آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟

اگر به دنبال یک تمرین خوب برای تسلط بهتر بر تفکر سیستمی هستید، چالش میان کتابفروشها و نمایشگاه کتاب، یک گزینهی مناسب است.
به همین علت، تصمیم گرفتیم این بحث را در قالب دعوت به گفتگو مطرح کنیم تا فرصتی برای فکر کردن عمیقتر و جدیتر به این مسئله فراهم شود.
همانطور که میدانید، جز معدود کتابفروشیهایی که در مالکیت ناشران هستند، اغلب کتابفروشیها بخشی از شبکهی توزیع کتاب هستند و به عبارت دیگر، کتاب را از ناشران (و در واقع از شبکهی پخش کتاب) میخرند و به مردم عرضه میکنند.
برخی معتقدند که از میان تهدیدهای ریز و درشتی که برای شغل کتابفروشی در کشور ما وجود دارد، یکی هم نمایشگاه کتاب است.
ناشران در نمایشگاه کتاب، محصولات خود را به صورت مستقیم به دست مردم میرسانند و فاصلهای که میان آنها و مشتریان نهایی وجود دارد، از بین میرود.
گروهی از مشتریان هم، به خاطر تخفیفها (یا تب و تاب نمایشگاه)، ترجیح میدهند خریدهای خود را در بازهی چند هفته پیش و پس از نمایشگاه کتاب، متمرکز کنند و همهی خریدها را از نمایشگاه انجام دهند.
ضمن اینکه علاوه بر منافع اقتصادی برای خریداران، این نوع نمایشگاهها رویدادی فرهنگی محسوب میشوند و خرید کردن از نمایشگاه کتاب، برای بسیاری از مردم، فعالیتی است که با خرید کتاب از کتابفروشیها تفاوت دارد.
اینکه شما به عنوانِ یک فرد، چقدر خرید از کتابفروشیها را دوست دارید یا اینکه حضور در نمایشگاه کتاب را ترجیح میدهید، یک انتخاب شخصی است. اما اینکه در مقام سیاستگذار و تصمیمگیر، نقش و جایگاه نمایشگاه و کتابفروشیها باید چگونه تعریف شود، مسئلهای است که میتواند یک تجربهی ذهنی جذاب و تمرینی برای تقویت نگرش سیستمی باشد.
ابتدا چند نمونه از حرفهایی را که در تعارض میان نمایشگاه و کتابفروشی مطرح میشود با هم مرور کنیم:
نمایشگاه کتاب، به سادگی میتواند بر روی دو تا سه ماه فروش کتابفروشهای محلی تأثیر منفی بگذارد و شوکی جدی برای فروش این فروشگاهها محسوب میشود.
نمایشگاه کتاب، نوعی رویداد فرهنگی است که کتاب و کتابخوانی را تشویق میکند و اتفاقاً اثر مثبت این تشویق، تا حدی در سایر فصلهای سال هم باقی میماند.
از حذف کتابفروشیهای محلی، هیچکس جز کتابفروشها ضرر نمیکند. این صنف – درست مانند صنف تاکسیهای معمولی – در حال نابود شدن است و باید الگوهای جدید را (از نمایشگاه گرفته تا فروش دیجیتال) به عنوان جایگزین خود بپذیرد.
در بلندمدت، ناشران از کمرنگ یا حذف شدن کتابفروشیهای محلی ضرر میکنند. این کتابفروشیها، فضاهایی برای تبلیغ دائمی کتاب و کتابخوانی هستند و بر پایهی رابطهای که با خوانندگان شکل میدهند، موتور محرک بخشی از تقاضای بازار هستند.
کتابهایی که از نمایشگاه خریداری میشوند، با کتابهایی که در طول سال خریده میشوند، تفاوت دارند. بخشی از کتابهای نمایشگاه، نیاز واقعی خوانندگان نیستند و خرید آنها، صرفاً خریدی تکانشی (Impulsive) است. بنابراین، نباید اثر نمایشگاه را منفی فرض کنیم.
بودن نمایشگاه کتاب فینفسه بد نیست. اما نمایشگاه باید به محلی برای ملاقات با ناشران و نویسندگان و مترجمان تبدیل شود و جنبهی فرهنگی آن بر جنبهی تجاریاش غالب شود. این فروشِ کتاب در نمایشگاه کتاب است که مشکلآفرین است و نه ذاتِ نمایشگاه کتاب.
خردهفروشی توسط عمدهفروشها، در همهی صنایع کمابیش وجود دارد و به عنوان بخشی از واقعیت بازار پذیرفته شده است. در این زمینه، کتابفروشهای محلی از بخت بهتری برخوردار هستند. چون این نوع حضور جدی عمدهفروشها در بازار خردهفروشی، به مقطع کوتاهی در نمایشگاه کتاب محدود است و در باقی سال، تقریباً ناچیز است.
کتابفروشیهای محلی باید به تدریج یاد بگیرند که «تجربهی لذتبخشِ بودن با کتاب و خریدن کتاب» را ایجاد کنند و خود را در نقش سوپرمارکتی که کتاب میفروشد نبینند. تجربهی حضور در کتابفروشی میتواند با تجربهی حضور در نمایشگاه تفاوت داشته باشد و اگر کتابفروشها در این زمینه کوتاهی کردهاند، نباید آن را گردن نمایشگاه کتاب بیندازند.
فهرست بحثها، ادعاها، انتقادات و راهکارها، بسیار طولانیتر از این چند موردی است که در اینجا مطرح شد و اگر به بازار کتاب و نشر علاقهمند باشید، بسیار بیشتر از اینها را خوانده و شنیدهاید.
شما در این میان چه تحلیلی دارید؟ اثرات کوتاهمدت و بلندمدت نمایشگاه کتاب بر روی کتابفروشیها را چگونه میبینید؟ کمککننده یا مخرب؟
اگر در جایگاه سیاستگذاران باشید، آیا برخی کنترلها و محدودیتها را در این زمینه به نمایشگاه اعمال میکنید؟ یا معتقدید که این وظیفهی کتابفروشیهاست که جایگاه خود را در اکوسیستم کتاب و کتابخوانی بیابند و نباید از آنها به طور ویژه حمایت شود.
چه اطلاعات، دادهها و آمارهایی میتوانند به ما برای تحلیل بهتر وضعیت موجود کمک کنند؟ کدامیک از این اطلاعات به سادگی در دسترس هستند؟ کدام را با نظرسنجی و تحقیقات میدانی میشود به دست آورد؟ آیا دادهها و اطلاعاتی هستند که در عین کلیدی بودن، نتوان آنها را برآورد کرد و سنجید؟
دسترسی کامل به مجموعه درسهای تفکر سیستمی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت ویژه در متمم، علاوه بر دسترسی به مجموعه درسهای تفکر سیستمی، به مجموعه گستردهتری از درسها به شرح زیر نیز دسترسی پیدا خواهید کرد:
البته اگر تفکر سیستمی برای شما جذاب است، شاید بهتر باشد از میان درسها و مطالب مطرح شده، ابتدا مطالعهی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
گزینهی دیگر هم، پیگیری منظم مجموعه درسهای دوره MBA متمم است.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد میکند:
- تعریف سیستم چیست؟ تفکر سیستمی چیست؟ (نقشه راه درس)
- یک کلیپ تصویری درباره تفکر سیستمی (بالانس)
- فایل صوتی معرفی تفکر سیستمی
- فایل صوتی :مبانی و مفاهیم تفکر سیستمی
- تعریف سیستم و تفکر سیستمی
- چگونه میتوان به یکی از بهترین خودروسازان جهان تبدیل شد؟ (اتلی هارداسن)
- رویکرد سیستمی یعنی توجه به ترکیب (سنتز) به جای تجزیه (آنالیز)
- تفکر خطی در برابر تفکر سیستمی
- گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- مبانی تحلیل سیستم (اجزا، روابط، هدف)
- نقاط اهرمی، نقاط کلیدی و نقاط مرزی در سیستمها
- راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید
- اثر مار کبرا – کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- دایره همدلی | ما با چه کسانی همسرنوشت هستیم؟
- معرفی پادکست فریکونومیکس | استیون لویت و استیون دابنر
- وقتی سیستمها در برابر سیاست شما مقاومت میکنند
- آنکس که راه حل مسئله را میدانست، عاشق مسئله شده است
- تفاوت رویداد و روند در تفکر سیستمی و تحلیل سیستمها
- گاوین اشمیت: فاصله بین خبرها و فهم ما
- راسل اکاف و تدوین مدرن تفکر سیستمی
- راسل اکاف، تفکر سیستمی و هدفهای ضمنی
- مسائل چند ریشهای: زنبورهایی که ناپدید میشدند
- چه کسی مقصر است؟
- تفکر سیستمی (فایل صوتی سمینار محمدرضا شعبانعلی)
- همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریه های علمی استخراج کرد
- بازخورد یا فیدبک چیست؟
- آرکتایپهای سیستمی | جابجایی بار در سیستم
- آرکتایپهای سیستمی | موفقیت سهم موفقهاست
- آرکتایپهای سیستمی | گلولههای برفی و محدودیتهای رشد
- آرکتایپهای سیستمی | فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها
- آرکتایپهای سیستمی | هدف گذاری اشتباه برای سیستمها
- تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- نگرش سیستمی و مرور آن توسط راسل اکاف (۱)
- راسل اکاف: نگرش سیستمی، تحلیل مستقل از محیط را نمیپذیرد (۲)
- آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
- مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
- پارادوکس ایکاروس – همان چیزی که موفقمان کرده میتواند باعث شکستمان شود
- درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه ذهنی
- پیتر سنگه و چند جمله کوتاه در مورد تفکر سیستمی
- کتاب پنجمین فرمان نوشته پیتر سنگه درباره سازمان یادگیرنده
- کتاب رقص تغییر | چالشهای تغییر پایدار | پیتر سنگه
- پروژه پایانی درس تفکر سیستمی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : محمد صداقت
نمایشگاه کتاب یا فروشگاه کتاب؟
در دنیا مرسوم است که در نمایشگاه ها، فروش صورت نمی گیرد و صاحبان صنعت و کسب و کار آخرین دستاوردها و محصولات خود را به نمایش می گذارند. محصولاتی که حتی ممکن است هنوز به بازار عرضه نشده باشند.
اگر با این دیدگاه به نمایشگاه کتاب نگاه کنیم به نظر می رسد که عملاً با یک فروشگاه کتاب رو به رو هستیم. و اگر این رویداد به سمت درست خود هدایت شود باید در نمایشگاه کتاب مطلقاً فروش کتاب نداشته باشیم و به جای آن شاهد مواردی از این دست باشیم:
معرفی ترین های موضوعات مختلف
پنل های گفتگو حول کتاب های شاخص
پنل های گفتگو حول نویسنده های شاخص
نویسنده ها مستقیماً نظرات خوانندگانشان را بشنوند
نویسنده ها از کتاب ها و موضوعاتی که در دست نگارش دارند بگویند
پنل های آموزشی در مورد کتابخوانی، مهارت یادگیری، تمرکز، نویسندگی و...
شبکه سازی تخصصی کتابخوان ها
و...
با این رویکرد نمایشگاه کتاب رسالت اصلی خود را انجام خواهد داد و نه تنها رقیبی برای کتاب فروشی ها نخواهد بود بلکه می تواند با اثرگذاری مستقیم روی سطح مطالعه جامعه، موجب رونق کتاب فروشی ها شود.
****************
به نظر من بهتر بود این درس در سلسله درس های مهارت تصمیم گیری آورده میشد چون عملاً داریم در مورد یک تصمیم صحبت می کنیم و البته می دانیم که در گرفتن این تصمیم باید نگاه سیستمی داشته باشیم.