فایل صوتی آموزشی | مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری

۷۱۱ نظر برای فایل صوتی آموزشی | مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : حمیدرضا رازقندی



با سلام به همه متممی های عزیز

مطالب این درس رو با نرم افزار imind map به صورت نقشه ذهنی درآوردم و برای استفاده دوستان آپلود کردم،

امیدوارم مفید باشه...

http://uupload.ir/files/z8h9_1.jpeg

1. محمدرئوف حسین زاده گفت:

   ۳۳ دیدگاه | ۲۲۷۲ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   خیلی خوب بود اما من میخواستم در مورد این موضوع صحبت کنم که خیلی وقتها مشکل ما تعصب داشتن به دانش قبلی هم میتونه باشه

   و من شدیداکسانی که نسبت به دانش قبلی خودشون تعصب دارند رو خطرناک میدونم

   نمونه این ادمها رو هم میتونیم به وفور در محیط اطرافمون ببینیم مثلا وقتی سوار تاکسی میشیم تا صحبت از شرایط کشور میشه کسی که مدام از شرایط بد کشور ناله میکنه و همش داره مباحثی رو مطرح میکنه که بدون ریشه و دلیل قانع کننده ای هستن رو به هیچ وجه نمیشه قانع کرد که نه حرف شما درست نیست و میتونه دلیل دیگه ای هم داشته باشه

   شاید دلیل اینگونه رفتارهایی که ناشی از تعصب به دانش قبلی هستن این باشه که فرد با پذیرش اشتباه بودن مفروضاتش فکر میکنه در نظر مخاطب یک فرد احمقه

   خیلی دور نریم بگردیم جاهایی که خودمون هم نسبت به دانش قبلیمون تعصب داشتیم و حاضر نبودیم حرف جدیدی رو حتی اگر منبع موثقی هم پشتش هست رو قبول کنیم

    

   برای پاسخ دادن وارد شوید
2. ata jafari گفت:

   ۱ دیدگاه | ۲۲۶۵ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   متاسفانه یکی از بزرگترین مشکلاتی که در مهارت یادگیری داشته و دارم و امیدوارم در آینده نزدیک اونو اصلاح کنم، عدم توانایی در تصمیم گیری قطعی در انتخاب منبعی (کتابی یا غیر کتابی) معتبر برای یادگیری هست. خیلی وقت ها، زمان بسیار زیادی جهت یافتن منبعی برای یادگیری صرف می کنم تا جایی که حتی در برخی موارد همین موضوع باعث میشه که کلا از یادگیری اون مطلب صرف نظر کنم.  بعد از انتخاب منبع و شروع به یادگیری هم نگران این هستم که آیا منبعی که انتخاب کردم به قدر کافی به روز و کامل هست؟ و آیا منبعی بهتر از این منبعی که انتخاب کردم در دسترس هست یا خیر؟ کمترین تاثیر منفی که این سوالات در بسیاری از موارد در من ایجاد می کنه شاخه به شاخه پریدن از منبعی به منبعی دیگر هست. امیدوارم در آینده نزدیک به کمک متمم این رفتار رو که خودم حس می کنم نوعی وسواس هست رو اصلاح کنم.

   برای پاسخ دادن وارد شوید
3. سبحان حسینی گفت:

   ۷۲ دیدگاه | ۳۶۱۷ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   اگر ویژگی کمال طلبی مفرط در یک فرد در کنار انبوه اطلاعاتی که در دسترس آدمهاست قرار بگیره، با توجه به زمان و توان محدود انسان، میتونه زندگی رو به بی‌راهه ببره.

   اینکه بعضی افراد به این فکر می کنند که:
   باید همه‌‌ی کتاب های زبان یا روانشناسی یا … که موجود هست رو مطالعه کنم، باید همه رمان‌های زیبای جهان رو بخونم، باید همه منابع رو در مورد فلان موضوع بررسی کنم و …

   این اتفاق با توجه به محدودیت های طبیعی یک انسان امکان پذیر نیست و ممکنه باعث سرخوردگی و نرسیدن به هدف و همینطور اتلاف وقت و انرژی بشه.

   فیلتر کردن اطلاعات و انتخاب منابع درست، بسیار مهم و در عین حال بسیار سخته.

   برای پاسخ دادن وارد شوید
4. علی دادخواه گفت:

   ۴۲ دیدگاه | ۲۶۰۱ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   سلام به دوستان هم کلاسی

   در مورد مثالی که جناب شبانعلی در مورد رانندگی خانم ها و حفظ مفروضات گذشته عرض کردن لازم دونستم یه مثال بزنم که خود من هم این روزها درگیرش هستم.

   اینکه در خانواده و جامعه ای با دید مردسالارانه آموزش هایی در مورد برخورد با زن داده میشه که نتیجه اون رفتاری ناعادلانه  هست.ما یادمون میره که زن هم یک انسان با حق زندگی برابر با مرده و برای ما سخته که آموخته های خود را زیر سوال ببریم و شاید از آن سخت تر تحمل بازخورد های منفی از طرف جامعه مردسالار به رفتار عادلانه من با زن هست که گاها با تمسخر و تهدید همراهه.

   به امید روزی که ما بتونیم مفروضات و آموخته های اشتباه خودمون در مورد زن رو زیر سوال ببریم و با آموزش های درست اون هارو اصلاح کنیم.

   برای پاسخ دادن وارد شوید
5. فریبا باقریه گفت:

   ۷۳ دیدگاه | ۳۹۰۱ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   در این بحث یادگیری و آموزش چن تا نکته به ذهنم رسید که با شما در میون بذارم:

   اول اینکه تا وقتی کودک هستیم منبع آموزش ما رفتار و گفته های پدر، مادر و اطرافیان هست، و اینقدر این آموخته ها در ذهن ما پر رنگ هست که حتی ذره ای شک نمیکنیم شاید بعضی از اونها غلط باشن یا مثلا راه بهتر و میانبری برای انجام یک کار باشه، غیر از اون راهی که ما بلدیم. پس اولین چیزی که باید یاد بگیریم اینه که در برابر اطلاعات جدید، روش های جدید، دستگاه های جدید و چیزهایی از این قبیل گارد نگیریم.

   اما اینجا نکته دوم مطرح میشه: چه چیز باعث میشه گارد بگیریم؟ بعضی وقتا روش آموزشی یا رفتار و اخلاق فرد آموزش دهنده پرخاشگرانه یا تحقیر آمیز هس بنابراین یادگیرنده ناخودآگاه میره تو لاک دفاعی و گارد میگیره، پس اگر کمی صبر و متانت به خرج بدیم و زبون خوش داشته باشیم، میتونیم یادگیرنده رو خلع سلاح کنیم. (در این مورد دوستان متممی در پاراگراف فارسی مطلبی گذاشتن که خوندنش خالی از لطف نیست)

   نکته سوم مربوط به سن و سال میشه: یعنی آموزش و یادگیری و آداپته شدن با شرایط جدید و لج نکردن در افراد کم سن و سال تر کمتر هس نسبت به فردی که سن و سالی ازش گذشته.

   —————————————————————-

   یاد گرفتم در مورد رشته خودم (بیوتکنولوژی پزشکی) و در کل علوم پزشکی هیچ وقت با قطعیت کامل در مورد خواص یا ویژگی های چیزی بحث نکنم چون علم همیشه در حال پیشرفته و بعضی وقتها خصوصیات و جنبه های جدیدی از یک سلول، مولکول یا مسیر بیوشیمیایی کشف میشه که کل دانسته های قبلی رو میبره زیر سوال، بطور مثال HDL که تا به حال ازش به عنوان چربی خوب یاد میشد یکی از همین موارد هست و تحقیقات جدید نشون میده مصرف بیش از حد HDL یا میزان بالای اون در خون خوب نیس و ممکنه خودش در ایجاد یا پیشرفت بیماریهای قلبی عروقی نقش داشته باشه (۱۴ آبان ۹۷)، پس شرط اول researcher شدن اینه که آمادگی پذیرش مطالب جدید و نقض مفروضات قبلی رو داشته باشی.

    

    

   برای پاسخ دادن وارد شوید
6. مهدی ایوبیان گفت:

   ۸۹ دیدگاه | ۲۳۵۶ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   سلام متمم عزیز

   چیزی که در حین گوش کردن به فایل ارزشمند صوتی محمدرضا به ذهنم اومد، الگوی رفتاری خودم طی دو سه سال اخیر بود.

   در دوره هایی از زمان توی فکر خودم به نتایج قطعی میرسیدم و کل آدم ها و اتفاقات اطراف رو با همون ها میسنجدیم، البته که نمیتونم بگم اون نتایج کاملا غلط بوده و من نادم و پشیمونم، اما میتونم بگم اون الگو ۱۰۰% درست نبوده و درک درست و کاملی از دنیای اطرافم بهم نمیداده.

   اتفاق جالب این بود که انگار اون فکار و عقاید سفت و سخت انگار که برای من تاریخ مصرف داشتن و بعد از مدتی که متوجه نارسایی هاشون میشدم گارد خودم رو باز میکردم تا الگو های جدید رو بپذیرم یا برای خودم تعریف کنم، و زمانی که این اتفاق می افتاد هرچه جلوتر میومدم و با تجربه بیشتری الگو هامو تعریف میکردم، سیل اتفاقات خوب و احساسات جدید به سمتم سرازیر میشد. حتی گاهی اومدن و بودن بعضی رو به معجزه توصیف میکردم اما واقعیت این بود که اون آدما وجود داشتن اما در تفکر قبلی من نادیده گرفته میشدن یا رفتار هاشون رو به رسمیت نمیشناختم.

   البته که آدم ناگزیره از قضاوت ها و داشتن الگو های محدود اما به نظرم درک خطاها و نقص هامون ما رو یک قدم به سمت یادگیری بهتر و سریع تر نزدیک میکنه.

   برای پاسخ دادن وارد شوید
7. سید رضا عسگریان گفت:

   ۱۱۳ دیدگاه | ۳۹۹۴ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   یادم نیست چه مدت پیش بود اما تو روزنوشته های محمد رضا فک کنم مطلبی در مورد کتاب خوندن بود که اونجا گفته بود گاهی وقتا بعضی کتابها رو نباید خوند ینی باید یه کسی باشه که تو رو بتونه راهنمایی کنه و اونجا از تجربیاتش برا مطالعه میگفت وقتی فایل رو گوش کردم یاد این افتادم که چقدر این زیاد بودن منابع با اینکه همه خوشحالن از پیشرفت و آثار نشر و این حرفا اما چقدر خطرناک هست گاها…

   از بحث دور نشم یه مثال که خودم و مطمنن خیلی از همه ماها گرفتارش بودیم …

   ما ایرانیا فک کنم از اواخر دهه اول زندگیمون به اجبار پا به کلاس های زبان گذاشتیم و سال ها و ماهاا و میلیون ها تومن پول براش خرج کردیم اما تا الان که ممکنه دهه ۴ زندگیش هست شاید در حد ۴ تا کلمه و جمله ساده رو متوجه بشه و تنها دلیلش هم اینه که با عوض شدن استاد و از این کلاس به اون کلاس رفتن یه باورهایی توی ماها شکل گرفته که وقتی ممکنه یه استاد میگه که اقا یا خانم فلان کار رو انجام بدین ، ماها به دنبال اطلاعات خودمون میریم اگه اون روش با اطلاعات خودمون مطابقت داشت که هیچ اما اگه نداش که کلا قید اون استاد رو میزنیم و اینجوری میشه که سالها میریم کلاس بدون ذره ای یادگیری . قطعا نکته اصلی برای رشد کردن و یادگیری،فراموشی آموخته های قبلی هست.
   این مثال ها به قدری زیاد هستن توی زندگی ماها که وقتی بهشون فک کنیم چیزی به غیر سردرد ممکنه برامون نداشته باشه …

   و در آخر هم میمونی که بگی مقصر نطام آموزشی هست یا خود ما …..

   جمع بندی صحبت های محمد رضا :

   هوشمندانه انتخاب کردن منابع

   دور ریختن اطلاعات اضافه و به درد نخور

   پذیرش تعارض و ابهام

   آمادگی برای رد پیش فرض های قبلی

    

   برای پاسخ دادن وارد شوید
8. امیر مطهری گفت:

   ۲۳ دیدگاه | ۳۲۷۶ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   خدا را شاکرم که قدرت سنجش دانسته های قبلی رو با آموزش های جدید بهم داده و کمتر مواقعی پیش میاد که بدون فکر و بررسی اطلاعات جدید بخوام اونارو نقض کنم . این لطفی بوده که خدا بهم داشته و در یادگیری بسیار انعطاف پذیرم البته باز هم خدارا شاکرم که به صورت ناخودآگاه برام اهمیت داشته که اطلاعات جدید از چه منبعی میرسه و حرف هر شخص یا هر پیامی رو قبول نمیکنم تا مطمعن نشم که ارزش باور کردن داره

   برای پاسخ دادن وارد شوید
9. محمود عنايتي گفت:

   ۳۳ دیدگاه | ۲۵۶۳ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   اگر بتوانیم تعصبات در دانسته های خود را برای یادگیری بهتر کنار بگذاریم:

   اول- ممکن است دانسته هایمان را بالاتر از دانستن و فهمیدن ، حتی به غلط به حد کاربردی هم رسانده باشیم ولی ممکن است لازم باشد روزی تمام یا بخشی از آن را اشتباه ارزیابی کنیم. در ذهن من، مثل جوشکاری می ماند که در کارگاه عمومی داشتم: وقتی بخواهی جوش را ادامه بدهی، باید کف و پوکی های جوش قبلی را بریزی و بعد جوش جدید بزنی!!

   دوم-باید نسبت به شنیدن خالص تمرین کنیم و از داستانی که برای اشخاص می سازیم پیروی نکنیم. صحبت اصلی و موضوع بحث طرف مقابل را خوب درک کرده و فارغ از اینکه چه شخصی و شخصیتی است که صحبت می کند، بسنجیم. نه لزوما یکجا رد و نه لزوما یکجا قبول کنیم.

   سوم-در شنونده خالص بودن، ممکن است صحبت کننده طرف مقابل، اصلا انسانی نباشد. مثلا شکستن یک لیوان است و ما آنرا شکستن لیوان ببینیم نه بی عرضگی یا بی توجهی کسی یا شکننده بودن لیوان یا ترافیک و غیره!

   چهارم-اگر عادت به یادگیری صحیح پیدا کنیم، تقریبا مانند یک میانگین گیری حافظه دار عمل خواهیم کرد. دانش های فعلی و گذشته و دور و نزدیک پس از نقدهای لازم، بصورت وزن داری در حافظه قرار داده می شوند و در مسیر زندگی همراه می آیند. بتدریج برخی فراموش و برخی کنار گذاشته می شوند. بقیه رو هم کرم ها می خورند!

   پنجم-اگر هم در گذشته بنابر اطلاعات نادرستی که در آن زمان داشتیم، یک تصمیم گیری کردیم، یا بر اساس خیرخواهی کاری انجام داده ایم، دلیلی نمی شود که خود را سرزنش کنیم ولی دلیلی هم ندارد که اکنون که بروزرسانی شدیم به شیوه گذشته رفتار کنیم.

   برای پاسخ دادن وارد شوید
10. وحید رضا امدادی گفت:

    ۳۴ دیدگاه | ۳۵۰۷ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    چیزی که برای من همیشه سوال بود این هست که بهترین روش یادگیری چی هست ؟ وقتی موسیقی رو میخواستم شروع کنم، استادم به من یک وقتی گفت که یادگیری موسیقی یک درک شخصی هست و توی خیلی از مسائل دیگه من اینو توی ذهنم داشتم و همیشه آموزش و یادگیری رو نمی تونستم به اندازه کافی از هم تمییز بدم و این مشکلی هست که توی تمامی حوزه های رسمی آموزش داریم و درک من هم توی این بخش همین شکل بوده و اینطوری همیشه دنبال مقصر بودم جاهایی و نقش خودم رو کمرنگ تر میدیدم، اما وقتی کلاه خودتو قاضی می کنی و میبینی که فرآیند یادگیری رو به درستی نمیدونی و میتونه از یک درک شخصی به یک علم تبدیل بشه و کمک کنه به همه افراد تا بتونند این به درک شخصی خودشون توی چارچوب مهارت یادگیری برسند و من علاقمندانه و با دیدی باز سری درس های متمم رو دنبال خواهم کرد تا مهرات یادگیری رو به بهترین شکل بیاموزم تا هم برای خودم مفید باشم و هم جامعه های اجتماعی کوچک و بزرگی که در زندگی خودم دارم.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
11. مهدی محمدی گفت:

    ۴۱ دیدگاه | ۳۷۰۷ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    زمانی که ما به یک موضوعی برمیخوریم باید هم نقطه قوت آن موضوع و هم نقطه ضعف آنرا دید یعنی بایستی یاد بگیریم دیدگاه نقادانه داشته باشیم و اگر مطلبی داشته باشد که به دانش ما می افزاید واقعا منعطفانه با آن برخورد کرد.

    ولی خوب در جامعه امروز ما بیشتر ما یاد گرفته ایم که تفکر انتقادی داشته باشیم و متاسفانه این مزیت محسوب می شود.

     

    برای پاسخ دادن وارد شوید
12. سپهر فریدی گفت:

    ۹۹ دیدگاه | ۳۶۵۶ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    خیلی اتفاقی  بعد از اتمام  این فایل صوتی با دوستی تماس داشتم که فرزندشون  درگیر مساله اوتیسم هست و راجع بهش  حرف زدیم. مهمترین مورد و دغدغه این خانواده  همیشه و همیشه  بحث یادگیری هست.  مشکلات خاص/ موانع و رضایت به حداقل ها …   پیشنهاد میکنم  اگر فرصتی دست داد.  راجع به چالشهای  یادگیری  در چنین خانواده هایی  مطالعه داشته باشیم.  فکر میکنم  همین دانستن هم  علاوه بر کمک به ما   در برخورد صحیح با این عزیزان و خانواده هاشون /  دید مارو  به  مقوله ی یادگیری   بازتر خواهد کرد

    برای پاسخ دادن وارد شوید
13. محمد هاشمی گفت:

    ۱ دیدگاه | ۲۳۳۶ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    با سلام و احترام ، آیینه تجربه دیگران فرایند مطلوبی است که پلکان تعاملی سامانه متمم فراهم نموده است . جای تشکر و قدردانی دارد.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
14. محمدرضا اشرفی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۳ درس)

    ۱۵۹ دیدگاه | ۲۸۱۸ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    با سلام خدمت همه دوستان متممی

    این صوت را من برای بار سوم گوش دادم و هر سه بار هم ارزش آن برایم بیشتر شد زیرا مثال ها کاملا ملموس بودن و من به طور واضح در اطراف خودم و حتی در وجود خودم نکته ای که محمدرضای عزیز تاکید کرد را دیدم..

    بد نیست یک بار دیگر آن را بنویسم: مهم تر از یادگیری چیز های جدید، فراموش کردن چیز های قدیم است..

    واقعا نکته مهمی است که ما آموخته های گذشته مان را با یادگیری جدید بسنجیم نه یادگیری هایمان را با آموخته های گذشته..

    در بخش دوم صوت هم به نظر من مخصوصا در جامعه امروز ما که مطالب کاملا غیر علمی و شایعات ورزشی یا سیاسی به شدت زیاد شده است داشتن منابع معتبر نقش به سزایی دارد زیرا خیلی از ما دیده ایم که داشتن این منابع نامعتبر حتی بر ذهن اطرافیان هم تاثیر دارد زیرا در یک جمع فرد مینشیند و در بحث شرکت می کند و مطالب غیر معتبر خود را می گوید و به قول معروف دوستان هم فیض می برند..

    برای پاسخ دادن وارد شوید
15. آرش تمیمی گفت:

    ۱۷ دیدگاه | ۲۳۶۵ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    سلام میکنم خدمت همه دوستان عزیز

    وظیفه خودم میدونم از سایت متمم تشکرکنم بابت اینکه منو نسبت به یک موضوع خیلی مهم آگاه تر کرد.

    اینکه چه اطلاعاتی رو انتخاب کنیم و  این اطلاعات از چه منبع باشه تاثیر بسیار زیادی در رسیدن ما به موفقیت داره. متاسفانه چندسال پیش هر اطلاعاتی رو دریافت می کردم

    بدون اینکه از خودم بپرسم آیا این اطلاعات موردنیاز بنده هست یا نه؟

    و این مقدار زیاد اطلاعات بیهوده آرامش رو از بنده گرفته بود اما خداروشکر یک سال میشه

    که تنها اطلاعاتی رو دریافت میکنم که مورد نیاز بنده است و باعث شده زندگیم تغییر کنه.

    البته انتخاب منابع معتبر هم تاثیر  زیادی تو تغییر دادن زندگیم داشت.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
16. فریاد نهایی گفت:

    ۵ دیدگاه | ۳۷۳۶ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    عرض ادب و احترام

    انتخاب هوشمندانه منبع یادگیری خیلی برام جالب بود چرا که برای شرکت در یک آزمون حالا دانشگاه باشه استخدامی باشه یا … دنبال بهترین منابع بودم اما برای آموختن و یادگیری دقت کمتری داشتم مثلا میتونستم در زمینه های مختلف مطالعه کنم. یا به جای مطالعه و یادگیری پراکنده یه برنامه و مسیر یادگیری ترسیم میکردم . اما به نظر من تو بحث یادگیری حتما لازم نیست آموخته های قبلی رو کنار بذاریم بلکه میشه بنا به اقتضای فضای یادگیری مثلا اینکه چه منبعی باشه چه زمانی باشه و … هم دید انتقادی داشت و هم پذیرش. یعنی هم ارزیاب مطلب باشیم هم ارزیاب آموخته های خودمون خصوصا با توجه به منبع انتخابی

    برای پاسخ دادن وارد شوید
    • محمدرضا اشرفی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۳ درس)

      ۱۵۹ دیدگاه | ۲۸۱۸ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
      

      سلام خدمت دوست عزیز

      محمدرضای عزیز هم دقیقا به همین نکته در مثال اون شرکتی که برای استخدام حرکت جالبی میکرد توضیح داد که فرد دوم اگر به تناقضی می رسید به طور واضح رد نمیکرد بلکه میگفت این با آموخنه های گذشته من در تناقض است ولی باز تحقیق میکرد و بعد از اطمینان رد میکرد..

      به نظرم این روش موثر تر است

      برای پاسخ دادن وارد شوید
17. عليرضااشرف گفت:

    ۸ دیدگاه | ۲۳۷۹ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

     این فایل صوتى و درس  بسیار عالى بود متشکرم

    برای پاسخ دادن وارد شوید
18. سمیرا خزفروش گفت:

    ۱۰۱ دیدگاه | ۲۴۶۳ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    برای من از بچگی مهم ترین و اصلی ترین منبع یادگیری کتاب بود و چون حریص بودم نسبت به یادگیری هر کتابی دم دستم بود میخوندم. شاید همین مطالعه بدون پیش فرض باعث شد ذهنم پذیرای نظرهای کاملا مخالف هم باشه. وقتی بزرگتر و عاقل تر! شدم یاد گرفتم هدفمند مطالعه کنم. همچنین یاد گرفتم فقط به کتاب بسنده نکنم هر چند که هنوز هم تا اطلاعاتی رو روی کاغذ و بصورت مکتوب و با شناسنامه معتبر بدست نیارم به دلم نمیشینه.

    نکته بسیار مهمی که یاد گرفتم هم اینه که صرفا مطالعه یا بدست آوردن اطلاعات سبب یادگیری نمیشه. خیلی وقتها نیاز هست مثل یک دانشجوی صبور و رام بشینی و از هر منبعی که استفاده میکنی نکته برداری کنی, چندباااار به اون منبع رجوع کنی, خودت هم روی مطالب جدید فکر کنی, مقایسه کنی, حتی گاهی آموخته های جدید رو زندگی کنی تا بلاخره بتونی ادعا کنی چیز جدیدی یادگرفتی. وگرنه که دانشی که به عمل منجر نشه از نظر من فقط انباشت دانسته هاست.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
19. حسین قربانی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    ۹۵۰ دیدگاه | ۳۸۵۶ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    از وقتی که یادم می‌آید همیشه یکی از بحث‌های داغ جامعه ایرانی، بحث تورم و اختلاف میان میزان افزایش قیمت‌ها و تورم اعلامی توسط بانک مرکزی و یا مرکز آمار بوده است.

    افراد بسیاری هم هستند که مدام اصرار دارند چگونه می‌شود که با وجود افزایش قیمت‌ها تورم افزایش پیدا نمی‌کند.

    از طرفی این موضوع بارها و بارها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی با روش‌های مختلف توضیح داده شده است ولی بسیاری از افراد همچنان این سخنان را تکرار می‌کنند.

    به نظرم این مشکل جزو همان مقاومت در برابر حذف پیش‌فرض‌های قبلی و یادگیری موضوعات و مطالب جدید است. نمونه‌هایی از این قبیل در جامعه بسیار است.

     

    تعریف مهارت یادگیری در انتهای فایل صوتی را که یادداشت کردم، مجددا در اینجا نقل می‌کنم:

    مهارت یادگیری، مهارت انتخاب هوشمندانه اطلاعات، دور ریختن اطلاعات بی‌اهمیت، پذیرش تناقض، تضاد، تعارض و ابهام و آمادگی برای کنار گذاشتن پیش‌فرض‌های قبلی است.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
20. مصباح زیرک باش گفت:

    ۱۰۶ دیدگاه | ۲۷۶۴ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    این تمرین برای من یاد آور کلاس موسیقی بود، مدتی بصورت شخصی نی زدن را یاد گرفته بودم و بعضی آهنگ های مشهور را بصورت برداشت شخصی می زدم وقتی بصورت اصولی آموزشنی را شروع کردم تا مدتها فقط سعی من در این بود که آن ملودی های غلطی که در ذهن من نقش بسته بود را از ذهنم خارج کنم.

    یک نکته دیگه اینکه با اینکه خودم ادعا میکنم که پذیرش بالایی دارم و به راحتی مطالبی را که با دانسته ها و عقایدم در تضاد هست را می پذیرم، اما انگار این مقاومت انچنان در عمق وجود من در ناخودآگاهم نقش بسته و بطوری زیرکانه عمل می کند و رنگ و لعاب قشنگی به رفتارم میدهد که در ابتدا حرف طرف مقابل را بشنوم ولی بعد با ریختن هزار دلیل و مدرک روی سر طرف مقابل سعی می کنم آنرا وادار کنم بپذیرد که اشتباه می کند

    این حس من خوبم و اینکه در ته وجود من، ناخودآگاهم به هیج وجه میل نداره که غلط بشه را بعد از شنیدن این فایل بخوبی دیدمش…

     

    برای پاسخ دادن وارد شوید
« قبلی 1 … 3 4 5 6 7 … 34 بعدی »