مایکل پورتر | از نظریهپردازان استراتژی رقابتی و مزیت رقابتی
اگر از متخصصان و دانشآموختگان مدیریت بخواهید فقط «یک» نفر را از میان صاحبنظران استراتژی و مدیریت استراتژیک نام ببرند، به احتمال زیاد بسیاری از آنها از مایکل پورتر (Michael Eugene Porter) نام خواهند برد. کسی که در میان دانشمندان و صاحبنظران اقتصاد و مدیریت کسب و کار بیش از هر فرد دیگری مورد اشاره و ارجاع قرار گرفته است (+/+).
پورتر علاوه بر این که در میان دانشگاهیان نامی آشناست، در خارج از قلمرو آکادمیک هم شناختهشده است. در حدی که نشریهٔ فورچون او را «مشهورترین و تأثیرگذارترین استاد کسب و کار که تا کنون [روی این سیاره] زیسته» توصیف میکند (+).
وقتی استراتژیستها و مدیران کسب و کارها از مفاهیمی مثل رقابت، نیروهای رقابتی، مزیت رقابتی کسب و کار، مزیت رقابتی کشور، وجه تمایز، استراتژی کاهش هزینه، دیوارهای ورود، نیچ مارکتینگ و زنجیره ارزش حرف میزنند، عملاً مشغول بهکارگیری ادبیات پورتری هستند.
البته برخی از این اصطلاحات را مایکل پورتر برای نخستین بار به کار نبرده، اما بیتردید نقش بزرگی در توسعه و ترویجشان ایفا کرده است. به همین علت اغراق نیست اگر بگوییم تقریباً هر جا جلسهای با موضوع استراتژی و مدیریت استراتژیک برگزار شود، پورتر و ادبیاتش هم حضور دارند.
پورتر کیست؟ | مرور کوتاهی به زندگی نامه مایکل پورتر
پورتر متولد سال ۱۹۴۷ است و هماکنون هشتمین دههٔ زندگی خود را میگذراند. او کارشناسی خود را در رشته مکانیک و هوا-فضا (دانشگاه پرینستون) گذرانده و در مقطع ارشد و دکترا به ترتیب در رشته MBA و رشته اقتصاد (هر دو در دانشگاه هاروارد) تحصیل کرده است.
پورتر در سال ۲۰۰۰ در دانشگاه هاروارد به مقام University Professor رسید (+). این مقام که از سال ۱۹۳۵ شکل گرفته در دانشگاه هاروارد بالاتر از پروفسور و بالاترین جایگاه دانشگاهی محسوب میشود و کسانی که به این موقعیت میرسند، دیگر به یک دانشکده یا مدرسه خاص محدود نیستند و میتوانند به اراده و انتخاب خود در هر حوزه یا دانشکدهای در دانشگاه پژوهش یا تدریس کنند. در این لحظه صرفاً ۲۵ نفر در دانشگاه هاروارد در این جایگاه قرار دارند (+).
پورتر میگوید که همیشه به ورزش علاقهمند بوده و به علت علاقهٔ زیاد به ورزش، رقابت همیشه در ذهن او جایگاهی خاص داشته است. همین مدل ذهنی نهایتاً باعث شده که او مفهوم رقابت و استراتژی رقابتی را در قالب نظریه های مدیریتیاش وارد دنیای اقتصاد و کسب و کار کند (+).
پورتر در دو دههٔ اخیر علاقهٔ ویژهای به حوزهٔ سلامت پیدا کرده و بر خلاف گذشته که منظومهٔ فکریاش حول رقابت سامان یافته بود، بیش از هر چیز به افزایش کارآمدی صنعت سلامت فکر میکند و در این باره مینویسد.
مایکل پورتر و استراتژی
همانطور که در ابتدای این درس گفتیم، بسیاری از مفاهیم امروزی در دنیای استراتژی را پورتر رواج داده است. موارد زیر از جمله مهمترین مفاهیم و اصطلاحاتی هستند که معمولاً در کنار نام پورتر قرار میگیرند:
◼️ مزیت رقابتی
مفهوم مزیت رقابتی که یکی از مفاهیم کلیدی در ادبیات مایکل پورتر است، امروزه یکی از ستونهای تحلیل استراتژیک است. به محض این که از یک کسب و کار حرف میزنید، انتظار دارند مزیت رقابتی کسب و کار را هم بگویید. به همین شکل، مزیت رقابتی صنایع و مزیت رقابتی کشورها و حتی مزیت رقابتی مناطق جغرافیایی هم مطرح شده و بررسی میشود. مزیت رقابتی – در سادهترین تعریف – عاملی است که باعث میشود مشتری یا مخاطب، یک سازمان، محصول، برند، کشور یا منطقه را در میان رقبایش انتخاب کند.
مدل پنج نیروی پورتر را میتوان معروفترین و شناختهشدهترین دستاورد او دانست. از این مدل برای تحلیل جذابیت یک صنعت و نیز برآورد ظرفیت بالقوه سوددهی در صنعت استفاده میشود. پنج نیروی رقابتی پورتر – که گاهی یک یا دو مورد هم به آنها اضافه میشود – شامل موارد زیر است:
-
- قدرت چانه زنی تأمین کنندگان
- قدرت چانه زنی مشتریان
- قدرت تهدید تازه واردها
- فشار رقابت میان رقبای فعلی
- تهدید کالاها و خدمات جایگزین
تحلیل گروه های استراتژیک یا اگر بخواهیم گستردهتر بگوییم «کلاسترینگ / Clustring» از دیگر مفاهیمی است که پورتر در حزوه استراتژی مطرح کرده است. البته خوشهبندی یا کلاسترینگ مفهومی بسیار قدیمی در ریاضیات و مدلسازی است. اما کار مهم پورتر این بود که پای این بحث را به دنیای استراتژی باز کرد.
مبنای استراتژی رقابتی پورتر این است که قرار نیست با همه رقابت کنید. بلکه کافی است رقیب کسانی باشید که با شما در یک گروه استراتژیک قرار میگیرند.
◼️ زنجیره ارزش
زنجیره ارزش هم یکی دیگر از مفاهیمی است که پورتر وارد دنیای استراتژی کرد. میدانیم که استراتژی کسب و کار سکهای است که دو رو دارد: «درون کسب و کار» و «بیرون کسب و کار». کسب و کارها با استفاده از زنجیره ارزش میتوانند نگاهی عمیقتر و علمیتر به درون خود و ساختار عملیاتیشان داشته باشند. ضمن این که با استفاده از همین ابزار میتوانند محیط بیرون و رقبا را هم بهتر تحلیل کنند.
◼️ استراتژی های عمومی پورتر (استراتژی های ژنریک)
هر فهرستی از اصطلاحات پورتر حتماً باید شامل استراتژی های عمومی پورتر هم باشد. پورتر چند گزینهٔ محدود و مشخص را به عنوان انتخابهای استراتژیک اصلی مطرح میکند و معتقد است که کسب و کارها به هر حال باید در نهایت یکی از آنها را انتخاب کنند (استراتژی تمایز و استراتژی رهبری هزینه از جملهٔ این گزینهها هستند).
پیشنهاد این گزینههای محدود، به یکی از نقاط نقد منتقدان پورتر تبدیل شده و مدام در نقد پورتر میگویند که انواع استراتژی های رقابتی فراتر از چند موردی است که او فهرست کرده است.
این نقد را نمیتوان رد کرد. اما از سوی دیگر باید این را هم به خاطر داشته باشیم که همین ساده بودن مدل پورتر و محدود کردن گزینههای پیشنهادیاش، باعث شده که این مدل به شدت رواج یافته و مفهوم استراتژی را در ذهن مدیران جا بیندازد (گزینهای را انتخاب میکنی و ناگزیر گزینههایی را کنار میگذاری).
مصاحبه با پورتر درباره اشتباهات رایج در استراتژی
خانم جوان مگرتا (Joan Magretta) که سالها با پورتر کار کرده، کتابی با عنوان «شناخت / فهم مایکل پورتر» یا «Understanding Michael Porter» منتشر کرده است. این کتاب هم برای کسانی که پورتر را صرفاً با آثار کلاسیک او میشناسند مفید است و هم میتواند نقطهٔ آغازی جذاب برای آشنایی با پورتر باشد.
او در بخش پایانی این کتاب، گزارش گفتگویی با مایکل پورتر را منتشر کرده است. گفتگویی که در آن برخی از پرتکرارترین سوالها را از پورتر پرسیده است. چند نکته از این مصاحبه را که دربارهٔ «رایجترین اشتباهها در استراتژی» است برگزیدهایم که آنها در ادامه میآوریم:
نمونههایی از جملات مایکل پورتر درباره استراتژی و کسب و کار
مایکل پورتر جملات زیبا و تأملبرانگیز فراوانی درباره استراتژی و مدیریت استراتژیک دارد که برخی از آنها حتی از چارچوب مقالهها و نوشتههای پورتر فراتر رفته و به پند و اندرزهای مدیریتی تبدیل شدهاند.
در ادامه تعدادی از جملات مایکل پورتر در حوزه استراتژی را با هم مرور میکنیم:
دسترسی کامل به مجموعه درسهای استراتژی و تفکر استراتژیک برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت ویژهی متمم، علاوه بر دسترسی به این درسها، به درسهای متنوع دیگری نیز دسترسی خواهید داشت که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
شاید برایتان جالب باشد که بررسیهای ما نشان داده در میان دوستان متممی، کسانی که به استراتژی و تفکر استراتژیک علاقهمند بودهاند، برای مطالعهی درسهای زیر هم وقت گذاشتهاند:
مشاوره مدیریت | کوچینگ | کارآفرینی | کار تیمی | مدیریت تعارض
مدل ذهنی | تفکر سیستمی | تصمیم گیری | مدیریت منابع | گزارش نویسی
ارزش آفرینی | سیستمهای کنترل مدیریت | مدل کسب و کار | دیجیتال مارکتینگ
دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
مقالات مایکل پورتر
مایکل پورتر صدها گزارش، تحلیل و مقاله تألیف و منتشر کرده (شامل مشارکت در تألیف) که برای مشاهدهٔ آنها میتوانید به صفحهٔ جستجوی مقالات در سایت HBS و نیز صفحه معرفی مایکل پورتر در همان سایت مراجعه کنید.
در میان مقالات پورتر موضوعات متنوعی از «وضعیت رقابتی کشورها» تا «صنعتِ سیاست»، از «مدیریت در دوران کرونا» تا «استراتژی برای موزهها»، از «مدیریت زمان برای مدیران» تا «اثربخشی اقدامهای انساندوستانهٔ آنها» را شامل میشود.
در میان انبوه مقالات پورتر دو مقاله کلاسیک وجود دارند که مناسب است علاقهمندان استراتژی آنها را خوانده باشند:
◼️مقاله استراتژی چیست
مقاله استراتژی چیست (?What Is Strategy) در سال ۱۹۹۶ منتشر شد.
تعریفی که پورتر از استراتژی در این مقاله ارائه کرد، هنوز هم یکی از معتبرترین تعریفهای استراتژی است و بعد از نزدیک به سه دهه، منابع روز استراتژی هم آن را نقل میکنند. ویژگی این مقاله خاص پورتر آن است که حتی بسیاری از منتقدان پورتر و نیز کسانی که در استراتژی رویکردهای متفاوتی هم دارند، مبانی آن را قبول دارند و به آن استناد میکنند.
ما در درس استراتژی به زبان ساده این مقاله را بررسی کردهایم.
◼️مقاله استراتژی و اینترنت
مقاله کلاسیک دیگر مایکل پورتر (Strategy and the Internet) است (دانلود فایل PDF مقاله). برای خواندن این مقاله باید زمان انتشار آن را مد نظر داشته باشید: مارس سال ۲۰۰۱. تقریباً همدوره با اوج موج اول اینترنت و ترکیدن حباب دات کام.
طبیعتاً نباید انتظار داشت همهٔ مطالبی که در چنین مقالهای در چنان مقطعی نوشته شده، امروز درست باشد. و حتی اگر همهٔ مطالبی که در چنان مقالهای گفته شده نادرست باشند، نمیشود بر نویسنده خرده گرفت.
اما جالب اینجاست که لابهلای حرفهای پورتر در آن زمان، نکات ارزشمندی پیدا میشود که هنوز هم درست است و از این منظر اتفاق جالبی است که یک استراتژیست، اگر نه به شکل کاملاً درست، اما با خطای معقولی میتواند تأثیر روندهای پرشتاب را بر اقتصاد، صنایع و کسبوکارها ارزیابی کند.
کتاب های مایکل پورتر
پورتر مقالات و کتابهای فراوانی تألیف کرده که اغلب آنها به مراجعی مهم و معتبر در زمینه استراتژی رقابتی تبدیل شدهاند. از میان کتاب های مایکل پورتر دو عنوان به شهرت بیشتری رسیدهاند و جدا از دانشگاهیان، مدیران، سرمایهگذاران و سیاستمداران هم به آنها توجه نشان دادهاند: کتاب استراتژی رقابتی و کتاب مزیت رقابتی ملل.
◼️کتاب استراتژی رقابتی
«رقابت یکی از مفاهیم پایهای در استراتژی و مدیریت استراتژیک است.» کمتر کسی این گزاره را انکار میکند. اما سوال اینجاست که تعریف رقابت چیست و دقیقاً چه کارهایی را باید مصداق استراتژی رقابتی دانست؟ اینها سوالاتی است که با وجود ظاهر سادهشان، پاسخ سادهای ندارند.
حتی میشود گفت تفاوتهایی که در استراتژیها و سیاستهای بسیاری از مدیران میبینیم ناشی از این است که رقابت را به شکلهای متفاوتی تعریف میکنند. پورتر در کتاب استراتژی رقابتی خود تعریف رقابت، انواع رقابت و شیوه تحلیل وضعیت رقابتی صنایع مختلف را مطرح میکند.
توضیحات بیشتر در این باره را میتوانید در معرفی کتاب استراتژی رقابتی بخوانید.
◼️کتاب مزیت رقابتی ملل
پورتر در این کتاب کوشیده ایدههای اصلی استراتژی رقابتی را در سطح ملّی (و به تعبیر دقیقتر: جغرافیایی) بررسی کند. سوالی که پورتر کوشیده در کتاب مزیت رقابتی ملل به آن پاسخ دهد این است که «چه میشود که اقتصاد برخی کشورها قدرتمند میشود و میتوانند گوی رقابت در نوآوری و خلق ثروت را از کشورهای دیگر بربایند؟»
او در پاسخ به این سوال مدلی را پیشنهاد کرده که امروزه به نام مدل الماس پورتر شناخته میشود. در صفحهٔ معرفی کتاب مزیت رقابتی ملل میتوانید دربارهٔ این کتاب بیشتر بخوانید.
پورتر علاوه بر این دو عنوان، کتابهای دیگری هم دارد. از جمله کتاب «درباره رقابت» یا «On Competition» که مجموعهای از مقالات و نوشتههای او دربارهٔ رقابت است و کتاب «صنعت سیاست» یا «The Politics Industry» که در آن با همکاری کاترین گِل کوشیده کاربرد تحلیل صنعت و ارزیابی نیروهای رقابتی را از قلمرو کسب و کار فراتر برده و در تحلیل نیروها و سیستمهای سیاسی به کار بگیرد.
شرکت مشاوره مدیریت مایکل پورتر
مایکل پورتر در سال ۱۹۸۳ به همراه پنج نفر دیگر از فعالان صنعت مشاوره مدیریت شرکت مشاوره مدیریت مانیتور گروپ (Monitor Group) را تأسیس کرد. این شرکت که در ذهن بسیاری از مردم به عنوان شرکت مشاوره مدیریت دانشگاه هاروارد جا افتاده بود، به سرعت گسترش یافت و در کشورهای مختلف شعبههایی را تأسیس کرد.
اما حدود سه دهه بعد اعلام ورشکستگی کرد و شرکت مشاوره مدیریت دیلویت آن را خرید. این شرکت امروز با نام دیلویت مانیتور فعالیت میکند. سرگذشت جالب و آموزنده این شرکت در بخش داستان کسب و کار متمم آمده است:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری استراتژی کسب و کار به شما پیشنهاد میکند:
- دوره مدیریت استراتژیک | آموزش استراتژی کسب و کار
- نکاتی که فقط یک مدیرعامل حرفه ای و باتجربه میداند
- رشته مدیریت استراتژیک و سرفصل های آن در دانشگاهها
- تاریخچه استراتژی و مدیریت استراتژیک
- جنگل استراتژی | مکاتب استراتژی از دیدگاه مینتزبرگ
- ذینفعان سازمان چه کسانی هستند؟ تئوری ذینفعان و تحلیل گروه های ذی نفع
- کاملترین تعریف استراتژی چیست؟
- گمشده در دریا | نکتهای مهم دربارهی ماهیت استراتژی
- استراتژی به زبان ساده | با مروری بر مقاله استراتژی چیست مایکل پورتر
- چشم انداز استراتژیک در سازمان و کسب و کار به چه معنا است؟
- منظور از «عزم استراتژیک / نیت استراتژیک» چیست؟
- بیانیه ماموریت چیست؟ (+ بررسی دو نمونه بیانیه ماموریت)
- ارزش های سازمانی | چرا بیانیه ارزش های سازمانی تدوین میشود؟
- تعریف مدیریت استراتژیک و تفاوت برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت استراتژیک
- برنامه ریزی استراتژیک چیست و سند استراتژی چگونه تدوین میشود؟
- دلایل شکست برنامه ریزی استراتژیک | استراتژیهایی که مرده به دنیا میآیند
- سطوح استراتژی در سازمان | انواع استراتژی بر اساس لایهی سازمانی
- ایگور آنسوف | پدر استراتژی سازمانی و مدیریت استراتژیک
- منظور از واحد کسب و کار استراتژیک (SBU) چیست؟
- تجزیه و تحلیل محیط کسب و کار | تحلیل PESTEL چیست؟
- پنج نیروی رقابتی پورتر و تحلیل صنعت به کمک آنها
- تحلیل محیط داخلی سازمان | ارزیابی عوامل داخلی کسب و کار چگونه انجام میشود؟
- انواع استراتژی | گزینه های استراتژیک پیش روی یک کسب و کار چیست؟
- استراتژی رهبری هزینه | کاهش هزینه برای ایجاد مزیت رقابتی
- استراتژی تمایز | متمایز بودن به عنوان یک استراتژی رقابتی
- استراتژی تمرکز به عنوان یک استراتژی رقابتی
- معنی انحصار چیست؟ بازار انحصاری چه ویژگیهایی دارد؟
- مزیت رقابتی چیست و از چه راههایی ایجاد میشود؟
- ائتلاف استراتژیک (Strategic Alliance) یا اتحاد استراتژیک چیست؟
- تحلیل گروه های استراتژیک | ابزاری برای تحلیل ساختار صنعت
- تحلیل رقبا در کسب و کار | چگونه آنالیز رقبا را انجام دهیم؟
- مزیت پیشتاز بودن | آیا مزیت پیشگامی واقعیت دارد؟
- استراتژی ادغام افقی | مقدمهی تثبیت تدریجی صنایع
- توسعه کسب و کار و انتخاب استراتژی رشد | ماتریس آنسوف
- استراتژی ادغام عمودی کسب و کارها و مزایا و معایب آن
- تعریف مقیاس تولید | مفهوم صرفه جویی ناشی از مقیاس
- از تولید انبوه تا سفارشی سازی انبوه
- صرفه جویی ناشی از تنوع | چندمحصولی بودن به عنوان یک مزیت اقتصادی
- ماتریس BCG یا ماتریس بوستون چیست؟ (+ مثال و نحوه استفاده)
- کنیبالیزم | همجنس خواری در استراتژی، بازاریابی و فروش
- استراتژی Lock-in و نصب زنجیر به پای مشتری
- استراتژی افزایش سهم بازار یا افزایش سهم از کیف پول مشتری؟
- ویژگیهای یک پلتفرم موفق
- تحلیل استراتژیک صنعت شامل چه بخشهایی است؟
- استراتژی و محصولات و خدمات اسیرکننده
- مسئولیت اجتماعی شرکت چیست و به چه معناست؟
- سبزشویی | Greenwashing چیست و چرا انجام میشود؟
- نقشه استراتژی | ابزاری برای تعیین گامهای عملی در اجرای استراتژی
- مدل هفت S مکنزی چیست و چه میگوید؟
- کتاب چهار اصل اجرای استراتژی
- استراتژی برای کسب و کارهای کوچک به چه معناست؟
- گزارشهای مدیریتی | شش روند اصلی که آینده را شکل میدهند
- معرفی کتاب خردهروندها | روندهای کوچکی که تغییرات بزرگ اطراف ما را میسازند
- وابستگی به مسیر | اثرات بلندمدت انتخابهای کوتاهمدت
- تیم قرمز | تحلیل کسب و کار و جستجوی نقاط ضعف در رقابت
- گری همل کیست؟ (به همراه معرفی کتابهای گری همل)
- کتاب مزیت رقابتی ملل (مایکل پورتر)
- کتاب استراتژی رقابتی مایکل پورتر
- جیم کالینز (معرفی و زندگی نامه)
- کتاب مدیریت استراتژیک فرد آر دیوید
- بزرگان مدیریت استراتژیک
- کتاب ساخت ژاپن | آکیو موریتا و داستان رشد سونی
- معرفی کتاب استراتژی کارساز | علت عملی نشدن استراتژی کسب و کار چیست؟
- مایکل پورتر | از نظریهپردازان استراتژی رقابتی و مزیت رقابتی
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
۳۷ نظر برای مایکل پورتر | از نظریهپردازان استراتژی رقابتی و مزیت رقابتی
آخرین کاربران ویژه متمم
ورود امیرحسین جعفری و محسن کاشف و پیمان سعیدی به جمع کاربران ویژه متمم را خوشآمد میگوییم
دوستان برتر متممی در دو هفته اخیر
- علی کریمی (۱۷۲ امتیاز)
- محمدرضا ضامنی (۱۱۵ امتیاز)
- صبا کیانی (۱۰۷ امتیاز)
- احمد کوچک (۹۹ امتیاز)
- مونا رضایی (۹۸ امتیاز)
- علی محمد افراسیابی (۹۳ امتیاز)
- استرآبادی (۹۲ امتیاز)
- مرضيه رفعتي (۹۰ امتیاز)
- امیرحسین حسنزاده (۸۲ امتیاز)
- پوریـا پرهیـزکار (۸۰ امتیاز)
آخرین دیدگاهها
- ثمین سالاری در آنتوان دو سنت اگزوپری | تمرین یادگیری کریستالی
- مرضیه توحدی در حس خوب هدف گذاری | آیا هدف داشتن واقعاً فایده هم دارد؟
- مرضیه توحدی در مدل روبیکان | گامهای اصلی در هدف گذاری
- صبا کیانی در اثر مار کبرا | کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- آریا آقایی در مسائل چند ریشهای | زنبورهایی که ناپدید میشدند
- محمدرضا سعیدنیا در استعداد ایده پردازی و انسانهای لبریز از ایده
- محمد وحید خبوشی در مدل ایجاد ارزش یا ارزش پیشنهادی برای مشتری در کسب و کار شما چیست؟
- آریا آقایی در راسل اکاف، تفکر سیستمی و هدفهای ضمنی
- مرضيه رفعتي در کمبود عزت نفس و آثار آن در رابطه عاطفی
- علی لواسانی در فایل صوتی معرفی متمم
- الهام قدیری در پروژه پایانی درس تصمیم گیری
- علیرضا محمدی در فایل صوتی آموزشی | مقدمهای بر مهارت یادگیری
- آرشین 🏳️ در جمله های روزانه (۸۱) | جملاتی درباره سیاست، تکنولوژی، عشق و …
- مائده مطهری در کلمات و ظرافتهای کلامی | آشنایی بیشتر با معنی کلمات و داستانهای آنها
- مصطفی خادم در پیش نویس پولی چیست؟ | Money Script
- Mehrdad در نوشته و کتاب غیر داستانی چیست؟ (ناداستان)
- علیرضا خلیفهقلی در محتوای زرد چیست؟ زرد نویسی به چه معناست؟
- مهدی آریایی در آنتوان دو سنت اگزوپری | تمرین یادگیری کریستالی
- مهدی آریایی در آیزاک آسیموف | تمرین یادگیری کریستالی
- محمدجواد عجم در تکنیک های فروش مشاوره ای (چگونه هر چیزی را به هر کسی نفروشیم)
- علی یزدانی تبار در راه اندازی کسب و کار | کارآفرینی را تنها آغاز میکنید یا با شریک؟
- محمد قنبری در کاربردی کردن آموختهها: آیا به تفاوت آموختن و به کاربردن توجه کردهاید؟
- علی در انتخاب سیستم فروش مناسب
- آنوش صغیری در مسائل چند ریشهای | زنبورهایی که ناپدید میشدند
- حسینپور در کمبود عزت نفس و آثار آن در رابطه عاطفی
- محمدرضا شعبانعلی در مدل روبیکان | گامهای اصلی در هدف گذاری
- زینب قهرمانی در ساختار شخصیت | مفهوم بالغ در تحلیل رفتار متقابل
- مینا حاصلیان در تفاوت مشکل و مسئله چیست؟ منظور از تبدیل مشکل به مسئله چیست؟
- مجتبی کرد در مثالی از مفهوم پردازی: لوطیگری و درویشی
- بهراد نیکپور در جمله های روزانه (۸۱) | جملاتی درباره سیاست، تکنولوژی، عشق و …
آخرین پروژههای ثبت شده
- الهام قدیری در پروژه پایانی درس تصمیم گیری
- فرهاد آفریده در پروژه پایانی ارزش آفرینی
- سارا شمس در پروژه پایانی استعدادیابی
- مجید لطفی در پروژه پایانی تفکر سیستمی
- فیاض جوادی در پروژه پایانی استعدادیابی
- احمد کوچک در پروژه پایانی ارزش آفرینی
- علی احمدیه در پروژه پایانی ارزش آفرینی
- رها ابراهیمی در پروژه پایانی درس تصمیم گیری
این کامنتی که می نویسم، مستقیماً به مایکل پورتر و استراتژی ربطی نداره.
مقام University Professor که مایکل پورتر به اون رسیده، برای من خیلی جالب بود.
رفتم لیست بقیه ی اساتیدی که به این مقام رسیده اند رو نگاه کردم.
دو اسم برای من نام آشنا بود. یکی Drew Faust و دیگری Cass Sunstein
نامِ خانمِ درو فاوستر_ رییس پیشین دانشگاه هاروارد_ رو برای اولین بار در روزنوشته های محمدرضا شعبانعلی باهاش آشنا شدم. (هفت سال پیش و در این روزنوشته)
برای آشنا شدن با ایشون، فکر کنم خوندن جدیدترین کتابی که نوشته اند و در اون به زندگی و زمانه ی خودشون پرداخته اند، خیلی مفید باشه.
Necessary Trouble: Growing Up at Midcentury
نام دیگر هم “کَس سانستین” هستش.
شخصی که در زمینه ی اقتصاد رفتاری و تصمیم گیری صاحب نظره و اتفاقاٌ نویسنده ی بسیار پرکاری هم هستش.
کتاب مشهور و کلاسیک Nudge رو به همراه ریچارد تایلر نوشته.
سلام
میتوانم اینطور بگویم که دید استراتژیک داشتن در کسب و کار میتواند به تعدیل بسیاری از هیجانات، سوگیریها و… کمک کند و به نوعی ما را نیز از نزدیک بینی بازاریابی در امان نگه دارد و در واقع دید استراتژیک را شاید بتوان بهنوعی دید سیستمی نیز تلقی نمود
تعاریفی که آقای پورتر در خصوص استراتژی از گذشته تا حال ارایه کرده، در زمان و مکان های متفاوت تکمیل تر شده. به نوعی تعاریف استراتژی را با توجه به شرایط روز و حال جامعه، سازگار کرده.
اما نکاتی که در تمام تعاریف خود حفظ کرده و به آن پایبند است: ۱- تمایز با رقبا از طریق ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش منحصر به فرد برای مشتری (جامعه هدف) 2- تاکید بر اینکه اثربخشی عملیاتی سازمان (operational Effectiveness) با استراتژی فرق دارد، اما آن را برای کسب عملکرد برتر سازمان در کنار استراتژی، یک ضرورت دونسته
فکر میکنم این نکته مهم مایکل پورتر و تاکید او بر کارآیی و اثربخشی (حتی در کارهای خیریه) با موضوع Trade Off و هزینهی فرصتِ ازدسترفته در ارتباط است. خیریهای که سالانه مبلغی ورودی پول دارد و در مصارف مختلفی میتواند هزینه کند، طبیعتا اگر اولویت را درست تشخیص ندهد و برای نیازهای فرعی نیازمندان هزینه کند از کارآیی و اثربخشی اقداماتش کاسته است.
مخصوصا بین حرف پورتر در مورد نوآوری و آغاز دیدگام فاصله در نظر گرفتم. چون در شروع مطالعاتم در حوزه استراتژی، نمیتوانستم آن را هضم کنم. کمی هم درگیر نمودار داونینگ کروگر بودم (آن وسطهای نمودار!).
اما اکنون میدانم که نوآوری صرفا در اقدامات و تلاشهای واحد تحقیق و توسعه و به تبع آن معرفی یک محصول نوآورانه به بازار، محدود نمیشود.
بلکه نوآوری میتواند در موارد زیر نیز نمود و مصداق داشته باشد:
توسعه بازار به صورت خلاقانه به طوری که پیش از رقیبان، محصولات کنونیمان را بتوانیم به بازار جدیدی معرفی کنیم.
روشهای خلاقانه تبلیغات و برندینگ، که باعث خاص دیده شدن برند ما میشوند.
نوآوری در منابع انسانی و فرآیندهای جذب و استخدام، ارزیابی عملکرد و حتی تعدیل و اخراج.
نوآوری در لجستیک و طریقه حمل و نقل، و ارتباط با پیمانکاران و مدیریت توزیع کنندگان، نمایندگان و عاملان فروش.
نوآوری در تدوین استراتژی
نوآوری در مدیریت فرآیندها و زنجیره تولید
و در نهایت ملموسترین نوع آن، خلاقیت و نوآوری در تولید و معرفی محصول فناورانه به بازار.
من هنوز در حوزه استراتژی صاحبنظر نیستم اما این جمله را بعد از مطالعه سلسله دروس تفکر استراتژیک و استراتژی کسب و کار از من داشته باشید:
روبه رشد باشید؛ پایدار و مستمر
روزهای ابتدایی که من کارم رو شروع کرده بودم اصلا با مبحث استراتژی آشنایی نداشتم. خیلی برام جالب بود که جملاتی از مایکل پورتر که در این درس ذکر شد، هر کدومش دلیل بسیاری از ناکامیهای گذشتهی من بود.
سالهایی که تازه کسب و کار خودم رو راهاندازی کرده بودم، به خودم گفتم تا یه مدت با سود کم میفروشم تا در بازار جا بیافتم؛ بعد که همه من رو شناختند شروع میکنم به سودآوری. نتیجهی این استراتژی، خراب شدن بازار، بدنامی در بین فعالین صنعت، و مستهلک شدن منابع محدودم بود. و خیلی زود منجر به اولین شکست من شد. این روزها خیلی از تازهکارها رو میبینم که همین استراتژی رو در پیش گرفتند. به نظر من دلیل اینکه ما چنین استراتژی اشتباه ( و حتی احمقانه ) ای رو در پیش میگیریم فقر نوآوریه. ما نمیتونیم برای خلق ثروت نوآوری کنیم، بنابراین برای رقابت با قدیمیترهای بازار قید سود خودمون رو میزنیم.
اکثر صاحبان کسب و کار با این نوع مشکلات درگیر هستند و پس از شکست، علت ها را بیرون از این موارد جستجو می کنند. برای همین شکست را بارها تجربه خواهند کرد.
اخیرا با صاحب صنعتی صحبت می کردم که به لحاظ فنی محصولی بهتر از رقبا ساخته و درصدد هست تا روانه ی بازار کند (اجرای بهتر همان کارهایی که دیگران می کنند).
و با این فرض غلط که تولید محصول بدین شکل برای رقبا نمی صرفه در اوهام خود غوطه ور بود. مزیت نسبی محصولش را یکجا به عنوان مزیت رقابتی و در جای دیگر به عنوان استراتژی تفسیر می کرد .
با توجه به شناختی که از خود و صنعتش داشتم ترجیح دادم سری تکان دهم و چیزی نگویم. ولی ۳ تا ۶ ماه پس از ورود محصولش به بازار به علت نداشتن استراتژی و تحلیل غلط رقبا با مشکلات عمیقی گریبانگیر خواهد شد.
درود و خدا قوت
یکی از بزرگترین مشکلات این است که بکوشید بهترین باشید؛
این جمله رو خیلی از ما شنیدیم “در رقابت، یا با همان قیمت رقیب، کیفیت بهتری ارائه دهید، یا با همان کیفیت رقیب، قیمت کمتری داشته باشید”
نتیجه میگیریم که این کار مزیت رقابتی نیست چون طبق جمله زیر :
مزیت رقابتی صرفاً با توجه به هر دو مورد [یعنی تشخیص ارزش مورد نیاز مشتری و انتخاب روش منحصر به فردی برای عرضهی آن ارزش] شکل میگیرد و به وجود میآید.
هر دو مورد تشخیص و عرضه ارزش برای مشتری لازم هستند. البته ذکر این نکته لازم است که بهترین بودن در داشتن تخصص، هیچ تضادی با بحث بالا ندارد.
در مورد خطای استراتژی رقابتی لازمه بگم من کاملا با مایکل پورتر موافقم که به جای بهترین بودن باید راه بهتری رو انتخاب کرد.
ما یه شرکت تاسیس کردیم برای کارهای گرافیکی و سعی کردیم با قیمتی ارزانتر از همه جا- خیلی سریع و حتی با سلیقه خود مشتری کاری با کیفیت تحویل بدیم و به قول معروف از همه ی رقبا بهتر باشیم.
اما موفق نبودیم. ما قیمت ارزانی داشتیم و مشتری احساس میکرد کارمون مشکل داره.
ما سریع تحویل میدادیم و مشتری فکر میکرد کار چندان سختی نبوده و اینکه ما هم بیکاریم.
ما یکسره نظر مشتری رو می پرسیدیم و مشتری فکر میکرد ما از خودمون هیچ ایده و خلاقیتی نداریم.
ما تو کارمون شکست خوردیم با وجود اینکه کارمون از خیلی ها بهتر بود .. اما استراتژی خوبی نداشتیم و کاش این درسها رو قبلا خونده بودم.