تعریف ایده چیست؟ ایده پردازی در کارآفرینی چگونه است؟
از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعه درسِ ایده و ایده پردازی
- به تفاوت یک ایدهی تجاری و یک جرقهی ذهنی توجه داشته باشند و این دو مفهوم را به جای یکدیگر به کار نبرند.
- بتوانند جرقههای ذهنی خود را تا حد امکان به یک ایده کارآفرینی قابل دفاع نزدیک کنند.
- بتوانند به خودشان و دیگر ایده پردازان کمک کنند تا جلسات اثربخشتری با سرمایه گذاران داشته باشند.

واژهی ایده از جمله واژههای کلیدی در بحث کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید است.
جالب اینجاست که افرادی که نقشهای متفاوتی در فعالیتهای کارآفرینانه دارند، عموماً نگاه کاملاً متفاوتی هم به مفهوم ایده دارند.
بهترین جایی که میتوانید این اختلاف نظر را ببینید، مذاکرهی میان صاحبان ایده و سرمایه گذاران است.
صاحبان ایده، گاهی حتی جرأت نمیکنند که جزئیات ایدهی خود را بگویند و معتقدند که ایده، تمام داشتهی آنهاست .
از سوی دیگر، سرمایه گذاران در جلسات رسمی (یا در جمعهای خصوصی خود) آنها را مسخره میکنند (یا لااقل جدی نمیگیرند) و میگویند که ایده روی زمین هم ریخته است و هنر اجرای ایده است و پیاده سازی یک ایده و تجاری سازی یک ایده، جز با پشتوانهی پول و سرمایه حاصل نمیشود .
به نظر میآید که بخشی از مشکل، در اینجاست که ایده پرداز و کارآفرین، تعریفهای متفاوتی از ایده در ذهن خود دارند و این باعث میشود که با وجود تشابه کلمات، دربارهی دو مفهوم کاملاً متفاوت صحبت کنند.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای کارآفرینی برای اعضای ویژه متمم امکانپذیر است.
تعداد درسها: ۶۹ عدد
دانشجویان این درس: ۶۰۴۴ نفر
تمرینهای ثبتشده: ۳۵۲۸ مورد
پس از فعال کردن اشتراک ویژه در متمم، به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
دوستانی که درسهای کارآفرینی متمم را مطالعه کردهاند، به درسهای زیر هم علاقه نشان دادهاند:
مدل کسب و کار | بیزینس پلن | ارزش آفرینی
تصمیم گیری | استراتژی | تفکر استراتژیک | داستان کسب و کار
مشاوره مدیریت | کوچینگ | مسیر شغلی
دیجیتال مارکتینگ | برندسازی | پرسونال برندینگ
مذاکره | مهارت ارتباطی | توسعه فردی
دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
تمرین (مهم):
در کسب و کارهایی که میشناسید یا در کسب و کار شخصیتان، یک ایده را مطرح کنید که در نگاه اول، به نظر میرسد کاملاً ارزشمند و زیبا و جذاب و اجرایی است.
سپس به ریزهکاریهایی اشاره کنید که عموم مردم به آن توجه نمیکنند یا اکثر کسب و کارها در پیاده سازی آن دچار مشکل میشوند.
ریزه کاریهایی که گاه عملاً به موانع درشت و جدی برای عملی شدن و اجرای اقتصادی یک ایده تبدیل میشوند.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید به شما پیشنهاد میکند:
- نقشه راه کارآفرینی و ایجاد و مدیریت کسب و کارهای کوچک (SBA)
- مهارتهای کارآفرینی چه هستند؟ آیا برای کارآفرینی آماده هستیم؟
- چرا میخواهید کارآفرین شوید؟ انگیزه شما از کارآفرینی چیست؟
- تعریف ایده چیست؟ ایده پردازی در کارآفرینی چگونه است؟
- از ایده تا فرصت اقتصادی: چند سوال برای ارزیابی ایده های کسب و کار
- انواع کارآفرینی چیست؟ کدام راه، میتواند برای شما مناسب باشد؟
- کارآفرینی سازمانی چیست و کارآفرین درون سازمانی چه میکند؟
- مسیر شغلی یک نردبان نیست | شریل سندبرگ
- نشانه های شکست یک کسب و کار کوچک چیست؟
- کارآفرینی در ایران و علتهای شکست آن | فایل صوتی برای دانلود
- مشاوره کسب و کار | درباره راه اندازی کسب و کار جدید
- فریلنسر کیست؟ به چه کسی فریلنسر (Freelancer) یا آزادکار میگویند؟
- خانه به دوش های دیجیتال (Digital Nomads)
- سازمان در مرحله تولد و مفهوم تعهد
- عمل زدگی: یکی از مشکلات سازمانها در مرحله نوزادی
- کسب و کار نوپا و کارآفرینی پاره وقت
- کسب و کار خانوادگی چیست و چه مزایایی دارد؟
- تهیه طرح توجیهی و انجام مطالعات امکان سنجی
- راهنمای اسلایدسازی و تدوین گزارش توجیهی برای راه اندازی یک کسب و کار
- برخی از ضعفها و چالشها و تهدیدهای کسب و کار خانوادگی
- طرح کسب و کار (طرح تجاری) چیست؟ چگونه بیزینس پلن بنویسیم؟
- نکتهای در مورد سبک زندگی کارآفرینان
- ویژگی های یک کارآفرین | مروری بر ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان
- راه اندازی کسب و کار | چه زمانی کسب و کار خود را شروع کنم؟
- راه اندازی کسب و کار | کارآفرینی را تنها آغاز میکنید یا با شریک؟
- راه اندازی کسب و کار | دردسرهای شباهت شرکا و تیم کارآفرین همگن
- راه اندازی کسب و کار | عاقبت شراکت با دوستان و خانواده
- یک انتخاب کلیدی در کارآفرینی | ثروت آفرینی بیشتر یا کنترل بیشتر؟
- موفقیت کسب و کارهای کوچک را با چه معیارهایی بسنجیم؟
- اشتباهات رایج کارآفرینان در مسائل مالی
- حرفهای جک ما | دربارهی کار، موفقیت و کارآفرینی
- یک استارت آپ جدید در زمینه مد و لباس
- کتاب با چرا شروع کنید | سایمون سینک
- کتاب ای کاش وقتی ۲۰ ساله بودم می دانستم | تینا سیلیگ
- کتاب نوآفرینی (آدام گرنت) | راهنمایی برای پرورش خلاقیت و نوآوری
- کتاب سختی کارهای سخت | دردسرها و چالش های یک مدیرعامل
- کتاب چالشهای کارآفرینی | دوراهیهای پیش روی کارآفرینان
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
نرم افزاری برای به اشتراک گذاری وسايل
من ماجرایی را که به این ایده مربوط میشود در سه بخش مطرح میکنم:
۱) معرفی ایده و سابقهی آن
۲) برخی از ریزهکاریها یا ظرافتهایی که - به گمان من - وجود دارد و در هنگام ایده پردازی جدی گرفته نشده.
۳) وضعیت امروز آن ایده.
معرفی ایده و سابقهی آن:
حدود سه یا چهار سال پیش بود که با رونق گرفتن بحث استارت آپها و برنامههایی مثل استارت آپ ویکند، چند نفر از دوستان من تصمیم گرفتند کسب و کاری مبتنی بر به اشتراک گذاری وسایل دایر کنند.
آنها کسب و کارهایی مانند Uber و Airbnb را مثال میزدند و میگفتند که الان دورهای است که اقتصاد بر مبنای اشتراک رواج یافته است.
ایدهی آنها، یک اپلیکیشن بود که شما به کمک آن میتوانستید وسایل خود را به دیگران قرض بدهید و یا از آنها قرض بگیرید. وسایلی که معمولاً مدت زیادی از عمر خود را استراحت میکنند و به کار گرفته نمیشوند. دستگاه دریل، دوربین عکاسی و مجموعهی آچار، از جمله مثالهایی بود که معمولاً در شرح ایدهی خود مطرح میکردند.
دوستانم، این ایده را بسیار شگفتانگیز و خارقالعاده میدانستند و معتقد بودند - و هستند - که به هر حال یک گروه، این ایده را پیاده سازی خواهد کرد و چالش اصلی این است که آنها اولین باشند.
جزئیات ایده مثل یک راز بود و به هیچکس گفته نمیشد و خود من هم آن را در یک کافیشاپ تاریک، بعد از تعهد به رازداری، شنیدم (پایینتر میگویم که بعداً قاعده فرق کرد).
طبیعتاً این شتاب در پیاده سازی، باعث شد که به دنبال سرمایهگذار بگردند و اتفاقاً دوست دیگری هم بود که ظاهراً ۴۰ میلیون تومان کنار گذاشته بود که در بورس سرمایهگذاری کند و چون شنیده بود که عصر، عصرِ موبایل و اپلیکیشنهای موبایل است، به آنها گفته بود که این سرمایه را - با جزئیاتی که نمیدانم - در اختیار آنها قرار میدهد.
ظرافتهای کوچک اما مهمی که دیده نشده (به نظر من):
من هم مانند دوستانم بر این باور بودهام و هستم که این نوع نرم افزارها، بخش مهمی از اقتصاد امروز و فردای جهان را به خود اختصاص دادهاند و میدهند.
اسنپ و تپسی، نمونههای پلتفرمهایی مبتنی بر این نوع نگرش به اقتصاد هستند.
قطعاً در آینده نمونههای دیگری در حوزههای دیگر هم خواهیم دید.
اما فکر میکنم به اشتراک گذاری ابزار، چالش مهمی هم دارد و آن، انتقال حق بهره برداری در کنار انتقال موقت مالکیت است.
ما وقتی از اوبر یا اسنپ یا تپسی، ماشین میگیریم، همچنان خودرو در اختیار راننده است. وقتی از Airbnb اتاق میگیریم، با وجود همهی ریسکها، معمولاً کنار گوش صاحبخانه هستیم. ضمن اینکه تخریب کل دارایی چندان ساده نیست.
اما وقتی شما جعبه ابزار من را میگیرید و آچار رینگی شماره ۱۰ گم میشود، جعبه ابزار تقریباً از بین رفته است. حالا نمیتوان به سادگی حساب کرد که خسارت چقدر است.
شما حاضر نیستید پول تمام جعبه ابزار را به من بدهید. اگر هم بدهید، با جعبه ابزار ناقصی که برایتان میماند چه میکنید؟
اگر هم پول یک آچار را بدهید، من باید چه کنم؟ آیا باید وقت بگذارم و بروم دست دوم آن را پیدا کنم؟
فرض کنیم که شما بگویید خودتان میروید و این کار را میکنید (به فرض آنکه پیدا شود)، در موارد پیچیدهتر چه باید کرد؟
دوربینی که زمین میخورد و هنوز کامل کار میکند، آیا هیچ تفاوتی با قبل از زمین خوردن ندارد؟ خوب میدانیم که وسایل الکترونیکی، با ضربه و حرارت و مشکلات مشابه، خیلی وقتها دچار شکستهای ظریف در اتصالات میشوند که بسیار دیر یا به ندرت خود را نشان میدهند. مشکلات بسیاری در این وسايل به Loose Connections و لحیمهای آسیب دیده و موارد مشابه باز میگردد.
اصلاً معیار سنجش کیفیت در هنگام تحویل گرفتن و پس دادن (وقتی بهره برداری بر عهدهی شماست) چیست؟
مشکل دیگری هم وجود دارد. چنین کاری، وقتی توجیه دارد که فاصلهی فیزیکی نزدیک باشد.
به عبارتی اگر به شما بگویند که دو اپلیکیشن A و B وجود دارند که دقیقاً همین کار به اشتراک گذاری ابزارها و وسایل را انجام میدهند، و یکی ۱۰۰۰۰ نفر و دیگری ۱۰۰ نفر مشتری دارد، باز هم نمیتوانید بگویید کدام موفقترند.
چون اگر ۱۰۰ نفر در یک کوچه باشند، این نمونهی کامل یک نرم افزار موفق است.
اما اگر ۱۰۰۰۰ نفر در سطح یک کشور پخش شده باشند، عملاً نمیتوانند از یکدیگر وسیله قرض بگیرند (شاید فقط از روی کنجکاوی نرم افزار را نصب کرده باشند).
آیا انتظار داریم مردم این نرم افزار را به همسایگانشان معرفی کنند؟
یا اینکه میخواهیم یک میلیون نفر آن را نصب کنند شاید در هر محلهای بتوانیم چند کاربر دیگر را بیابیم؟
روش اول با فرهنگ امروز (که ما همسایگانمان را نمیشناسیم و معمولاً دوست نداریم بشناسیم) تعارض دارد و روش دوم، هزینهی بسیار بالایی میخواهد که به سادگی قابل بازگشت نیست.
وضعیت فعلی:
دوستان من آن چهل میلیون را از دست دادهاند. اما هنوز امید خود را از دست ندادهاند (واقعیت این است که هر چه فکر میکنم نمیدانم برای اپلیکیشنی که هنوز لانچ نشده، چهل میلیون را چگونه میتوان از دست داد. منطقیتر بود امید را از دست میدادند و چهل میلیون در جیبشان بود).
اما اتفاق جالبی افتاده.
آنها امروز معتقدند که اصل این ایده، اصلاً یک ایده نیست. هر کسی ممکن است این جرقه به ذهنش برسد. جزئیات اجرای ایده هستند که میتوانند آن را موفق کنند یا شکست بدهند.
بر خلاف آن کافیشاپ تاریک چهار سال قبل، امروز آن جرقه را همه جا در زیر نور آفتاب با دوستانشان مطرح میکنند. از اینکه اولین بازیگر این بازار نباشند (و البته نیستند) ترسی ندارند. حرفهای همه را میشنوند. مدام یادداشت برداری میکنند. هر روز جزئیات بیشتری را به طرحشان میافزایند. نظر مردم را در مورد ایرادها و تهدیدها میپرسند و امیدوارند در آینده این ایده را اجرایی کنند.
نمیدانم ایدهشان موفق شود یا نه. اما میدانم که تصویری بسیار شفافتر از گذشته پیش روی آنهاست.