Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
شرایط دریافت هدیه نوروزی متمم: دوره صوتی آموزش هدف‌گذاری (کلیک کنید)


منظور از واحد کسب و کار استراتژیک (SBU) چیست؟


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۱۴۳۹۶۲

تذکر اول: Strategic Business Unit یا SBU در زبان فارسی به عبارت‌های مختلفی ترجمه شده که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به واحد کسب و کار استراتژیک، واحد استراتژیک کسب و کار، و نیز واحد تجاری استراتژیک اشاره کرد. بسیاری از استراتژیست‌ها هم ترجیح می‌دهند از همان شکل کوتاه‌شده‌ی SBU استفاده کنند. ما در متمم معمولاً از SBU و گاهی از واحد کسب و کار استراتژیک استفاده خواهیم کرد.

تذکر دوم: بحث SBU در خانواده‌ی مباحث مربوط به استراتژی شرکتی (Corporate Strategy) قرار می‌گیرد. بنابراین درس حاضر را باید مکمل درس سطوح استراتژی در نظر بگیرید.
واحد کسب و کار استراتژیک

کسب و کارها معمولاً فعالیت خود را این‌گونه آغاز می‌کنند که یک محصول مشخص را برای یک بازار مشخص در نظر می‌گیرند و به تأمین و تولید و عرضه‌ی آن می‌‌پردازند.

اما قرار نیست یک کسب و کار، برای همیشه فقط همان محصول اولیه را تولید کند و در همان بازار اولیه باقی بماند.

کسب و کارها به شیوه‌های مختلف، توسعه پیدا می‌کنند (ماتریس آنسوف):

  • ممکن است بعضی محصولات خود را در بازارهای تازه عرضه کنند.
  • ممکن است به بازارهای فعلی خود، محصولات تازه‌ای ارائه کنند.
  • و حتی ممکن است به عرضه‌ی محصولاتی کاملاً جدید، در بازارهایی که قبلاً حضور نداشته‌اند، بپردازند.

همه‌ی این استراتژی‌ها یک ویژگی مهم دارند: سبدِ بازار/محصول کسب و کار، به تدریج گسترده و گسترده‌تر می‌شود و به تدریج کار به جایی می‌رسد که مدیران، سردرگم می‌شوند و نمی‌دانند دقیقاً به چه کاری مشغولند. معمولاً حتی به درستی مشخص نمی‌شود که فعالیت‌ها سودده و زیان‌ده کدامند. یا این‌که حضور در کدام بازار به نفع آن‌ها و حضور در کدام بازارها، به ضررشان است.

یک شرکت طراحی وب را در نظر بگیرید که در ابتدا با هدف طراحی وب‌‌سایت برای شرکت‌ها فعالیت خود را آغاز کرده است.

پس از مدتی، این شرکت به نتیجه می‌رسد که طراحی کاتالوگ و کارت ویزیت، می‌تواند فعالیتی سودآور باشد و این کار را به مجموعه پیشنهادات خود برای کسب و کارها افزوده است. طراحی و چاپ کاتالوگ باعث شده که درگیری با چاپخانه و فعالیت‌های جنبی آن هم به کارهای شرکت اضافه شود.

از سال گذشته این شرکت با استخدام چند کارشناس تولید محتوا، وارد حوزه‌ی تولید محتوا و سئو هم شده و اخیراً محصول اصلی خود را طراحی کمپین‌های بازاریابی دیجیتال اعلام می‌کند.

یک مرکز آموزشی را در نظر بگیرید که زمانی صرفاً مشغول برگزاری کلاس کنکور ورودی دانشگاه بوده و پس از چند سال، وارد بازار دوره‌های آمادگی کنکور کارشناسی ارشد هم شده است.

به تدریج چند کلاس تخصصی زبان هم به مجموعه افزوده شده و در حال حاضر، با توجه به رونق آموزش برنامه نویسی، در حال برنامه‌ریزی برای اجرای چند کلاس برنامه‌نویسی هم هستند.

در کنار همه‌ی این فعالیت‌ها، اخیراً مدیران این مرکز به نتیجه رسیده‌اند که آموزش فیزیکی به تنهایی کافی نیست و بهتر است روی آموزش آنلاین هم سرمایه‌گذاری کنند.

این گونه تنوع‌ها، در یک لحظه به وجود نمی‌آیند. بلکه در طول عمر کسب و کار، با انگیزه‌ها و انگیزاننده‌های مختلف شکل می‌گیرند و نهایتاً وضع به جایی می‌رسد که مدیران متوجه می‌شوند نمی‌توانند این همه تنوع را به سادگی مدیریت کنند.

روی کاغذ به سادگی می‌توان گفت: «این شرکت‌ها متمرکز نیستند و بهتر است به سمت تمرکز حرکت کنند.»

اما می‌دانیم که در عمل، معمولاً چنین اتفاقی نمی‌افتد:

  • بعضی از این فعالیت‌ها مکمل یکدیگر هستند و مدیران، ترجیح می‌دهند اختیار فعالیت‌های مکمل در دست خودشان باشد.
  • بعضی از فعالیت‌های فرعی، بسیار سودده هستند و سود آن‌ها، به فعالیت‌های کم‌سودتر تزریق می‌شود.
  • بعضی از این فعالیت‌ها، ظرفیت‌های آزاد کسب و کار را پر می‌کنند و با کنار گذاشتن‌شان، نمی‌توان ظرفیت‌های موجود را پر کرد. بنابراین بهره‌وری کاهش پیدا می‌کند.

حتی اگر هم قرار بر کنار گذاشتن بعضی از فعالیت‌ها باشد، نمی‌توان به سادگی انتخاب کرد که کدامیک، برای کنار گذاشتن مناسب است و این کار باید‌، طی چه فرایندی انجام شود؟

اگر مدیر یک کسب و کار چند ساله باشید، چنین سناریوهایی برای شما تازگی ندارد و بعید نیست خودتان هم با آن‌ها درگیر باشید.

شرکت‌های بزرگ بین‌المللی هم چنین تجربه‌هایی داشته‌اند. چنان‌که شرکت جنرال الکتریک هم، در دهه‌ی شصت و هفتاد میلادی (حدود نیم قرن پیش) درگیر چنین وضعیتی بوده و زمانی مدیران به خود آمدند که دیدند درگیر حدود ۱۷۰ دپارتمان هستند که هر کدام، مشکلات و چالش‌ها و دغدغه‌های خود را دارند (+).

مدیران جنرال الکتریک در آن زمان از شرکت مشاوره مدیریت مکنزی کمک گرفتند و زمانی که مکنزی مشغول اصلاح ساختار آن‌ها بود، اصطلاحی به وجود آمد که هنوز هم در ادبیات مدیریت استراتژیک به کار می‌رود: واحد کسب و کار استراتژیک یا SBU.

واحد استراتژیک کسب و کار چیست؟

راه‌اندازی واحد استراتژیک کسب و کار یا SBU، یک روش برای ساختار بخشیدن به فعالیت‌های یک کسب و کار است. به این صورت که شما واحدهایی را در دلِ کسب و کار خود تعریف می‌کنید که (+/+):

محدودیت در دسترسی کامل به این مجموعه درس

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های استراتژی و تفکر استراتژیک برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

با عضویت ویژه‌ی متمم، علاوه بر دسترسی به این درس‌ها، به درس‌های متنوع دیگری نیز دسترسی خواهید داشت که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های متمم

شاید برایتان جالب باشد که بررسی‌های ما نشان داده در میان دوستان متممی، کسانی که به استراتژی و تفکر استراتژیک علاقه‌مند بود‌ه‌اند، برای مطالعه‌ی درس‌های زیر هم وقت گذاشته‌اند:

مشاوره مدیریت | کوچینگ | کارآفرینی | کار تیمی | مدیریت تعارض

  مدل ذهنی  |  تفکر سیستمیتصمیم گیری | مدیریت منابع | گزارش نویسی

ارزش آفرینی | سیستمهای کنترل مدیریت | مدل کسب و کار |‌ دیجیتال مارکتینگ

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    علی ، محمد فرزانه ، محمد احسان سلیم پور ، فرهاد جهانگیری ، صنم

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری استراتژی کسب و کار به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه استراتژی کسب و کار
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۸ نظر برای منظور از واحد کسب و کار استراتژیک (SBU) چیست؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : مختار راد

    احساس کردم بیش تر می شه راجع به SBU و چرا و چه وقت آن نوشت بخاطر همین هم توی برخی وبسایت های خارجی جستجو کردم و نکات ریز و جالبی درباره SBU ها پیدا کردم:

    -محصولات دیجیتالی

    در محصولات دیجیتالی، به علت اینکه باید به سرعت به بازار نفوذ کرد و نمی توان منتظر بوروکراسی شرکت های مادر شد، بخاطر همین هم ترجیح بر این هست که در شرکت های نرم افزاری بزرگ، برای هر محصول جدید ، یک SBU ایجاد می کنند تا با منابع انسانی متفاوت، فضای فیزیکی متفاوت ، استراتژی نفوذ به بازار متفاوت ، خدمات متفاوت ،و حتی یک بیزینس مدل متفاوت، شروع به کار کنند.

    اینجور مواقع، کسانی که به نام مدیر محصول- Product Manager - شناخته می شوند، هدایت SBU را بدست می گیرند. SBU از تحقیقات بازار و شناخت مخاطب گرفته، تا تست محصول ،و از به کار بردن استراتژی و ساختن بیزینس مدل مناسب، تا عملیات لازم برای لانچ محصول جدید را بعهده می گیرد. (+)

    همین مطلب نشون میده که SBU ها دائمی نیستند و ممکنه عمر یک SBU کوتاه باشه و با شکست ایده در مرحله تحقیقات بازار و یا در مرحله فروش، ماموریتش تمام بشه.

    -----------------------------------

    SBU ها واحد های خودمختاری هستند که هم به اندازه کافی کوچک هستند تا « انعطاف پذیری » داشته باشند، و هم به اندازه کافی بزرگ، تا برای « تحت کنترل درآوردن فاکتورهایی که روی کارآمدی طولانی مدت آنها اثر می گذارد» توانمند باشند.

    ممکنه ماموریت SBU این باشه که روی پیشنهاد محصول در یک بخش بازار تمرکز کند. یک ماموریت و یک هدف کاملا مستقل دارند و آنقدر اختیار دارند تا در تغییر سریع شرایط اقتصادی و تجاری، واکنش لازم را در تغییر محصول، بازار یا حتی بازاریابی ،نشان دهند.

    (+)

    -----------------------------------

    -ساختن SBU بخاطر استراتژی نه بخاطر سایز شرکت!

    SBU ها بخاطر تمرکزشون روی روند ها و شرایط یک بازار خاص، به سرعت بیشتری به خبرگی در تجارت می رسند نسبت به زمانی که کادر فعلی و پر مشغله شرکت، بخواهد در این بازار نفوذ کند.

    بخاطر همین هم معمولا وقتی یک شرکت بزرگ به این نتیجه می رسه که میتونه یک نیچ مارکت رو هدف قرار بده، ممکنه ترجیح بده این مسیر رو با ایجاد یک SBU شروع کنه. لکن مهمترین مساله اینجاست که مامویت SBU صرفا کوچک کردن بوروکراسی، افزایش سرعت فرایند ها و یا چابکی در بازاریابی و فروش نیست!

    هرچند که هست! اما مهمتر اینه که بدونیم یک SBU قراره بخاطر شایستگی کلیدی ای که شرکت در خودش دیده، اما هنوز تجاری سازی اون رو محقق نکرده،( یا در فرایند های فعلی خودش ظرفیت لازم رو برای ساخت محصول جدید و تجاری سازی اون نمی بینه)، به تحقیق و توسعه مشغول بشه و در محصول، فرایند ها، و بیزینس مدل، نوآوری ایجاد کنه و در واقع یک بیزینس جدید زیر پتوی شرکت مادر و با منابع اون بسازه!

    (+)

     

    -

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .