آیا شما ویژگی های یک کارآفرین را دارید؟ | بررسی جایگاه “استقلال” در مدل ذهنی من

معمولاً هنگام ورق زدن هر کتاب کارآفرینی یا شرکت در هر دوره آموزش کارآفرینی با سرفصل ویژگی های کارآفرینان مواجه میشوید.
مطالعات و تحقیقات متنوعی در زمینه ویژگی های یک کارآفرین انجام شده که معمولاً نکاتی مانند ریسک پذیری، باز بودن نسبت به تجربه های جدید، روحیه کار تیمی، آغازگر بودن و مواردی از این دست میان آنها مشترک است.
بیتردید بررسی ویژگی های شخصیتی کارآفرینان و آشنایی با آنها مهم است. اما آیا تا به حال با کسی مواجه شدهاید که بگوید قصد داشتم کارآفرین شوم و پس از مشاهدهی فهرست ویژگی های یک کارآفرین نظرم تغییر کرد؟
به نظر میرسد برای اینکه بتوانیم فضای کارآفرینی را بهتر درک کنیم و ویژگی های خود را با ویژگی های کارآفرینان تطبیق دهیم و مقایسه کنیم، لازم است چارچوب شفافتری داشته باشیم.
در این درس و چند درس آتی با استفاده از چارچوبی که سورن هوگارد در کتاب ایده کسب و کار (Business Idea) مطرح کرده است میکوشیم ویژگی های خود را بررسی و ارزیابی کنیم.
قبل از ادامهی بحث، لطفاً هفت توصیف زیر را بخوانید:
(۱) دوست دارم فعالیتی را که از آن لذت میبرم به کسب و کار خودم تبدیل کنم |
(۲) حاضرم در موقعیت مشاور کسب و کار فعالیت کنم |
(۳) اگر پول و منابع داشته باشم، حاضرم یک کسب و کار موجود را بخرم و مدیریت کنم |
(۴) دوست دارم یک شعبهی جدید یا یک نمایندگی از یک کسب و کار موجود را بگیرم |
(۵) چون روحیهی کارآفرینی دارم، دوست دارم کسب و کار خودم را راه بیندازم |
(۶) توانمندیهایی دارم که بازار به آنها نیاز دارد و میتوان آنها را به کسب و کار تبدیل کرد |
(۷) دوست دارم یک چشم انداز تعریف کنم و برای محقق کردن آن تلاش کنم |
اکنون سعی کنید این هفت ویژگی را به ترتیبی که شما را توصیف میکنند مرتب کنید.
به عبارت دیگر، ترتیب موارد این فهرست هفتگانه را به شکلی تغییر دهید که بتوانید بگویید:
نخستین مورد، تقریباً توصیف خود من است.
مورد دوم هم توصیف من است؛ اما کمتر از مورد اول.
و به ترتیب که پایین بیاییم آخرین مورد کمتر از سایر موارد، ویژگی من محسوب میشود.
(شاید هم چند مورد پایین فهرست اصلاً ویژگی شما نباشد)
به هر حال، صرفاً هدف این تمرین مرتب کردن این هفت مورد بر اساس ویژگیها و ترجیحات شما است.
بعد از اینکه موارد فوق را فهرست کردید، شمارهی آنها را در پایین این درس (یا روی یک برگ کاغذ) ثبت کنید و سپس ادامهی درس را بخوانید.
لازم نیست توضیح طولانی بنویسید؛ همین که شمارهها را بنویسید کافی است. مثلاً:
توصیفهای بالا به ترتیب زیر در مورد من درست است:
۵ ← ۶ ← ۴ ← ۳ ← ۱ ← ۲ ← ۷
اینکه کدام ویژگیها در بالای فهرست ما قرار میگیرند چندان مهم نیست.
آن ویژگیها قاعدتاً در مسیر کارآفرینی مانع ما نخواهند شد و اتفاقاً میتوانند موتور محرک فعالیت و کارمان باشند.
آنچه باید اکنون جدی بگیریم و بیشتر در موردش فکر کنیم، دو یا سه یا چهار موردی است که در پایین فهرست قرار گرفته است. چون ممکن است این موارد روزی در بخشی از مسیر کارآفرینی، ما را با مشکل مواجه کنند.
هر یک از این موارد را پیش چشم خود بگذارید و سعی کنید سناریوهایی را تصور کنید که هر یک از آنها ممکن است به مانعی در مسیر شما تبدیل شوند.
موارد زیر تنها چند مثال هستند که میتوانند ذهن شما را بیشتر باز کنند:
مورد (۱) در قسمتهای پایین فهرست من قرار گرفته است.
بنابراین اولویت من در کارآفرینی، مشغول شدن به فعالیتی که از آن لذت میبرم نیست. احتمالاً این باعث میشود که در درازمدت، کارآفرینی از من انرژی بسیار بگیرد و مرا مستهلک کند. یا مدام لازم داشته باشم از کار فاصله بگیرم و درآمد و خروجی کارم را در جای دیگری که از آن لذت میبرم خرج کنم و این خود به مانعی در مسیر کار من تبدیل شود.
مورد (۲) در قسمتهای پایین فهرست من قرار گرفته است.
معمولاً کسی که به کارآفرینی فکر میکند، اهل اقدام و عمل است و از اینکه صرفاً صحبت کند و دیگران اقدام کنند لذت نمیبرد. اما مسیر کارآفرینی به علتهای مختلفی ممکن است در مقاطعی با مشاوره گره بخورد. ممکن است برای کسب تجربه و آشنا شدن با فضا، مجبور شوم مدتی در مقام مشاور در کنار دیگرانی که به کارهای مشابه مشغولند کمک کنم. تحمل موقعیت مشاور در شرایطی که خود را لایق اجرا میدانم ساده نیست.
ضمن اینکه ممکن است کسب و کار من شکست بخورد. اگر به ایدهی خود دلبسته باشم، یک راه ادامهی مسیر این است که مدتی در موقعیت مشاور در کنار سایر فعالان بازار یا حتی رقبای سابق کار کنم. اما با توجه به اینکه مورد دو را در قسمت پایین فهرست نوشتم، ممکن است تحمل چنین شرایطی برای من دشوار باشد یا حتی انگیزهی من را برای ادامهی کار و تلاش کردن و شکست خوردنهای بعدی تا رسیدن به موفقیت بگیرد.
سناریوی دیگر هم این است که باید بتوانم گاهی کنار کارمندان خود بایستم و فقط مشورت دهم و اجازه دهم که آنها تصمیم نهایی را بگیرند و اجرا کنند. حالا که تحمل موقعیت مشاور برای من سخت است، احتمالاً بعداً در محیط کار با تفویض اختیار و کمک به رشد همکارانم مشکل خواهم داشت.
مورد (۳) در قسمتهای پایین فهرست من قرار گرفته است.
پول دادن و در اختیار گرفتن یک کسب و کار موجود به این معناست که بسیاری از بخشهای مجموعه مطابق خواست و سلیقهی من نباشد.
وقتی کسب و کاری رشد میکند و جلو میرود، حتی اگر از نظر عرفی اختیار مطلق در تغییر و اصلاح آن داشته باشیم، بخشهای زیادی از آن را نمیتوان در کوتاه مدت تغییر داد.
یک سناریوی محتمل این است که من بعداً در محیط کار، با تحمل ساختارهایی که کنترل و اصلاح آنها خارج از اختیار من هستند مشکل پیدا کنم.
همچنین احتمالاً اگر روزی رقیبی داشته باشم که منطق و استراتژی حکم کند آن را بخرم و به مجموعهی خود بیفزایم، در اجرایی کردن این کار ناتوان خواهم بود. شاید هم از آن کارآفرینهایی بشوم که رقیب را میخرند و درب شرکت او را میبندند که این نوع رفتار میتواند آغاز سقوط شغلی من باشد.
مورد (۴) در قسمتهای پایین فهرست من قرار گرفته است.
تأسیس یک شعبهی جدید یا اخذ نمایندگی به معنای کارآفرینی در یک چارچوب محدود است. در شرایطی که قوانین و دستورالعملها از بیرون دیکته میشود.
الان که میبینم این مورد در پایین فهرست من قرار گرفته، نگران شرایطی هستم که قواعد متعدد از بیرون به من تحمیل شود. واقعیت این است که هیچ نوع کسب و کاری به صورت کامل در اختیار کارآفرین نیست. بسیاری از کسب و کارها و صنایع، به شدت در سیطرهی قوانین و مقررات دولتی هستند. امروز آنها را نمیبینم؛ اما فکر میکنم حالا که تحملِ تحمیلِ بیرونی را ندارم، فشارهای چارچوب تنگ قواعد بیرونی روزی من را در کار خسته و فرسوده خواهد کرد.
شاید هم به یکی از آن کارآفرینهای شکستخوردهای تبدیل شوم که مدام در مصاحبهها از همکاری نکردن دولت یا همراه نبودن قوانین حاکمه میگویم.
بر خلاف تصور رایج، کارآفرینی رهایی از همهی چارچوبها نیست. بلکه رهایی از چارچوب کارمندی و ورود به چارچوبی سختتر، متغیر و گاه بیمنطقتر از گذشته است. چارچوبی که اقتصاد کشور یا شیوهی فعالیت رقبا به کارآفرین تحمیل میکند.
مورد (۵) در قسمتهای پایین فهرست «شما» قرار گرفته است.
روحیهی کارآفرینی یک عبارت عینی نیست، بلکه یک اصطلاح ذهنی است و برای هر کس معنای خودش را دارد.
اما سوال اینجاست که با هر تعریفی که در ذهن دارید این چه معنایی دارد که روحیهی کارآفرینی را جزو ویژگیهای خود نمیدانید؟
چه ویژگیهایی را به عنوان روحیهی کارآفرینی تجسم کردهاید که خود را از آنها دور میبینید؟
فکر کردن به همین ویژگیها که خودتان را مصداق آنها نمیدانید، میتواند راهنمای خوبی برای پیشبینی سناریوهای نامطلوب آتی باشد.
مورد (۶) در قسمتهای پایین فهرست «شما» قرار گرفته است.
ممکن است گاهی فکر کنیم داشتن یک ایدهی خوب یا مهارت در مدیریت برای اینکه ما به کارآفرین تبدیل شویم کافی است.
اما باید به خاطر داشته باشیم که این نوع کارآفرینی حتی اگر موفقیتآمیز باشد، معمولاً پس از مدتی به کسب و کاری تبدیل میشود که کارآفرین را به سادگی میتوان از آن حذف کرد.
حتماً برای شما هم پیش آمده است که دوستان و آشنایانی داشته باشید که مثلاً با مشارکت یکدیگر کاری را آغاز کرده باشند و اکنون گلهمند هستند که هنگام میوه دادن کار، شرکا آنها را کنار گذاشتهاند.
این نوع افراد کسانی هستند که صرفاً روی ایده یا رابطه یا توانایی ارتباطی و مدیریتی و مواردی از این دست حساب کرده بودند و شرکا توانستهاند با کمترین درد و زحمت، ایشان را کنار بگذارند.
اما معتقد باشید که توانمندیهای شما و نیازهای بازار یک تلاقی مهم و ارزشمند دارد، احتمالاً به غیرقابل جایگزین یا دیرجایگزین در کسب و کار خود تبدیل میشوید.
البته سناریوهای دیگری هم برای ضربه خوردن از این ناحیه وجود دارد که با کمی فکر کردن میتوانید آنها را تصور کنید.
مورد (۷) در قسمتهای پایین فهرست «شما» قرار گرفته است.
داشتن چشمانداز را میتوان از دو منظر نگاه کرد.
یکی داشتن نگاه کلان است که قاعدتاً میتواند کمک مهمی در رشد و موفقیت کسب و کار باشد. اینکه صرفاً در جزئیات غرق نشویم و مسیر بلندمدت کسب و کار را هم ببینیم و در تصمیم گیریها نگاهی سیستمی و بلندمدت داشته باشیم.
اما نکتهی دومی هم وجود دارد که آن هم مهم است.
در مواردی که مشکلات متعدد به وجود میآیند و چالشهای فراوان پیش روی ما قرار میگیرند، چیزی که میتواند به ما انرژی بدهد تا برای غلبه بر این مشکلات بکوشیم، تصویر بلندمدت از اهداف و کسب و کار ماست.
درست مانند کسی که به قلهی کوه فکر میکند و سنگی را که پیش پاست، کوچک میبیند. اما اگر کارآفرینی را به شکل فعالیتی روزمره ببینیم که فقط ما را از دنیای کارمندی جدا میکند و آرزوهای بلندپروازانه نداشته باشیم، احتمالاً هر مانع کوچکی، مانند سنگی بزرگ بر مسیر کار ما خواهد بود و پس از مدتی، انرژی و انگیزهی خود را برای ادامهی مسیر از دست میدهیم.
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به درسها و آموزشهای بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
موضوعات زیر، برخی از درسهایی هستند که در متمم آموزش داده میشوند:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی
فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی
توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی
کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما
عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی
مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید به شما پیشنهاد میکند:
- نقشه راه کارآفرینی و ایجاد و مدیریت کسب و کارهای کوچک (SBA)
- مهارتهای کارآفرینی چه هستند؟ آیا برای کارآفرینی آماده هستیم؟
- چرا میخواهید کارآفرین شوید؟ انگیزه شما از کارآفرینی چیست؟
- تعریف ایده چیست؟ ایده پردازی در کارآفرینی چگونه است؟
- از ایده تا فرصت اقتصادی: چند سوال برای ارزیابی ایده های کسب و کار
- انواع کارآفرینی چیست؟ کدام راه، میتواند برای شما مناسب باشد؟
- کارآفرینی سازمانی چیست و کارآفرین درون سازمانی چه میکند؟
- مسیر شغلی یک نردبان نیست | شریل سندبرگ
- نشانه های شکست یک کسب و کار کوچک چیست؟
- کارآفرینی در ایران و علتهای شکست آن | فایل صوتی برای دانلود
- مشاوره کسب و کار | درباره راه اندازی کسب و کار جدید
- فریلنسر کیست؟ به چه کسی فریلنسر (Freelancer) یا آزادکار میگویند؟
- خانه به دوش های دیجیتال (Digital Nomads)
- سازمان در مرحله تولد و مفهوم تعهد
- عمل زدگی: یکی از مشکلات سازمانها در مرحله نوزادی
- کسب و کار نوپا و کارآفرینی پاره وقت
- کسب و کار خانوادگی چیست و چه مزایایی دارد؟
- تهیه طرح توجیهی و انجام مطالعات امکان سنجی
- راهنمای اسلایدسازی و تدوین گزارش توجیهی برای راه اندازی یک کسب و کار
- برخی از ضعفها و چالشها و تهدیدهای کسب و کار خانوادگی
- طرح کسب و کار (طرح تجاری) چیست؟ چگونه بیزینس پلن بنویسیم؟
- نکتهای در مورد سبک زندگی کارآفرینان
- آیا شما ویژگی های یک کارآفرین را دارید؟ | بررسی جایگاه “استقلال” در مدل ذهنی من
- آیا شما ویژگی های یک کارآفرین را دارید؟ | هدف من از کارآفرینی چیست؟
- آیا شما ویژگی های یک کارآفرین را دارید؟ | از چه چیزی انرژی میگیرم؟
- ویژگی های شخصیتی کارآفرینان
- راه اندازی کسب و کار | چه زمانی کسب و کار خود را شروع کنم؟
- راه اندازی کسب و کار | کارآفرینی را تنها آغاز میکنید یا با شریک؟
- راه اندازی کسب و کار | دردسرهای شباهت شرکا و تیم کارآفرین همگن
- راه اندازی کسب و کار | عاقبت شراکت با دوستان و خانواده
- یک انتخاب کلیدی در کارآفرینی | ثروت آفرینی بیشتر یا کنترل بیشتر؟
- موفقیت کسب و کارهای کوچک را با چه معیارهایی بسنجیم؟
- اشتباهات رایج کارآفرینان در مسائل مالی
- حرفهای جک ما | دربارهی کار، موفقیت و کارآفرینی
- یک استارت آپ جدید در زمینه مد و لباس
- کتاب با چرا شروع کنید | سایمون سینک
- کتاب ای کاش وقتی ۲۰ ساله بودم می دانستم | تینا سیلیگ
- کتاب نوآفرینی (آدام گرنت) | راهنمایی برای پرورش خلاقیت و نوآوری
- کتاب سختی کارهای سخت | دردسرها و چالش های یک مدیرعامل
- کتاب چالشهای کارآفرینی | دوراهیهای پیش روی کارآفرینان
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
۳۱۰ نظر برای آیا شما ویژگی های یک کارآفرین را دارید؟ | بررسی جایگاه “استقلال” در مدل ذهنی من