پروژه پایانی درس ارزش آفرینی

این آخرین درس از مجموعه درسهای ارزش آفرینی است. از ابتدا توضیح دادیم که درس ارزش آفرینی برای متمم اهمیت حیاتی دارد و کسی که با دانش مدیریت آشنا میشود، اگر مفهوم ارزش و ارزش آفرینی را به درستی و به صورت کامل درک نکند، حتی اگر تمام مفاهیم دیگر مدیریت را آموخته باشد، صرفاً به فرصت طلبی قدرتمندتر و مخربتر تبدیل خواهد شد.
در اینجا، میخواهیم پروژه پایانی درس ارزش آفرینی را با هم مرور کنیم و از شما بخواهیم که فرصتی را به انجام پروژه این درس اختصاص دهید تا پرونده این درس هم بسته شود و فرصت و فضا برای استفاده از درسهای مدیریتی پیشرفتهتر متمم فراهم گردد.
پیشنهاد میکنیم قبل از ارائه و ثبت پروژهی خود در زیر این درس، حتماً نکات مهم در تحویل پروژه را بخوانید و مرور کنید.
پروژهی درس ارزش آفرینی:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری ارزش آفرینی به شما پیشنهاد میکند:
- ارزش و ارزش آفرینی در کسب و کار (نقشه راه درس)
- ارزش چیست؟ | تعریف ارزش و ارزش آفرینی در کسب و کارها
- تعریف پایداری چیست؟ | بررسی مفهوم پایداری در مدیریت و کسب و کار
- به چه چیزی کسب و کار میگوییم؟ (تفاوت فرصت طلبی و ایجاد ارزش واقعی)
- دلالی چیست؟ واسطه گری چه تفاوتی با دلالی دارد؟
- انواع بازارها: بازار هدف، بازار آماده، بازار بالقوه، بازار تحت نفوذ
- فهرست برخی روشهای کلاسیک تولید ارزش اقتصادی
- تفاوت کالا و خدمت در چیست؟
- تئودور لویت (Theodore Levitt) – از بزرگان بازاریابی مدرن
- تعریف صنعت چیست؟ تفاوت بازار و صنعت در کجاست؟
- تجزیه و تحلیل بازار | معیارهای ارزیابی بازار و محصول
- ارزش آفرینی و شناخت انگیزه انسانها
- زنجیره ارزش پورتر | ابزاری برای تحلیل وضعیت کسب و کار
- زنجیره ارزش خدمات برای تحلیل کسب و کارهای خدماتی
- پروژه پایانی درس ارزش آفرینی
- کتاب طراحی ارزش پیشنهادی
- اتاق خبر | درس ارزش آفرینی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
آقای موسوی عزیز.
به نظرم رسید که به "بهانه"ی پروژهی شما، توضیحاتی را عرض کنم که هم شاید برای شما جذاب و مفید باشد و هم به دیگر دوستان در ارائهی پروژه کمک کند.
اولین نکتهای که مهم است، تعریف دقیق و مشخص پروژه است.
ایجاد مترو و سیستم حمل و نقل، کمی مبهم است.
آیا منظورمان ایجاد مترو و همزمان ایجاد خط تاکسیرانی و اتوبوس رانی است؟
اگر چنین است، پس چرا در چند سطر بعد، هزینه مترو را با هزینهی تاکسی و اتوبوس مقایسه کردهایم.
حدس میزنم توصیف دقیق پروژه چنین باشد:
ایجاد مترو به عنوان یک سیستم حمل و نقل
حتی این تعریف هم دقیق نیست و نیازمند توصیف کاملتر است:
آیا در مورد متروی زیرزمینی صحبت میکنیم یا روزمینی؟
چون تاسیس هر یک از اینها، ما را با نهادهای متفاوتی درگیر میکند.
ضمن اینکه مترو به عنوان خط زیرزمینی، بحثی استراتژیک و امنیتی است و به عنوان کسب و کار، نه میتواند و نه باید به بخش خصوصی واگذار شود.
پس اجازه بدهید باز هم آن را تکمیل تر کنیم:
ایجاد خط ریلی روزمینی به عنوان یک سیستم حمل و نقل برای تسهیل رفت و آمد بین تهران و برخی نقاط اقماری
ضمناً پیشنهاد میشود همهی دوستان، در پیشنهاد پروژه، به سراغ مواردی بروند که یک آگاهی اولیه (یا تخمین) از اطلاعات آن داشته باشند.
منظور ما گردآوری دقیق اطلاعات نیست. بلکه صرفاً یک تخمین است.
به عنوان کسی که در طراحی و راه اندازی خطوط ریلی در داخل و بیرون ایران همکاری و مشارکت داشته و دارم، اگر اجازه بدهید پروژهی شما را بهانهی خیری کنم تا چند توضیح جالب را اطلاع دهم:
راه آهن و صنعت ریلی صنعتی بسیار گران قیمت است. فقط یک واگن معمولی بیش از یک میلیون دلار هزینه دارد. ضمناً هزینههای سنگین ریل، تراورس، زیرسازی، سیگنالینگ، کنترل، تعمیر و نگهداری، نصب خطوط، نگهداری خطوط را هم باید لحاظ کنیم.
شاید برای شما جالب باشد که اگر هزینهی بلیط مترو رو ده برابر هم کنیم، هیچ ربطی به هزینهی واقعی ندارد.
در حدی که در همهی کشورها، هزینهی مترو را فقط میگیرند، تا عزت نفس مردم خدشه دار نشود و "فکر کنند" واقعاً نقشی در سیستم دارند!
حتی حقوق عملیاتی و اجرایی پروژهها هم تامین نمیشود.
بنابراین، خطوط ریلی به دلیل اهمیت استراتژیک و اثرات کلان اقتصادی آن (مثلاً کاهش مصرف سوخت، ترافیک، امنیت و ...) توسط دولتها و شهرداریها با تامین مالی از بودجهی عمومی تاسیس میشوند.
شاید برایتان جالب باشد که تعداد بسیار انگشت شماری از خطوط مسافری جهان زیانده نیستند که مترو ژاپن یکی از آنهاست که تراکم مسافر در آن وحشتناک است و کسانی "استخدام میشوند" تا آدمها را هل بدهند و دربها را ببندند.
دیگری هم راه آهن هند است که مسافر بلیط میخرد و روی سقف واگن هم سوار میشود و در پیچها هم به راحتی سقوط میکنند.
در پیچهای تنگ هند (مثلاً با شعاع زیر 1000) زیاد میبینید که مسافر سقوط کرده و مرده و لاشخورها در حال تغذیه از آنها هستند.
در واقع صنعت ریلی در سراسر جهان، از حمل بار سود میبرد نه مسافر.
حتی تهران - تبریز و تهران - مشهد که بسیار پرترافیک هستند، زیان ده هستند.
البته این توجیهی برای توسعه ندادن خطوط ریلی نیست. بلکه اتفاقاً به دلیل اهمیت آنها، همهی دولتها از جمله دولت ما تلاش زیادی در توسعهی خطوط ریلی دارند و حجم افزایش خطوط چه در مترو و چه راه آهن بین شهری، از جمله افتخارات ماست که از لحاظ رشد، در مقایسه با استانداردهای جهانی هم، مقبول و معقول است.
ما فعالان راه آهن، برای بیان این پدیده، یک شوخی کاملاً علمی داریم که میگوییم:
مسافر خوب، مسافر مرده است.
چون به جای نفر، بر حسب کیلوگرم وزن میشود و به عنوان بار جابجا میشود!
ضمن تشکر از اینکه پروژهی شما، بهانهای شد تا این مطالب را بنویسم، پیشنهاد من این است که پروژهی سادهتری را انتخاب و مطرح کنید و از همکاران فنی هم تقاضا دارم، با توجه به اینکه دو بار ارائهی پروژه، موجب امتیاز منفی میشود، در مورد شما استثناء مورد نیاز را از طریق دیتابیس به صورت دستی ایجاد کنند تا بتوانید از فرصت ارائهی مجدد پروژه استفاده کنید.
از بقیهی خوانندگان این کامنت هم تقاضا دارم که باز هم لطف کنند و پروژههای دیگران را بخوانند و امتیاز بدهند و آقای موسوی هم که پروژهی بعدی را تحویل دادند، با نگاه سهل و سمحه، امتیاز بدهند تا ایشان سریعتر به درس بازاریابی دسترسی پیدا کنند.