آرکتایپهای سیستمی | هدف گذاری اشتباه برای سیستمها

فرض کنید حجم کارهای شرکت زیاد شده و مدیر، در جلسهای که با کارکنان دارد، به آنها میگوید که: «من از شما انتظار دارم این روزها بیشتر از ساعت رسمی کار کنید. دوست دارم همهی شما برای اضافهکاری در شرکت بمانید.»
نتیجه چه خواهد شد؟ نمیدانیم که کارها بهتر انجام میشود یا نه، اما یک چیز را بهطور قطع میدانیم: ساعات اضافهکاری زیاد خواهد شد.
چه بسا برخی از کارکنان، ساعات روزانهی خود را سبکتر بگذرانند و به کارهای شخصیشان برسند، اگر قرار است بعد از ساعات رسمی هم در شرکت بمانند و کار کنند، پس وقت به اندازهی کافی برای کارهای شخصی در طول روز وجود دارد.
وقتی در یک سیستم، اضافهکاری را به عنوان «هدف» اعلام میکنیم، چیزی که به دست میآوریم «اضافهکاری» است.
به شکل مشابه، وقتی نظام آموزش و پرورش، تمرکز خود را بر روی «نمرهی امتحانی» بگذارد، دانشآموزانی پرورش پیدا خواهند کرد که در «کسب نمرات عالی در امتحانات» تخصص دارند؛ و نه الزاماً در دانش و فهم و مهارتهای زندگی.
مثالهایی از این دست فراوانند.
فرض کنید یک کشور در پی افزایش امنیت ملی است و شاخص امنیت ملی را «بودجهی نظامی کشور» تعریف میکند. آنچه در نهایت افزایش پیدا میکند، «بودجهی نظامی» است و نه الزاماً «امنیت ملی». این اتفاق هم، اصلاً عجیب نیست. چون از ابتدا، بودجهی نظامی را به عنوان معیار سنجش هدف سیستم تعریف کردهایم.
دنلا مدوز (Donella Meadows) در کتاب تفکر سیستمی خود، یکی از کهنترین مشکلات سیستمی را هدفگذاری اشتباه برای سیستم در نظر میگیرد و آن را در فهرست #آرکتایپهای سیستمی (الگوهای کهن و قدیمی در سیستمها) میآورد.
اگر در سازمانهای دولتی کار کرده باشید، احتمالاً با چالش بودجه آشنا هستید. مدیریت دولتی در بسیاری از کشورها، بر «تخصیص بودجه» و «هزینه کردن بودجه» استوار است. در حدی که هدف بسیاری از سازمانهای دولتی این است که: «بودجه باید تا آخرین قطرهی آن مصرف شود. چون اگر مصرف نشود و چیزی در پایان سال باقی بماند، سال بعد بودجهی کمتری به ما اختصاص خواهد یافت.»
به همین علت، در نهایت با یک ماشین سوزاندن بودجه روبرو هستیم. سازمانی که تمام عملیات و تصمیمها و اقدامهای خود را بر «هدفهای بودجهای» بنا میکند: «منابع مصرفی ما نباید از بودجهی تخصیص داده شده بیشتر باشد، و البته نباید کمتر هم بشود. این هدف مالی، عملیاتی و استراتژیک سازمان ماست.»
تولید ناخالص داخلی | یک مثال از هدفگذاری سیستمی
دسترسی کامل به مجموعه درسهای تفکر سیستمی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت ویژه در متمم، علاوه بر دسترسی به مجموعه درسهای تفکر سیستمی، به مجموعه گستردهتری از درسها به شرح زیر نیز دسترسی پیدا خواهید کرد:
البته اگر تفکر سیستمی برای شما جذاب است، شاید بهتر باشد از میان درسها و مطالب مطرح شده، ابتدا مطالعهی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
گزینهی دیگر هم، پیگیری منظم مجموعه درسهای دوره MBA متمم است.
تمرین و مشارکت در بحث
در این درس، بر یک نکتهی ساده اما بسیار مهم تأکید کردیم.
در بسیاری از مواقع، ما خودمان برای یک سیستم، هدف تعیین میکنیم. اما وقتی سیستم با تمام وجود برای تحقق آن هدف تلاش میکند و روی آن هدف متمرکز میشود، از رفتار آن سیستم و ناکارآمدیهایش شگفتزده میشویم.
آیا شما هم در زندگی شخصی یا محیط کسب و کار چنین تجربهای داشتهاید؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد میکند:
- تعریف سیستم چیست؟ تفکر سیستمی چیست؟ (نقشه راه درس)
- یک کلیپ تصویری درباره تفکر سیستمی (بالانس)
- فایل صوتی معرفی تفکر سیستمی
- فایل صوتی :مبانی و مفاهیم تفکر سیستمی
- تعریف سیستم و تفکر سیستمی
- چگونه میتوان به یکی از بهترین خودروسازان جهان تبدیل شد؟ (اتلی هارداسن)
- رویکرد سیستمی یعنی توجه به ترکیب (سنتز) به جای تجزیه (آنالیز)
- تفکر خطی در برابر تفکر سیستمی
- گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- مبانی تحلیل سیستم (اجزا، روابط، هدف)
- نقاط اهرمی، نقاط کلیدی و نقاط مرزی در سیستمها
- راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید
- اثر مار کبرا – کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- دایره همدلی | ما با چه کسانی همسرنوشت هستیم؟
- معرفی پادکست فریکونومیکس | استیون لویت و استیون دابنر
- وقتی سیستمها در برابر سیاست شما مقاومت میکنند
- آنکس که راه حل مسئله را میدانست، عاشق مسئله شده است
- تفاوت رویداد و روند در تفکر سیستمی و تحلیل سیستمها
- گاوین اشمیت: فاصله بین خبرها و فهم ما
- راسل اکاف و تدوین مدرن تفکر سیستمی
- راسل اکاف، تفکر سیستمی و هدفهای ضمنی
- مسائل چند ریشهای: زنبورهایی که ناپدید میشدند
- چه کسی مقصر است؟
- تفکر سیستمی (فایل صوتی سمینار محمدرضا شعبانعلی)
- همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریه های علمی استخراج کرد
- بازخورد یا فیدبک چیست؟
- آرکتایپهای سیستمی | جابجایی بار در سیستم
- آرکتایپهای سیستمی | موفقیت سهم موفقهاست
- آرکتایپهای سیستمی | گلولههای برفی و محدودیتهای رشد
- آرکتایپهای سیستمی | فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها
- آرکتایپهای سیستمی | هدف گذاری اشتباه برای سیستمها
- تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- نگرش سیستمی و مرور آن توسط راسل اکاف (۱)
- راسل اکاف: نگرش سیستمی، تحلیل مستقل از محیط را نمیپذیرد (۲)
- آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
- مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
- پارادوکس ایکاروس – همان چیزی که موفقمان کرده میتواند باعث شکستمان شود
- درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه ذهنی
- پیتر سنگه و چند جمله کوتاه در مورد تفکر سیستمی
- کتاب پنجمین فرمان نوشته پیتر سنگه درباره سازمان یادگیرنده
- کتاب رقص تغییر | چالشهای تغییر پایدار | پیتر سنگه
- پروژه پایانی درس تفکر سیستمی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : امیرمحمد قربانی
۱
هدف اصلی سیستم بهداشت و درمان، میبایست حفظ یا ارتقای Well-Being باشد، نه وجود نداشتن بیماری.
گاهی، با کار بیشتری نکردن در مورد بیماری است که به این هدف میرسیم و اقدامات تیم درمان برای ریشهکن کردن بیماری به هر قیمتی، Well-being را کاهش خواهد داد.
امیدوارم بتوانم برای خودم نیز، این نظریه مورد حمایتم را به نظریه مورد استفاده تبدیل کنم.
۲
بارها پیش آمده است که هنگام تلاش برای هدفهای عددی، گرفتار این آرکیتایپ شدهام. زمانی، هدفگذاریهای من، عمدتا هدفهای عددی بودند:
- اینقدر صفحه در روز کتاب بخوانم.
- روزی یک عدد تمرین در متمم حل کنم.
- یک مبحث از دروس دانشگاهیام را مطالعه کنم.
چند روزی که میگذشت، میدیدم که تلاش من در این راستاست که به این عددها برسم. خواندن ۱۰۰ صفحه Non-fiction با ۱۰۰ صفحه Fiction تفاوت بسیار دارد. مباحث دروس دانشگاهی یا دروس متمم نیز همینطور.
من به سمتی پیش میرفتم که نوع کتاب یا درس متمم یا مبحث دروس تخصصی خودم را بهگونهای انتخاب کنم که بتوانم به آن هدفگذاری عدد برسم.
نتیجهاش این بود که کتابها به سمت Fiction، دروس تخصصی به سمت مباحثی که بر آنها مسلطتر هستم و درسهای متمم به سمت آنهایی که کامنتگذاشتن در آنها راحتتر است، رفت.
به بیان دیگر، هدف اصلی را فراموش میکردم و بیش از حد درگیر اقدامها میشدم.
اکنون دیگر کمتر از این جنس هدفگذاری استفاده میکنم.
مثلا در مورد کتاب خواندن، پس از گوش دادن به فایل راهنمای خرید و خواندن کتاب، اکانت Goodreads ام را پاک کردم. زیرا که این فضا، مرا به سمت این هدفهای عددی و تعداد کتاب و صفحهی خوانده شده، میفرستاد. این روزها، از Libib برای ثبت کتابهایم استفاده میکنم. بدیهای Goodreads برای من را ندارد و از آن راضی هستم.