انضباط شخصی | نظم شخصی یا نظم درونی چیست؟

واژه‌های زیادی وجود دارند که برای بسیاری از ما بار معنایی منفی دارند یا لااقل هیجانی در ما ایجاد نمی‌کنند. نظم رفتاری، نظم شخصی، انضباط و سایر واژه‌های هم‌خانواده‌شان، در این گروه قرار می‌گیرند.

ناظم‌های مدرسه مثال خوبی هستند: اگر چه آنها انسان‌های مهمی بودند که بدون حضور‌شان ادامه تحصیل ما عملاً غیرممکن بود، اما کمتر برای ما دوست‌داشتنی بودند.

چند دقیقه دیر رسیدن صبح‌هنگام به کلاس، تنش و دردسر داشت.

نظم و انضباط چیزی است که همیشه دوست داریم و داشته‌ایم در همه جا ببینیم؛ اما دوست نداریم و نداشته‌ایم که کسی در مورد نظم و انضباط خودمان صحبت کند.

چنین است که اگرچه همه ما مدیریت زمان و تکنیک‌های آن را دوست داریم و پیگیری درسِ مدیریت زمان هم برایمان جذاب است، اما شنیدن اینکه نظم شخصی یکی از ابزارهای مهم در استفاده بهینه از زمان و یک ستون کلیدی در مهارت مدیریت زمان است، احتمالاً ما را چندان خوشحال نخواهد کرد.

تلاش برای بهبود نظم درونی

نکته‌ی مهم در این درس برای ما این است که نظم درونی یا نظم شخصی تا حد خوبی یک ویژگی قابل بهبود محسوب می‌شود و بخش قابل توجهی از آن، آموختنی است.

اگر چه نظم شخصی یک مفهوم مستقل است، اما اگر بخواهیم در پایان درسِ حاضر آن را به یکی از مفاهیمی که از قبل می‌شناخته‌ایم نزدیک بدانیم، بهتر است آن را به اراده در هدف‌گذاری و پیگیری عملی اهداف و تصمیم‌ها نزدیک بدانیم تا مباحثی مانند مرتب بودن و دقیق بودن.

البته در عین حال، نظم شخصی از بحث مدیریت زمان جدا و مستقل نیست؛ چرا که اگر کمی دقیق و منصفانه به برنامه‌ی زندگی خود نگاه کنیم، می‌بینم که نداشتن نظم شخصی بیش از هر عامل دیگری زمان ما را می‌خورد و می‌سوزاند.

نکته‌ی کلیدی این درس باید تا این لحظه برای شما مشخص شده باشد:

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت زمان به شما پیشنهاد می‌کند: