بخشی از درس‌های متمم صرفاً برای ارزیاب‌ها ارائه می‌شود

ارزیاب‌ها کسانی هستند که تمرین‌های درس‌های مختلف را انجام داده و حداقلی از امتیاز را از دوستان متممی خود دریافت می‌کنند. بنابراین شما هم می‌توانید با مشارکت بیشتر در درس‌های مختلف، انجام تمرین‌ها و امتیاز گرفتن از دوستان متممی خود به سطح ارزیاب برسید.

ارزیاب بودن برای هر مجموعه درس به شکل مستقل محاسبه و استخراج می‌شود. یعنی مثلاً ممکن است یک نفر ارزیاب درس مدل ذهنی باشد، اما در درس استعدادیابی یا تصمیم گیری ارزیاب نشده باشد. حداقل امتیاز برای ارزیاب شدن هم از درسی به درس دیگر متفاوت است و این سطح حداقل بر اساس تعداد و دشواری درس‌ها تعیین می‌شود.

به عنوان مثال برای ارزیاب شدن در درس‌های استعدادیابی صرفاً ۷ امتیاز کافی است. اما حداقل امتیاز برای ارزیاب شدن در درس‌های خودشناسی و شخصیت‌شناسی ۷۰ در نظر گرفته شده است.

انگیزهٔ متمم از انتخاب این شیوهٔ آموزشی

درس‌هایی که به صورت اختصاصی برای ارزیاب‌ها در نظر گرفته می‌شوند، از جنس محتوای عمومی و پایه نیستند. بلکه غالباً مطالب پیشرفته‌تری هستند که صرفاً برای دوستانی که می‌خواهند مطلبی را به شکل عمیق و تخصصی یاد بگیرند به کار می‌آیند.

متمم با تکیه بر تجربهٔ خود و بررسی میلیون‌ها نفر-ساعت مطالعهٔ دوستان متممی به این نتیجه رسیده که استراتژی آموزشی می‌تواند مزیت‌های متعددی داشته باشد. از جمله این‌که:

  حجم درس‌های پایه به شکل بی‌حساب و کتاب زیاد نمی‌شود و از حد نمی‌گذرد. بخش قابل‌توجهی از دوستان متممی اصرار ندارند مطالب بسیار تخصصی بخوانند و ترجیح می‌دهند بر اساس تشخیص و انتخاب متمم، با حجم کمتری از محتوای آموزشی روبه‌رو شوند. به این شیوه، فشار ذهنی هنگام مطالعه و سردرگمی احتمالی پس از مطالعه هم کاهش می‌یابد.

  اگر موضوعی را به شکل عمیق نمی‌شناسیم،‌ بهتر است به قلمرو مباحث پیشرفتهٔ آن وارد نشویم. سیستم‌های آموزشی سنتی، مزیت مهمی داشتند که سیستم‌های آموزشی الکترونیکی از‌ آن محرومند. در سیستم سنتی، شتابزدگی در یادگیری تا حد زیادی مهار می‌شد. شما به هر حال باید یک ترم با درس‌های ترم یک وقت بگذرانید و در آن‌ها غرق شوید تا بتوانید به ترم دو راه پیدا کنید. اما در سیستم الکترونیکی، این محدودیت برداشته شده است. اما در سیستم آموزش الکترونیکی، وسوسهٔ سریع‌تر خواندن معمولاً بر انگیزهٔ عمیق‌تر خواندن غلبه می‌کند. بنابراین اگر دسترسی به پیشرفته‌ترین درس‌ها باز باشد، بسیاری از عزیزان پیش از درک کامل مباحث پایه به سراغ آن‌ها می‌روند و در نهایت سالادی از کلمات علمی در ذهن‌شان شکل می‌گیرد، بی‌آنکه درک چندانی از مفاهیم و واژه‌ها داشته باشند. الزام به حل تمرین، آن هم از نوع باکیفیت به شکلی که از دیگران امتیاز بگیرد، می‌تواند تا حدی این مشکل را رفع کند.

  آشنایی با نقد یک موضوع پیش از آشنایی با اصل آن موضوع می‌تواند مخرب باشد. شاید شما هم کسانی را دیده باشید که فیلم یا کتابی را ندیده‌ و نخوانده‌اند، اما بر اساس نقدهای متعددی که دیده و خوانده‌اند، دربارهٔ آن فیلم یا کتاب اظهارنظر می‌کنند. همین الگوی رفتاری در نظریه‌ها و مدل‌های علمی هم دیده می‌شود. کم نیستند کسانی که یک نظریهٔ اقتصادی یا مدیریتی را نقد می‌کنند، بی‌آنکه با آن آشنا باشند. بسیاری از درس‌هایی که ما برای ارزیاب‌ها در نظر گرفته‌ایم، از جنس نقد هستند و با هدف پرورش ذهن نقاد ارائه شده‌اند. این‌که کسی مبانی عزت نفس، شخصیت‌شناسی، استراتژی یا بازاریابی را نداند، اما نقدهایی را که به صاحب‌نظران یا نظریه‌های این حوزه‌ها وارد شده بخواند و بشنود،‌ زمینهٔ تقویت فکر نقاد را از بین می‌برد. ما ترجیح می‌دهیم اگر کسی قرار است نقد یک نظریه یا مدل یا ابزار را ببیند و در ذهن داشته باشد، ابتدا کمی با آن حوزه آشنا شده باشد. تجربه به ما نشان داده که برای رسیدن به این هدف، حل تمرین‌ها و مشارکت در بحث‌ها، موثرترین شیوهٔ در دسترس است.