی تالیف خودشون هم دارم.

  5. سهیلا کاوش گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    درود فراوان به معلم بزرگ زندگیم محمدرضا شعبانعلی عزیزم
    امروز کتاب به دستم رسید و یکسره دارم میخونمش ولی حیفم اومد که همین الان که اواسط کتابم از معلم عزیزم تشکر نکنم.
    خدا را شکر که در زندگیم با شما آشنا شدم. نگرش من در کار الانم، مدیون دانشی هست که از شما آموختم.
    امیدوارم شاگرد خوبی باشم.
    در پناه حق ?

  6. محمدصادق رستمی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    مثل خیلی از متممی‌ها، من هم از انتشار این کتاب – که بی‌صبرانه انتظارشو می‌کشیدیم – خیلی خوشحال شدم. شروع فعالیت انتشاراتی متمم، با یک کتاب، از یک “کتاب‌خوان حرفه‌ای” (به همون معنی که در ابتدای کتاب “از کتاب” اومده)، نویدبخش اینه که بازهم می‌تونیم منتظر کتاب‌هایی با کیفیت بالا باشیم.
    از روز اول که خبر انتشار این کتاب در متمم قرار داده شد، می‌خواستم این پیام رو بنویسم و ضمن تبریک به معلم عزیزمون، به متمم، و به متممی‌ها، چند موضوع که به ذهنم می‌رسه رو بیان کنم. اما برای به تاخیر انداختن این لذت (برخی از دیدگاه‌هایی که می‌نویسم، برای من لذت بخشه)، صبر کردم تا کتاب به دستم برسه، و رسید.
    ۱: خوندن یک کتاب، در مورد کتاب، به قلم کسی که با کتاب زندگی کرده (و می‌کنه) خیلی آموزنده‌ست. به نظرم از نوع انتقال تجربه‌ست؛ کسی که سال‌ها، ماه‌ها، هفته‌ها، ساعت‌ها، و روزها با کتاب حشر و نشر داشته و داره، و میاد در مورد کتاب، یک کتاب، با عنوان “از کتاب” می‌نویسه. به علاوه، در ذهن من این تداعی می‌شه که یک نفر، یک دوست خیلی ارزشمند داره که سال‌ها با او در ارتباط بوده و از جزییات زندگی دوستش خبر داره، حالا اومده و در مورد این دوستش برای دیگران نوشته.
    ۲: قرار دادن قسمت مراجع در انتهای کتاب (با استایلی شبیه APA) از چند جهت برای من آموزنده‌ست: (۱) توجه مجدد به اهمیت مراجع که معلم عزیزمون بارها در نوشته‌های مختلف، به این موضوع اشاره کردن، (۲) ترغیب منِ خواننده به مطالعه بیشتر و دقیق‌تر و عمیق‌تر، (۳) آشنایی بیشتر با کسانی که در این زمینه کار کرده‌اند و تحقیق و پژوهش انجام داده‌اند.
    ۳: می‌خواستم بنویسم که چقدر خوب می‌شد به بهانه معرفی کتاب و رونمایی از اون، یک دورهمی برای متممی‌ها تشکیل می‌شد “تا که دیداری تازه شود” (البته برای افرادی مثل من، تا که دیداری آغاز شود)، دیدم که دوستان دیگری هم به این موضوع اشاره کردن و معلم عزیزمون هم پاسخ دادن (کامنت خانم مائده حوایی +). پس می‌تونیم امیدوار بمونیم برای کتاب بعدی!
    ۴: به مانند خیلی از متممی‌ها، من هم فایل صوتی “راهنمای خواندن و خریدن کتاب” رو چند بار گوش دادم و یادداشت‌برداری کردم. حالا در کنار اون مطالب ارزشمند، یک کتاب فوق‌العاده هم دارم. نور، صدا، تصویر، حرکت!
    ۵: در زمینه “کتاب‌خوانی” یکی از کسانی که – حداقل از نظر من – نوشته‌های خیلی خوبی داره، میثم مدنی عزیزه. ایشون در بلاگش موضوعی با عنوان “نقشه راه من، برای نوشتن در حوزه کتاب‌خوانی” داره (لینک). به نظرم خوندن اون مطالب در کنار کتاب “از کتاب” می‌تونه برای علاقه‌مندان این حوزه، مفید باشه.
    و در پایان این‌که: مبارکمون باشه.

  7. علیرضا گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    بسم الله الرحمن الرحیم، و سلام به محمدرضا معلم خوبمان

    همزمان با تصمیم درست محمدرضا درانسجام بخشی ،تدوین و ساماندهی مطالب ارزشمندشان ،منم به عنوان یه معلم ،علاقمند به کتاب وکتابخوانی وبا خرید” از کتاب” انتشارات ممتم پا به پای محمد رضای عزیز تلاش می کنم‌ منسجم و هدفمندتر مطالعه کنم.بسم الله

  8. درود به محمدرضا شعبانعلی عزیز و تبریک فراوان بابت چاپ این کتاب. خواستم بگم خیلی خوشحال شدم وقتی فهمیدم بالاخره از شما کتابی بیرون اومده. این پیام رو نوشتم تا بلکه روی اون مانیتور بزرگ که پیام‌های ما رو دونه دونه و با دقت می‌خونید ، تبریک از صمیم قلب منم به دستتون برسه. ای کاش مراسم رونمایی در شهرهای مختلف داشتید تا بعد از ۶ سال که از اون دورهمی متممی‌های عالی می‌گذره، دوباره شما رو از نزدیک ببینیم.

     

    من اون فایل صوتی درباره کتابخوانی رو سال‌های گذشته گوش دادم و خیلی برام کاربرد داشت و طرزفکر من رو نسبت به مطالعه عوض کرد. همون‌طور که خیلی حرفای دیگه‌تون دیدگاهم رو تغییر داده و نو کرده. از اینکه جهان رو به جای بهتری تبدیل میکنید، ممنونم و سپاسگزار وجودتون هستم.

    پاینده باشید و سر بلند.

    • محمدرضا شعبانعلی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۸ درس)

      سلام مائده جانم.

      ممنونم از تبریکت. درست می‌گی. واقعاً دیدن حرف‌های تک‌تک‌تون من رو خوشحال می‌کنه.

      مائده جان. منم خیلی دوست دارم بهانه‌ای پیدا بشه تا دوباره دور هم جمع بشیم. خودم فکر می‌کردم شاید بهمن سال گذشته این اتفاق بیفته که این یکی دو سال واقعاً شرایط کشور جوری نبود که چنین برنامه‌‌هایی رو برگزار کنیم.

      الان هم فعلاً تا مدتی که مسئولین تمام منابع کشور رو روی بحث پوشش متمرکز کرده‌اند، در اجرای چنین برنامه‌هایی عملاً آدم به بازوی اجرایی کسانی تبدیل میشه که باهاشون هیچ سنخیتی نداره. من آدمی نیستم که برنامه برگزار کنم و توی دعوت‌نامه‌اش به همه تذکر بدم که چه‌جوری بیاین و چه‌جوری نیاین.

      زمانی که همه‌چیز کمی به عقلانیت برگشت، حتماً فرصتی برای گردهم‌ جمع‌شدن فراهم می‌شه.

      • محمدرضا جان عزیز، نمی‌تونم بگم از دیدن پاسخ مهربانانه‌ت چقدر دلشاد شدم و ذوق کردم. ممنونم از مهر بینهایتت.
        کاملا می‌فهمم و حرفت رو درک می‌کنم. از مرد بزرگ و صاحب‌اندیشه‌ای چون تو جز این هم انتظار نمی‌رود. فقط به این می‌اندیشم که اگر همانطور که سروش صحت در شهر کتاب حضور پیدا کرد و صرفا کتابش را که دوستدارانش خریده بودند، برایشان امضا کرد و فرصتی به همه داد تا به دیدارش بیایند، شاید این یک جور برنامه‌ای تلقی نشود که احتیاج به تذکراتی داشته باشد. این صرفا یک دیدار دوستانه با شماست. شاید بشود این دیدارها را به‌گونه‌ای ترتیب داد که به بازوی اجرایی دیگران تبدیل نشه و من خیلی امیدوارم. چون دارم فکر می‌کنم موکول کردن این دیدار به زمانی که نمی‌دانیم چه زمانی است، ما را از حضور پرمهرتان محروم می‌کند. خلاصه که دوستتون دارم.

  9. توی این روزها که هر روز که از خواب پا میشیم بمب باران اطلاعاتی میشیم و در معرض انواع آموزش‌های درست و غلط هستیم( که اغلب غلط هستند.) خوندن کتابی با این عنوان میتونه مثل یک فیلتر ذهنی عمل کنه که ذهنمون رو آروم کنه و بدونیم چطوری باید کتاب بخونیم و تکلیفمون با این دریای بی‌کران چیه…

    بی‌صبرانه منتظر رسیدن کتاب هستم تا خوندنش رو شروع کنم.

    • علی کریمی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

      با سلام و وقت بخیر

       بمب باران اطلاعاتی

      در رابطه با بمباران اطلاعاتی اخبار و نبود آرامش که در دیدگاهتان اشاره کرده بودید
      چون خودم این مشکل را داشتم و در متمم و روزنوشته‌ها دنبال راهکار بودم
      به نتایجی رسیدم و خدا را شکر حداقل برای خودم مفید بوده
      حداقل یک سنگر تقریبا محکم در مقابل این بمب‌های ((خبری)) دارم.
      در ادامه این مطالب را می‌نویسم.

      ******************************************************

      ((اگر مشکل شما کلا با حجم دیتای بالای ورودی در ذهن غیر از اخبار است؟
      همینجا یک ریپلای به من بزنید
      تا یک راهکار که خودم به آن رسیدم را بگویم شاید برای شما مفید باشه
      البته میگم این دیدگاه من الان راهکار ((اخبار)) است و
      آن دیدگاه اگر خواستید راهکار ((غبر اخبار)) است))

      ******************************************************

      حال نامساعد این روزها و سلامت روان ما

      من هم مانند شما و تقریبا همه ایرانی‌ها
      وضعیت فعلی کشور، بر روحیه من اثر منفی می‌گذارد.

      شخصا این سه نوشته چه باید کرد؟،این سکه سه رو دارد و کمی هم درباره‌ی مسائل روز از محمدرضا عزیز را پرینت کردم
      و مرتبا آن را خوانده‌ام و سعی کردم عمل کنم
      جایی هم این نوشته‌ها را گذاشتم
      که مرتبا چشمم بهشان بخورد.

      قسمت ((فاصله گرفتن از اخبار)) این توصیه‌ها
      برای من واقعا سخت بوده چون همیشه فامیل و دوستان، درگیر اخبار هستند.
      بخشی از نوشته کمی هم درباره‌ی مسائل روز را نقل می‌کنم

       ((هنوز فکر می‌کنم پیگیری خبرها صرفاً در حد نیاز و تلاش برای مختل نکردن فعالیت‌ها تا حد امکان یکی از بهترین گزینه‌هاست (در متمم بحثی به نام اعتیاد به اخبار را از رولف دوبلی نویسنده هنر شفاف اندیشیدن به بحث گذاشته‌ایم).

      من به شخصه اگر کسی بگوید قیمت دلار برایم مهم است چون روی قیمت نان تأثیر دارد، می‌گویم پس غلط کردی که قیمت دلار را پرسیدی یا می‌دانی. قیمت نان را بپرس. آن‌هم نه از کانال فلانی. از نانوای محل‌تان.

      مطمئنم منظورم را می‌فهمید: کوتاه‌کردن افق دید به اندازه‌ی ضروری (چنان‌که پیش از این در ماجرای جام جهانی گفتم) در شرایط ابهام می‌تواند مفید باشد.

      این را از کسی می‌شنوید که تفکر سیستمی و نگاه بلندمدت را هم خودش به شما گفته. بنابراین، توصیه‌ام را به کوته‌نگری تعبیر نکنید. چون شرایط عادی نیست؛ ما در شرایط نامتعارفی هستیم (مقطع حساس کنونی، الان است؛ قبل از این، یک شوخی رسانه‌ای بود).))

       موجود مرده واکنش گرا

      متاسفانه با خواندن دیدگاهتان، یاد این بخش از نوشته چه باید کرد؟ افتادم

      ((همین حجم از خبرها هم کافی است که ما را در جریان خود غرق کنند و ما را از وضعیت «انسان آگاه انتخاب‌کننده و کنش‌گر» به یک «موجود مرده‌ی واکنش‌گرا» تبدیل کنند.

      موجود مرده‌ی واکنش‌گرا درست مثل کسی است که از هر سو چوبی بر سر و تن او می‌کوبند و او فقط فرصت دارد که «آخ» بگوید و دیگر نمی‌تواند به هیچ چیز دیگر فکر کند.))

      روشن کردن شمع

      به نظرم بهتر است طبق همان عبارت معروف، به جای لعنت تاریکی، شمعی روشن کنیم

      طبق درس چگونه دنیا را تغییر دهیم؟
      من سعی کردم که شمعی روشن کنم و اتاقی را بهبود بدهم
      در حد اطرافیانم هم موفق بودم
      چه شرایط کشور این باشه چه بهتر بشه
      باز هم سعی می‌کنم یه شمع روشن کنم حتی شده برای چند ثانیه روشن بماند

      حتی شده در صف عابر بانک، کمی از نفر جلویی فاصله بگیرم
      تا در همین حد اندک، حال او را بهتر کنم.(این فاصله گرفتن را از دوره اتیکت و آداب معاشرت یاد گرفتم)

      روز و روزگار خوش

      • علی عزیز، این روزها که در حال گذراندن دوره‌ی سربازی هستم و متاسفانه خیلی کم به متمم سر میزنم خوندن کامنت تر و تمیز و قشنگت باعث شد حالم بهتر بشه.
        خوشحال میشم راهکارت برای حجم دیتای ورودی رو باهام به اشتراک بذاری.
        با قسمت روشن کردن شمع خیلی کیف کردم، ممنون از تو.

  10. محمدرضا محمودی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    آخرین باری که قند تو دلتون آب شده بود کی بوده؟

    می‌دونید که قند تو دل آب شدن یعنی انتهای شادی و ذوق!

    ادعا ندارم کتاب‌های زیادی مطالعه کردم ولی تا به حال در هیچ‌ کتابی، مورد تقدیم نویسنده کتاب قرار نگرفته بودم.

    وقتی دیدم که محمدرضا در کنار تقدیم به پدر و مادر محترم و آن جوان ناشناس، کتاب را به ما متممی‌ها هم تقدیم کرده است، دروغ چرا ولی بعد از مدت‌ها که نمی‌دونم آخرین بارش کی بود، قند تو دلم آب شد!

  11. سامان زندیانی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    یک چیزی که من خیلی دوست دارم که محمدرضا شعبانعلی و متمم بیشتر دربارش صحبت بکنن، مدیریت دانش شخصیه.
    درباره نکته‌های یادداشت برداری و فیش نویسی. این که چطور جریان محتوایی که به سمتش میاد یا اون به سمتش میره رو مدیریت می‌کنه و چطور سازماندهی‌ش می‌کنه.
    بی صبرانه منتظر رسیدن کتاب و خوندنش هستم.

  12. ابراهیم گفت: (عضو ویژه)

    سلام.

    همیشه دوست داشتم طوری غرق کاری بشم که گذر زمان رو فراموش کنم.  سه دسته اینطوری اند. کتابخون ها، برنامه نویس ها و مصرف کننده های مواد مخدر. (کاربران اینستا شاید در دسته سوم قرار بگیرند.) 

    همیشه اول سال هر جور شده اکانت ویژه متمم رو شارژ میکنم که فقط بگم منم با شما هستم. اما باز نمی‌خونم.

    با دیدن انتشار کتاب جناب معلم خوشحال شدم بابت اینکه شاید بتونه دستمو بگیره و روش خوندن رو یادم بده.

    ممنونم از تیم متمم بابت تمام لحظاتی که معلمی می کنند.

     

     

  13. فرشید گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    بعد از اینکه فایل صوتی <<راهنمای کتاب خوانی و خریدن کتاب>> رو  گوش دادم، دقیقا انقلابی تو کتاب خواندن و یادگیری من اتفاق افتاد و سعی کردم کتابایی که قبلا خونده بودم رو دوباره به روش جدید مطالعه کنم.
    با توجه به وسواس محمدرضا در زمینه کتاب و نویسندگی، بدون تردید این کتاب میتونه یه اتفاق بزرگ رقم بزنه در فرهنگ مطالعه و کتابخوانی.
    من هم از طرف خودم تبریک عرض میکنم به محمدرضای عزیز بابت چاپ کتاب جدید وآغاز بکار انتشارات متمم.

  14. احمد بنی‌جمالی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    اردیبهشت‌ماه برای ما ایرانی‌ها با بوی کتاب و کاغذ به هم آمیخته است. اردیبهشت یادآور روزهای خوشی است که ملتهب و مشتاق، چَشم می‌مالیدیم و برای بازشدن درهای نمایشگاهِ کتاب لحظه‌شماری می‌کردیم. غرق غرفه‌ها و کتاب‌ها می‌شدیم. بارها گم می‌شدیم و پیدا می‌شدیم. ظهر هم که می‌شد با انبانی از کتاب روی چمن‌ها دراز می‌کشیدیم و خریدهامان را با ذوق و التهاب ورق می‌زدیم. اما دریغ …
    «از کتاب» حالا آمده است تا ملالت و دل‌زدگیِ این سال‌های ما دوست‌دارانِ کتاب را بروبد. تقریبا از اسفندماه که محمدرضای عزیز مژدۀ انتشار آن را داده بود، چشم‌انتظارِ چنین روزی بودم. البته نمی‌دانستم که قرار است اردیبهشت‌ماه و درست در زمان برگزاری نمایشگاهِ کتاب عرضه شود. گمان من این است که این اقتران و هم‌زمانی، بی‌چیزی نیست. شیوۀ انتشار و عرضۀ این کتاب و بسیاری نکته‌های دیگر، همگی از سر هوشمندی انتخاب شده‌اند و بیان‌گرِ استغنا و بی‌نیازی و هنرمندی نویسنده آن به حساب می‌آیند.

    “… فی‌الجمله هنوز از گلِ بُستان بقیّتی موجود بود که «از کتاب» به جمع مشتاقان عرضه گشت”
     

    • احمد بنی‌جمالی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

      متاسفانه مجبور شدم برای رفع ابهام از جمله آخر، ضمن «پاسخ» به کامنت خودم، توضیح کوتاهی هم اضافه کنم:
      جمله آخر را با دستکاری بخشی از دیباچۀ گلستان سعدی با این قصد نوشتم که مثلاً توضیح بدم انتشار کتاب در اردیبهشت ماه سابقه تاریخی هم دارد. اما امروز که کامنت خودم را نگاه کردم دیدم که احتمالا فقط خودم متوجه منظورم شدم. سعدی تو دیباچه گلستان توضیح میده که کتاب گلستان زمانی آماده شده که هنوز فصل گل تمام نشده و گویا اواسطِ بهار (در شیراز) بوده. یه شعر هم میرزاده عشقی داره که معلومه محل سرودن شعر دربند و درکه است و تازه آخر بهار آغاز شکفتن گل هاست.
      «اوایل گل سرخ است و انتهای بهار…»

  15. نوروز فکور گفت: (عضو ویژه)

    بهترین خبری بود برایم.

    در استوری که احمدرضا نخجوانی در انستا گذشته بود، عکس کتاب را دیدم. با رنگ و برند ارزشمند متمم. در جمع پنج نفری چهار نفر این کتاب را زیر یا پهلوی دست‌شان داشتند، جز آقای شعبانعلی. حدس من آن وقت این بود که حتما آقای شعبانعلی برای دوستان گرامی کتابی هدیه داده. حالا متوجه شدم که جریان از این قرار بوده.

    تبریک میگم به معلم عزیزمان آقای شعبانعلی و متممی‌های عزیز.

     

  16. با سلام و درود

    خبر بسیارخوبی بود، مرحله بلوغ متمم که نشان از توسعه و تلاش بی وقفه تیم متمم است.

    شاد وپیروز باشید.

  17. م.ر.فرطوسی گفت: (عضو ویژه)

    سلام
    آغاز به کار انتشارات متمم را تبریک عرض می‌کنم.

    انتخاب عنوان«از کتاب» و موضوع و سرفصل‌های کتاب جذاب به نظر می‌رسد و خواندنی. آقای شعبانعلی همیشه ارا‌ئه نگاهی متفاوت و تازه به موضوعات آشنا را دستمایه نوشته‌های خود می‌کند. امیدوارم زودتر مجال خواندن آن فراهم شود.

     

  18. مجتبی . گفت: (عضو ویژه)

    ای کاش میشد سنجه ای داشت که اثرات مثبت سایت متمم و محمدرضا شعبانعلی رو تو ایران ۲۰ سال بعد سنجید.. قطعا یکی از تاثیرگذارترین شخصیت های معاصر ایشون هستند

  19. مینا حاصلیان گفت: (عضو ویژه)

    سلام و عرض ادب به همه دوستان متممی

    خیلی خیلی تبریک می گم به تیم حرفه ای متمم و محمدرضای عزیز بابت انتشار کتاب “ از کتاب” .

    هفته ها بود که منتظر انتشار کتاب بودم و امروز که وارد سایت شدم متوجه شدم که کتاب منتشر شده و بی درنگ سفارش دادم .

    خیلی هیجان دارم که بخونمش و از زاویه دید محمدرضای عزیز به کتاب و‌کتاب خوانی نگاه کنم.

    آرزوی موفقیت های روزافزون دارم براتون .

  20. نوذر صیفوری گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    نمی دونم از انتشار کتاب جدید محمدرضا خوشحال باشم‌؛
    یا از آغاز به کار انتشارات متمم ذوق کنم؛
    یا از اینکه قراره از این تصمیم متمم (راه اندازی انتشارات) در استراتژی محتوا و استراتژی کسب وکار، آموخته‌های جدیدی عایدمون بشه خوشحال بشم
    هرچند این اتفاق، از همین اولین روز هم نکاتی برای فکر کردن و یادگرفتن داره:
    از جمله اینکه چرا این کتاب در فصل پررونق کتاب و در بازاری جذاب مثل نمایشگاه کتاب رونمایی نشده؟
    چرا اولین کتاب انتشارات متمم باید آموزش کتابخوانی باشه و مثلا کتاب پیچیدگی نبوده؟
    خلاصه احساس می کنم یه بار دیگه عید شده و محمدرضا دوباره بهمون هدیه داده?

    • علی کریمی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

      با سلام و وقت بخیر

      منم مانند شما خوشحال هستم از این هدیه‌ای که گرفتیم
      فقط برای دو پرسش شما، جوابی به ذهنم می‌رسد که می‌گویم.

      نحوه انتشار کتاب ((از کتاب))

      در رابطه با اینکه چرا کتاب در نمایشگاه کتاب رونمایی نشده است؟
      یادم هست در جایی از روزنوشته‌ها محمدرضا عزیز گفتند
      قصد ندارند این کتاب، خارج از متمم و در بازار عرضه بشود
      به این علت که نمی‌خواهند مخاطبان جدیدی خارج از فضای متمم و روزنوشته با ایشان آشنا بشوند.

      به نظرم با مطالعه نوشته برای علیرضا دورباش: چارچوب تصمیم‌ گیری‌های من از محمدرضا عزیز
      بتوان علت انتشار غیرعمومی کتاب ((از کتاب)) را دریافت.

      ادامه نگارش کتاب پیچیدگی

      در رابطه با انتشار کتاب پیچیدگی
      بخشی از دیدگاه‌های محمدرضا عزیز در ذیل نوشته نسخه PDF رایگان کتاب پیچیدگی و سیستم های پیچیده
      در ادامه می‌آورم.

      ((قاعدتاً توی برنامه‌ام این موضوع پیچیدگی هم هست.
      خصوصاً‌ این‌که یه قدم اولیهٔ کوچیک در مسیرش برداشته شده
      و چهارصد پونصد صفحه درفت دم دسته.
      اینه که می‌شه به ادامه دادنش امید داشت.
      برآورد خودم اینه که در فصل سوم سال جاری دوباره کم‌کم ادامه‌اش بدم.))

      روز و روزگار خوش

      • سیدعباس علیکی گفت: (عضو ویژه)

        سلام و خداقوت
        اول خیلی خیلی خوشحال شدم که به صورت اتفاقی از کامنت اقای احمد در روزنوشت ها متوجه این کتاب عالی شدم
        دوم دوتا پیشنهاد داشتم

        ۱ – در قسمت فروشگاه متمم اضافه شود
        ۲ – در هنگام سفارش علاوه بر مشخصات خریدار قسمتی برای ارسال به صورت هدیه ( دریافت توسط شخص دیگر) اضافه گردد