Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu

از کتاب | حرف‌هایی درباره کتاب و کتابخوانی

کتاب از کتاب - نوشته محمدرضا شعبانعلی

مشخصات «از کتاب»

عنوان از کتاب
عنوان فرعی حرف‌هایی درباره کتاب و کتابخوانی
نویسنده محمدرضا شعبانعلی
ویراستار مریم عطری
تعداد صفحه ۴۰۰
قطع رقعی
شابک ۹۷۸-۶۲۲-۹۴۶۸-۹۱-۳
ناشر انتشارات متمم
قیمت ۴۲۰ هزار تومان ۳۵۷ هزار تومان

قیمت فروش کتاب و شرایط ارسال

قیمت کتاب «از کتاب» ۴۲۰ هزار تومان است که فعلاً در نخستین هفته‌های عرضه شرایط زیر هم برای آن در نظر گرفته شده است:

  • ۱۵٪ تخفیف
  • ارسال رایگان به همهٔ نقاط کشور

برای سفارش کافی است تعداد نسخه‌های مد نظر را انتخاب کرده بر دکمهٔ ثبت سفارش کلیک کنید تا صفحهٔ ثبت آدرس و پرداخت  نمایش داده شود:

ثبت سفارش

 

ارسال کتاب در تهران حداکثر ظرف ۴۸ ساعت کاری و در شهرهای دیگر کشور بسته به موقعیت جغرافیایی بین  ۲ تا ۵ روز انجام می‌شود. پس از تحویل کتاب به شرکت حمل‌وتوزیع پیامکی حاوی کد سفارش، لینک رهگیری و شماره تماس پشتیبانی برای شما ارسال خواهد شد.

اگر در زمینهٔ خرید کتاب سوالی داشتید یا در دریافت کتاب مشکلی پیش آمد و نتوانستید آن را از طریق پشتیبانی شرکت حمل‌ حل کنید، به صفحهٔ‌ پشتیبانی متمم مراجعه کرده و با انتخاب گزینهٔ «پیگیری خرید محصول» سوال یا مشکل خود را مطرح کنید.

هم‌چنین می‌توانید سوال خود را مستقیماً به ایمیل azketab at motamem.org ارسال کنید (به جای at علامت @ را قرار دهید).

فهرست مطالب کتاب «از کتاب»

فصل اول | کتاب چیست؟

فصل دوم | چرا باید کتاب بخوانیم؟

فصل سوم | چرا کتاب نمی‌خوانیم؟

فصل چهارم | معیارهای انتخاب کتاب

فصل پنجم | سطوح مختلف مطالعه

فصل ششم | چگونه کتاب بخوانیم؟

فصل هفتم | پرورش عادت کتابخوانی

فصل هشتم | هدیه دادن کتاب

فهرست با جزئیات بیشتر

نوشتهٔ محمدرضا شعبانعلی در پشت جلد کتاب

کارهای بسیاری هست که سال‌های سال فکر می‌کنیم راه انجام دادن آن‌ها را به‌درستی می‌دانیم و به همین علت دنبال روش درست انجام‌ دادنشان نمی‌رویم، در حالی که می‌شود آن‌ها را به شیوه‌ای‌ بهتر و مؤثرتر انجام داد. نفس کشیدن شاید بهترین مثال باشد. همهٔ ما جایی در مسیر زندگی متوجه شده‌ایم که می‌شد بهتر تنفس کرد. با اینکه از بدو تولد، بی‌ لحظه‌ای وقفه، مشغول همین کار بوده‌ایم و به یک معنا عمری آن را تمرین کرده‌ایم.
کتاب‌‌خوانی از همین کارهاست. حتی کتاب‌خوان‌های حرفه‌ای هم گاهی پس از سال‌ها متوجه می‌شوند که می‌شد کتاب‌ها را بهتر خواند و از مطالعهٔ آن‌ها بیشتر بهره برد.
از کتاب بر پایهٔ همین فرض نوشته شده، البته نه با ادعای نشان دادن بهترین راه‌ها، بلکه صرفاً در حد تلاشی برای آشنایی‌زدایی از این کار آشنا: کتاب‌خوانی.

عکس پشت جلد کتاب از کتاب

عناوین فرعی فصل‌های کتاب

کتاب چیست؟

تعریف کتاب با توجه به هدف ما معنا پیدا می‌کند / با این تعریف موافق نیستید؟

چرا باید کتاب بخوانیم؟

نشستن در چشم و ذهن دیگری / یادگیری منسجم و ساختارمند / تنفس در افقی گسترده‌تر / تسهیل موفقیت / شکل‌گیری تجربه‌های مرجع در ذهن / بهبود حال روحی / گسترش دایرهٔ واژگان / تأثیر بر فن بیان و سخنوری / تقویت مهارت نوشتن / نوشتن مفید است، حتی بدون مخاطب / چگونه «نوشتن بی‌مخاطب» را تمرین کنیم؟ / این فهرست را کامل‌تر کنید…

چرا کتاب نمی‌خوانیم؟

خواندن کتابهای ضعیف / خواندن کتابهای نامناسب / کتاب‌هایی که سطح نامناسب دارند / خواندن کتابهای غیرمرتبط / اصرار بر مطالعهٔ کامل همهٔ کتاب‌ها / تفسیر نادرست تجربه‌های ناخوشایند قبلی / روش‌های نادرست در ایجاد و تقویت عادت مطالعه / مطالعه لزوماً دوست‌داشتنی نیست

معیارهای انتخاب کتاب

انتخاب کتاب با توجه به پرسش‌های کلیدی‌مان / انتخاب کتاب بر اساس نویسندهٔ آن / تصمیم‌گیری دربارهٔ کتاب‌ها با توجه به ناشر / انتخاب کتاب بر اساس پیشنهاد دوستان / انتخاب کتاب بر اساس پیشنهاد متخصصان / انتخاب‌های سرندیپی / توجه به اهمیت ارجاعات، منابع و مآخذ / کتاب‌های دم‌بریده، بی‌توجهی به منابع و مآخذ در کتاب‌های فارسی / از تعداد نوبت‌های چاپ کتاب چه می‌فهمیم؟ / از تعداد ویراست‌های کتاب چه می‌فهمیم؟ / اهمیت مولفه‌های ظاهری در خرید نسخهٔ کاغذی / اهمیت تأیید کتاب توسط دیگران

سطوح مختلف مطالعه

منظور از یادگیری چیست؟ / مدل بلوم از کجا آمده است؟ / دانستن و به خاطر سپردن / درک مطلب / یادگیری کاربردی / تجزیه و تحلیل / ارزیابی و قضاوت / سطح خلق و ترکیب

چگونه کتاب بخوانیم؟

آیا واقعاً خواندن کار دشواری است؟ / وضعیت محیط و فضای مطالعه / پیش‌خوانی / چقدر در برابر نویسنده تسلیم شویم؟ / خواندن فعالانه در مقابل خواندن منفعلانه / کتاب‌خوانی گروهی / خاطرات کتابی / دربارهٔ تندخوانی

پرورش عادت کتابخوانی

بیانیه‌ای شخصی در اهمیت کتابخوانی بنویسید / در برنامه‌تان جایی برای کتابخوانی باز کنید / مشخص کنید کتابخوانی جایگزین چه کاری است / قبل از کتاب‌خوانی به چه کاری مشغولید؟  تعداد صفحه‌ها معیار خوبی برای برنامه‌ریزی نیست / از کم شروع کنید / سعی کنید خواندن دو یا سه کتاب را به طور موازی پیش ببرید / دفترچه‌ای برای کتابخوانی داشته باشید / گزارش عملکرد بنویسید / بازخوانی کتابها را در برنامه‌تان بگنجانید / به طراحی محیط توجه کنید

هدیه دادن کتاب

آیا کتاب هدیهٔ‌ خوبی است؟ / هدیه دادن کتاب به کسانی که کتاب نمی‌خوانند / به پیام هدیه‌تان توجه کنید / نقش علایق هدیه‌دهنده در انتخاب کتاب / انتخاب میان نسخهٔ‌ کاغذی و دیجیتال / به برچسب قیمت کتاب هم توجه کنید / دربارهٔ نوشتن در کتاب هدیه

عکس محمدرضا شعبانعلی

داستان نگارش «از کتاب»

چند سال قبل در یک فایل صوتی آموزشی دو ساعته دربارهٔ کتاب و کتابخوانی صحبت کردم. فایلی که اکنون با عنوان راهنمای خواندن و خریدن کتاب در فروشگاه محصولات صوتی متمم قرار دارد.

حدود دو سال پیش تصمیم گرفتم آن حرف‌ها را در قالب کتابی به همان نام تدوین کنم. کاری که ابتدا ساده به نظر می‌رسید، اما بعداً متوجه شدم که چنین نیست. هم حجم مطالب – در مقایسه با آن‌چه مناسب یک کتاب است – بسیار کم بود و هم بحث‌های بسیاری حول کتاب و کتابخوانی وجود داشت که انتظار می‌رفت در کتابی که دربارهٔ کتاب است، وجود داشته باشد (مثلاً پژوهش‌هایی که دربارهٔ کارکرد تندخوانی انجام شده است).

علاوه بر این‌ها، پس از انتشار آن فایل صوتی کتاب‌ها و مقالات بسیاری هم به دستم رسیده بود که دوست داشتم آن‌ها را در کتاب بگنجانم.

موضوع دیگری هم که وجود داشت، مطالب پراکنده‌ای بود که در روزنوشته‌ها و متمم دربارهٔ کتاب نوشته بودم و منطقی بود حالا که قرار است کتابی دربارهٔ کتاب منتشر شود، آن‌ها هم بازنویسی و تکمیل شده و با منابع جدیدتر و محکم‌تر به‌روز شوند.

بنابراین، برای کسانی که روزنوشته‌ها و متمم را منظم خوانده‌اند، در کنار بخش‌ها و حرف‌های جدید، بخش‌هایی هم تکراری خواهند بود. اما به گمانم بازنویسی و توسعه و تکمیل آن‌ها و ساختاری که در آن قرار گرفته‌اند، به ارزش همان بخش‌های تکراری هم چیزهایی افزوده است.

خلاصه این‌که تصمیم اولیه – که گمان می‌کردم کاری چندهفته‌ای است – به پروژه‌ای تبدیل شد که تا تبدیل شدن به «از کتاب» نزدیک به دو سال وقت گرفت.

این کتاب، گام اول از پروژهٔ بزرگ‌تری است که طی آن قصد دارم به تدریج به آن‌چه در سال‌های اخیر گفته و نوشته‌ام سامان دهم. و صمیمانه امیدوارم از وقت و منابعی که برای خواندنش صرف می‌کنید، راضی باشید.

 

۱۱۸ نظر برای از کتاب | حرف‌هایی درباره کتاب و کتابخوانی

  1. سياوش امامى گفت: (عضو ویژه)

    سلام به همه دوستان راستش از اونجایی که چند روز پیش اینجا

    نظرمو نوشته بودم فکر میکردم دیگه نباید چیزی بنویسم یا حداقل به این زودی نباید بنویسم (اساسا و البته به اشتباه فکر میکردم تو هر درسی اجازه دارم یکبار مشارکت کنم) ولی چون لحظاتی قبل فصل چهارم کتاب (حدود نیمی از اون) تموم شد و بعد از اون اولین گاهنامه رو مطالعه کردم احساس کردم شاید زمان مناسبی باشه برای نوشتن .

    اول میخام در مورد آخرین قسمت گاهنامه که مربوط به امضا کتاب بود بگم که توکامنت قبلیم بعد ازاینکه گفتم امیدوارم چاپ اول دستم برسه همزمان آرزوی اینکه کتاب رو با امضای محمدرضا دریافت کنم رو مطرح کردم ولی احساس کردم شاید خواسته زیاد و  نابجایی باشه و پاکش کردم ولی گاهنامه رو که مطالعه کردم متوجه شدم تنها خودم نبودم که این اشتیاق رو داشتم .

    کتاب به فاصله یک روز و خیلی سریع به دستم رسید وچقدر خوب که من همزمان با سفارش کتاب فایل صوتی مدیریت توجه
    https://motamem.org/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C/

    هم از فروشگاه متمم خریدم و قبل از شروع مطالعه این فایل رو گوش داده بودم و باعث شد که با تمرکز بیشترمطالعه کنم وقبل از شروع فرض ذهنی من این باشه که محمد رضا کنارم نشته و برای من صحبت میکنه یا به قول خودش در صفحه ۴۷ دستمو به دستش دادم تا از جایی که هستم منو به جایی ببره که خودش رسیده و دیده .  در مورد از کتاب اولین نکته ای که بعد از باز کردن کتاب توجه منو جلب کرد عکسهای مفهومی زیبایی بود که اول کتاب و بعد ابتدای فصل ها قرار گرفته و باعث میشه غیر از کمی مکث اندکی هم درگیرمعنی عکس بشیم.و نکته دوم معرفی کتابهای ترجمه شده با اسم ناشر آنها در پانویس بود که برای من خیلی ارزشمند هست و منبع بزرگی برای انتخاب کتابهای بعدی

    درفصل دوم در مورد نوشتن بی مخاطب خیلی برای من تازگی داشت و آموزنده بود . در مورد تمرین فصل دوم هم چند مورد به نظرم رسید که درستی یا نادرست بودنش رونمیدونم ولی به اونها اشاره میکنم شاید با کمک دوستان خودم هم متوجه بشم

    ۱افزایش تمرکز: به نظر من فردی که مطالعه میکنه به مرور زمان توجه و تمرکزش بیشتر میشه و دوست داره بهتر و بیشتر بخونه همین که ما این کتاب رو خریدیم میتونه دلیلی بر این ادعا باشه.

    ۲ بالا رفتن جایگاه علمی : به نظرم یکی از شاخصه های اینکه بدونیم فردی چقدر نسبت یه یک موضوع علم داره تعداد کتابهایی هست که در اون حوزه مطالعه کرده .

    نکته دیگه که در موردش میخام حرف بزنم اینه که من یه جاهایی دچار دوگانگی شدم و تناقض دیدم مثلا ص۱۰۵ میگه قطعا ارجح اینست که کتاب نامناسب را از همان اول در دست نگیریم ولی در ص۱۲۴ اشاره میکنه بهترین راه شناخت کتابهای ضعیف خواندن این نوع کتاب هاست .

    در مورد حاشیه نوشته ها نکته جالب دیگه ای که برای من وجود داشت حاشیه رفتن های جدا از متن و توضیحات اضافه بود مثلا در صفحه ۱۵۲ در مورد رابطه حرفه ای با رابطه هویتی با شغل بود که خیلی آموزنده و مفید بود برای من یا  وقتی در صفحه ۱۵۰ و ۱۵۱ در مورد ادغام شرکتها با هم نوشته بود

    در مورد فصل چهارم خیلی کامل و البته برای من کمی خسته کننده بود که دلیلش شاید این بود که برخی مطالب رو قبلا در فایل صوتی چگونه کتاب بخوانیم گوش داده بودم و احساس میکردم تکراریه یا شاید چون هنوز کتابخوان حرفه ای نشدم وگاهی به جای کم کردن سرعت یادگیری  دوست دارم سریعتر فصل تموم شه تا با معیار محمدرضا که میگه فصل رو به عنوان معیار مطالعه در نظر بگیرید هماهنگ باشم و چون این فصل به اندازه سه فصل قبلی زمان برد این احساس رو داشتم ولی با همه این اوصاف احساس میکنم توقسمت آخر فصل  یعنی انتخاب بر اساس ویژگی های ظاهری نکته دیگه ای هم میتونه مورد توجه قرار بگیره و اون اینه که کتابها آیا به خواننده فضایی برای حاشیه نویسی میدهند یا خیر ؟ در اکثر کتابهایی که ناشر به دنبال کاهش قیمت و افزایش فروش هست مخصوصا به قول محمدرضا کتابهای دم بریده شاهد این هستیم که متن طوری در صفحه چیده میشود که انگار ناشر میخواسته از تمام فضای صفحه به نفع خود استفاده کند و حق حاشیه نویسی رو از خواننده سلب کرده

    ببخشید که کمی طولانی شد ولی تصمیم دارم بعد از تمام شدن کتاب هم باز نظرمو بنویسم

  2. سحر شاکر گفت: (عضو ویژه)

    اولین گاهنامه کتاب رو امروز خوندم، از بحث حاشیه‌نویسی نوشتین،‌ خواستم بگم این کار خیلی بهم درمورد دنبال‌کردن یه کتاب کمک کرده ولی همیشه عذاب وجدان و وسواس از این داشتم که کتاب باید تمیز باشه. با خوندن «از کتاب» این وسواس خیلی کمتر شد و دیدم دلبستگیم به مطالب چقدر بیشتر میشه. در مورد متمم هم سعی می‌کنم این ایده رو اجرا کنم معمولا کامنت‌گذاشتن برام کار سختی به حساب میاد. الان توی داکیومنت‌هام برای درسی که می‌خونم جمله‌ای می‌بینم که خاطره‌ای رو تداعی میکنه می‌نویسم. مثلا این کامنت شما توی درس مالیات پنجره‌ها خیلی تداعی‌ها و داستان‌های زیادی رو توی ذهنم trigger کرد:
    «اما نقطهٔ شروع بهتری بود و از این نقطه می‌شد نقاط ضعف را بهینه کرد»

    • محمدرضا شعبانعلی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۸ درس)

      سحر جان سلام.

      خوشحالم که گاهنامه رو خوندی و دغدغه‌ات رو در مورد تمیز موندن کتاب می‌فهمم. یکی از سوال‌هایی که همیشه برای من بوده اینه که این دغدغهٔ تمیز موندن کتاب از کِی درست شده؟ جالبه که وقتی به قرن‌ها قبل میریم و کتاب‌هایی که استنساخ می‌شدن (یعنی نسخه‌برداری دستی میشده و یه نفر می‌نشسته از روی کتاب می‌نوشته و به دیگران می‌داده)، می‌بینیم حاشیه‌نویسی خیلی رایجه. حتی در اوایل اومدن ماشین چاپ که به هر حال هنوز کتاب‌ها به سادگی امروز تکثیر نمیشد، حاشیه‌نویسی خیلی زیاده. من یه سری اطلاعات در این باره جمع کرده‌ام که احتمالاً میره برای ویراست دوم. مثلاً‌ فکر کن وقتی کتاب گالیله فقط چند ده نسخه توی یه کشور بوده، خوانندهٔ گمنامی که لزوماً هم صاحب‌نظر نبوده،‌ راحت حاشیه‌نویسی می‌کرده (الان این نسخه‌ها موجوده). اما الان که چاپ خیلی راحت شده و ما می‌دونیم که حتی به فرض که کتاب کثیف بشه،‌ یه دونه دیگه ازش هست، یا حتی اگر خیلی وسواس داشته باشیم، اصلاً میشه دو نسخه از کتاب بخریم و یکی رو حاشیه‌نویسی کنیم (خلاصه منظورم اینه که حاشیه‌نویسی خطای غیرقابل‌جبران نیست و نسخه‌ها هم دیگه اون ارزشِ حاصل از کمیابی را ندارند) سخت‌گیرتر هستیم (این شامل حسِ خودم هم در سال‌های قبل میشه).

      خلاصه این که این موضوع و ریشهٔ شکل‌گیری این نگرش برام جالبه و خیلی دوست دارم بتونم علت‌ها یا لااقل توجیه‌هایی رو براش پیدا کنم.

      اما در مورد کامنت‌گذاری در متمم (و حتی اکانت‌های شبکه‌های اجتماعی و هر جای تعاملی دیگه)، حرف تو فرصت خوبیه که چند جملهٔ دیگه از جکسون – که توی گاهنامه بهش اشاره کردم – نقل کنم. اون اتفاقاً‌ به فضای دیجیتال هم اشاره می‌کنه و می‌گه توی فضای دیجیتال هم مثل متن‌های کاغذی، کامنت گذاشتن مالکیت ایجاد می‌کنه. یعنی فرض کن توی متمم یا اینستاگرام یا توییتر (X) یا هر جای دیگه مثلاً‌ ۱۰۰ تا مطلب خوندی. از بین این ۱۰۰ تا زیر ۵ تا از اون‌ها کامنت می‌ذاری. اگر یه بار دیگه لیست این صد مطلب رو ببینی، یا پست‌های اکانت اینستای یه نفر رو بالا و پایین کنی و ببینی، اون‌هایی که زیرش کامنت داری، به نوعی «مال تو» حساب میشن. جالبه که هر چی مطالب قدیمی‌تر می‌شن و گذر زمان بیشتر بهشون می‌خوره، ارزش کامنت‌ها هم بیشتر می‌شه و سهم مالکیت کامنت‌گذار (یا به تعبیر جکسون annotator) بیشتر میشه. الان وقتی یه مطلب خبری رو که ده سال قبل منتشر شده می‌خونیم، کامنت‌هاش رو با دقت بیشتری می‌خونیم. انگار حرف‌شون به اندازهٔ نویسنده ارزش داره. چون کانتکست رو برامون مشخص می‌کنن.


      به خاطر همین من همیشه به بچه‌هایی که هر جایی (نه فقط در متمم یا روزنوشته) می‌گن ما کامنت نمی‌ذاریم چون حس می‌کنیم حرف خاصی برای گفتن نداریم، می‌گم کامنت ساده هم میشه گذاشت. با کامنت‌گذاری سهامدار اون مطلب شو.

  3. محسن شیروانی گفت: (عضو ویژه)

    لحطاتی پیش، خواندن “اولین گاهنامه ی از کتاب”را تمام کردم.

    خواندنش برای من، آموزنده، هیجان انگیز و لذت بخش بود؛ مخصوصاً عکس آخرِ این گاهنامه.

    منتظر گاهنامه های بعدی هستم. و همین طور، مشتاقانه انتظار ویراست دوم کتاب رو می کشم.

     

    پی نوشت: با خودم فکر می کردم آیا روزی می شود کتاب “پیچیدگیِ” محمدرضا شعبانعلی چاپ شود و ما، گاهنامه هایی از این دست برای کتاب دریافت کنیم؟ به امید آن روز.

  4. با سلام و احترام

    مثل همیشه نوآور و خلاق امیدوارم مسیر خلاقیت و نوآوریتون مستدام باشه به امید روزهای روشن برای ایران و ایرانی

  5. سياوش امامى گفت: (عضو ویژه)

    تقریبا هیچ فردی رو پیدا نمیکنیم که از خوبی کتاب و فواید مطالعه آگاه نباشه و حتی مطالعه کتاب رو به دیگران پیشنهاد نده ، ولی اینکه متوجه شی چه کتابی و بخونی و چطور بخونی و مهمتر از همه چجوری از مطالبی که یاد گرفتی استفاده کنی به نظر من یه مسیر طولانیه که نیاز به آزمون خطا و صرف زمان ، انرژی و هزینه زیادی داره اینجاست که ارزش یه مرد شریف و دغدغه مند به اسم محمدرضاشعبانعلی و  بزرگی کاری که انجام میده معلوم میشه ، کسی که تجربیات چند ساله  خودش رو  خیلی دوستانه با فایل (https://motamem.org/راهنمای-خواندن-خریدن-کتاب-صوتی/)  در اختیار همه ما گذاشت و به همه ما کمک کرد تا برای انتخاب کتاب و تکنیکهای مطالعه یه مدل داشته باشیم . صادقانه بعد از گوش دادن به اون ۲ ساعت آموزش که بارها و بارها تکرار شده ،دیدم نسبت به واژه های : کتاب ، ناشر ، نویسنده ،مطالعه ، علامت گذاری ، یادداشت برداری ، محل مطالعه و از همه مهمتر چاپ چندم روی جلد …عوض شد ، یادمه چند ساعت درگیر تمرین جداسازی بر اساس ناشران بودم و بعد از اون دیگه همینطوری کتاب نخریدم مخصوصا کتابهایی که ترند میشن و به قول محمدرضا فکر میکنیم اگه اونهارو نخونیم کتابخون نیستیم 
    دو ماهی میشد که به متمم سر نزده بودم و امروز بعد ورود  به سایت اولین چیزی که توجهم رو جلب کرد انتشار از کتاب به قلم محمدرضای عزیز بود و نکته دومی که خیلی بیشتر برام  قابل توجه بود انتشارات متمم بود که نوید اینو میده که در آینده اتفاقات خیلی خوبی تو صنعت چاپ کتاب خواهد افتاد و بدون شک اصول جدیدی برای چاپ کتاب تعریف خواهد شد ،
    من که حدود چند دقیقه طول کشید تا خریدمو قطعی کنم و هنوز هم امیدوارم چاپ اول این کتاب دستم برسه هر چند که حدس میزدم وبا خوندن کامنت خود محمدرضا مطمئن شدم این کتاب فقط در دو نوبت قراره چاپ شه و سال بعد ویراست جدیدش چاپ میشه و این یکی از اون اصولی هست که گفتم صنعت چاپ به خودش خواهد دید به واسطه انتشارات متمم.
    بی صبرانه منتظر رسیدن این کتاب میمونم و میدونم قراره کلی آموزش ناب در مورد کتاب و کتابخوانی یاد بگیرم بعد از مطالعه هم سعی میکنم نظرمو با شما عزیزان به اشتراک بگذارم

  6. محمد علی خالوئی گفت: (عضو ویژه)

    من به عنوان مخاطب متمم و مخاطب فایل‌های صوتی و برخی روزنوشت‌های آقای شعبانعلی، بسیار از محتوای منسجم، زنجیروار و زیبایشان لذت می‌برم و امیدوارم در اولین فرصت بتوانم این کتاب را مطالعه کنم.

  7. عرفان گفت:

    با سلام خدمت دوستان و خسته نباشید بابت تمام زحمات محمدرضا

    بی شک برای من بسیار مفید خواهد بود چون واقعا بعضی وقتا نمیدونم چطور کتاب انتخاب کنم.

  8. خدیجه گفت: (عضو ویژه)

    رشته تحصیلی من علم اطلاعات یا همان کتابداری و اطلاع رسانی قدیم است. هم رشته ای های من عموما در کتابخانه کار می کنند جایی که در کتاب شفاخانه جان نامیده شده است. کتابدارها رابط بین کتاب و خواننده هستند و خواندن این کتاب برای انها واجب است.

    در کتاب از ناشران نویسندگان تهیه کنندگان محتوا نامبرده شد کاش نامی هم از کتابدار برده می شد

    کتاب را یکبار خواندم و مجددا در حال خواندن مجدد هستم تا فصل دوم تاکنون برای بار دوم پیش رفته ام. همانگونه که در انتهای کتاب نویسنده اشاره کرده است کاش درباره مهارت نام بردن و ذکر از مطالب کتاب خونده شده هم در حرفها و سخنرانی ها هم در جلد دوم کتاب به تفضیل پرداخته شود که خیلی از افراد همچون من مشتاق خواندن ان هستند.

    • محمدرضا شعبانعلی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۸ درس)

      خدیجه جان.

      حرفت کاملاً‌ درسته و تذکرت بسیار ارزشمنده. دو تا حرفه و تخصص هست که هر دو بسیار مهمند و جاشون در ویراست اول «از کتاب» خالیه. یکی ویراستاری و دیگری کتابداری و علم اطلاعات.

      در مورد ویراستاری، به خاطر تنش‌هایی که در فازهای اول ویرایش کتاب وجود داشت (قبل از این‌که خانم عطری عزیز مسئولیتش رو بر عهده بگیرند)، ترجیحم این شد که در ویراست اول چیزی ننویسم که سوء‌برداشت ایجاد نشه. ولی قطعاً در ویراست دوم بهش اشاره می‌کنم.

      در مورد علم اطلاعات یا کتابداری و اطلاع‌رسانی، مشکل سواد من بود. یعنی احساس کردم اشاره در حد چند جمله، ممکنه حتی به نوشتن گزاره‌‌های غلط منتهی بشه. برای این که بشه یک زیرعنوان (ولو در حد دو سه صفحه) هم مطلب بنویسم، هم به مطالعهٔ بیشتر نیاز داشتم و هم به گفتگو با چند نفر متخصص که در اون مقطع امکان برای هیچ‌یک از این دو فراهم نبود.


      قول می‌دم این نقص جدی در ویراست دوم اصلاح بشه. در کنار این دو بحث، موضوع سومی هم هست که انتظار میره در چنین کتابی – هر چند مختصر – بهش اشاره بشه. اون هم خود کتابخانه‌ها و کارکردشون در عصر جدیده. به نظرم این بحث هم قشنگه و لازمه که در ویراست بعدی کتاب باشه.

  9. محمد بهداروند گفت: (عضو ویژه)

    بعضی از کتاب ها رو به خاطر اسم روی جلد یا موضوع کتاب خریداری می کنیم، و بعضی ها رو بخاطر نویسنده و بعضی ها رو به خاطر انتشارات اون کتاب  و دقتی که روی انتخاب و چاپ کتاب می کنه می خریم ” انتشارات متمم” هم زمان یعنی موضوع خوب ، نویسندۀ خوب و انتشارات خوب. حقیقتا سطح انتظارم خیییلی از متمم بالاست و بالاتر هم رفت ،یه جور جای خالیش احساس میشد. خوشحالم و امیدوارم مثل همیشه خوب بمونن و بهتر بشن و عالی باشن.

  10. 📖بدون شک هر کسی که اهل #کتاب_و_کتابخوانی در ایران باشد نام #محمدرضا_شعبانعلی به گوشش خورده است. کسی که بیش از دو دهه دستی بر آتش دارد و بیش از چندیدن هزار مطلب در سایت #متمم ارائه کرده است. بدون اغراق هر کلمه و هر جمله ای از این نویسنده را در کتاب را خواندم، حس شوق و آرامشی که به مخاطب ارائه می کند را با جان دل احساس کردم.

    📖نویسنده چنان به مخاطب و قلم خویش متعهد و پایبند است که می توان ره چند ساله رو با تمام سلول و روح جاودان لمس کرد. نگاهی که محمدرضا شعبانعلی به موضوع داشته، نگاهی کاملا کارشناسی و چند بعدی و عادلانه و شیوا و دل انگیز و پر از تجربه های طلائی است.

    📖هر ثانیه ای که از عمرم را برای خواندن این کتاب گذراندم، احساس لحظه های مفید در کنار این بزرگمرد بودن را لمس کردم و چه قدر وجود چنین افرادی را می توان سرمایه ای عظیم برای کشور دانست. توصیه می کنم حتما این کتاب را مطالعه کنید. بدون شک ارزش چندین بار خواندن را دارد…

     

  11. امیدوارم این حرکت رو ادامه بدید و به تألیف و ترجمه کتاب‌های مفید ادامه بدید.

  12. امیر‌‌‌‌‌‌‌محسن جمشیدی ✈ گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۴ درس)

    برای من نکته ی زیبا و امید بخش انتشار این کتاب جدا از بهره مندی از قلم محمدرضا شعبانعلی عزیز و فرصت تجربه ی مطالعه یک اثر دقیق و آموزنده، دیدن عنوان انتشارات متمم بود. این یعنی امید داشتن به انتشار کتاب هایی فوق العاده و دوست داشتنی در آینده ی نزدیک.
    در پس تولد این انتشارات احتمالا محمدرضا و تیم دوست داشتنی ش کلی برنامه ریزی و هدف گذاری دقیق ترتیب دادند. به امید درخشش و توفیق بیش از پیش متمم.

  13. حسام الدین کارشناس گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    اول کتاب از کتاب جملات زیر را نوشتم:
    این کتاب چاپ اول را با افتخار در تاریخ۱۴۰۳/۰۲/۲۴ از سایت متمم خریداری کردم. و از زمانی، که برای مطالعه در نظر گرفته بودم و کتاب های دیگری را می خواندم استفاده کردم و خواندن این راکتاب شروع کردم.
    و تکمیل مطالب که در صفحه دیدگاهها عرض میکنم
    ممکنه به دلایل زیر باشد که، خواندن کتاب مقدمه ای بر سیستم های پیچیده(نخسه pdf/v41)  و کتاب از کتاب آقای شعبانعلی اینقدر برایم لذت بخش باشد.
    موضوع کتاب
    در حد خودم شناخت و آشنا بودن با مدل ذهنی نویسنده، محمدرضا شعبانعلی
    انسجام خیلی خوب مطالب کتاب
    دغدغه های ذهنی خودم

  14. محمد مهدی ناظمی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    فقط امیدوارم قبل از مرگم
    روزی باشه که بتونم صفحه مخصوص خرید کتاب پیچیدگی محمدرضا شعبانعلی رو باز کنم و کتاب رو سفارش بدم.
    واقعا میتونم بگم یکی از زیباترین و جذاب ترین لحظات زندگی من وقتی بود که مقدمه پیچیدگی رو شروع کردم و هر چی جلوتر رفتم از این جهان بینی بیشتر لذت بردم.
    مقدمه سوالات مسیر و انسجام بی نظیرش دقت علمی بسیار بالا ذکر منابع ریز و پاورقی های فوق العاده مفید.
    از خود موضوع هم میگذرم که دنیایی بزرگه واسه خودش.
    اینجا زیر پست «از کتاب» گفتم شاید جای بدی نباشه برای نوشتن یکی از آرزوهام و اعلامش به آقای شعبانعلی که بدونن حس من به کتاب پیچیدگی چگونه هست.