Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


کتاب صفر به یک | پیتر تیل


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۱۰۴۹۴

کتاب Zero to One که در فارسی به صفر به یک و نیز صفر تا یک ترجمه شده، یکی از کتاب‌های شناخته‌شده در زمینهٔ کارآفرینی به‌ویژه برای استارتاپ‌‌ها است.

پیتر تیل (Peter Thiel) کتاب صفر به یک را در سال ۲۰۱۴ منتشر کرد و این کتاب از آن روز تا کنون به عنوان یکی از کتاب‌های مرجع در بسیاری از فهرست‌هایی که کتابهای برتر استارتاپی را معرفی می‌کنند حضور دارد.

این درس به معرفی کتاب صفر به یک اختصاص دارد. به سبک همیشگی متمم در معرفی کتابهای مدیریتی ابتدا کمی دربارهٔ فضای کلی کتاب حرف می‌زنیم.

سپس خلاصه کتاب صفر تا یک را در حد چند پاراگراف خدمت‌تان ارائه می‌کنیم و یکی از موضوعات مطرح شده در کتاب را با جزئیات بیشتر بررسی خواهیم کرد.

فشار ذهنی هنگام مطالعه
نیاز به مشارکت شما
کسب و کار
زندگی
کتاب صفر تا یک

پیتر تیل – که در فارسی به شکل پیتر ثیل هم نوشته و خوانده می‌شود – یکی از کارآفرینان شناخته‌شدهٔ آمریکایی است. او یکی از بنیان‌گذاران PayPal و Palantir و از نخستین سرمایه‌گذاران فیسبوک است. علاوه بر این در قالب یک شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر به نام Founders Fund روی ده‌ها کسب و کار دیگر (از جمله SpaceX و airbnb و Spotify) نیز سرمایه‌گذاری کرده است.

دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۱۲ از پیتر تیل دعوت کرد تا درسی با موضوع کارآفرینی برای دانشجویان این دانشگاه برگزار کند.

ظاهراً بلیک مسترز (Blake Masters) یکی از دانشجویان آن کلاس، دقت و حوصلهٔ بسیاری برای جزوه‌نویسی به خرج داده و بعد از این‌که پیتر تیل جزوه‌های او را دید، قرار شد آن نوشته‌ها ویرایش و تکمیل شده و در قالب یک کتاب منتشر شود.

به همین علت روی جلد کتاب صفر به یک، زیر نام پیتر تیل، بلیک مسترز را به عنوان نویسندهٔ دوم می‌بینید.

کتاب صفر به یک

مخاطب کتاب صفر به یک چه کسانی هستند؟

اگر چه معمولاً کتاب صفر تا یک را به عنوان منبعی ارزشمند و عمومی برای کارآفرینی معرفی می‌کنند، اما عنوان فرعی کتاب که روی جلد آن آمده، توصیف مناسب‌تری از مخاطبانش ارائه می‌دهد:

Notes on Startups or How to Build The Future

مخاطبان اصلی کتاب، کسانی هستند که می‌خواهند استارتاپ راه‌اندازی کنند؛ آن هم نه هر شکلی از استارتاپ‌. بلکه استارتاپ‌هایی که قرار است تحول‌آفرین باشند و آینده‌ای متفاوت از امروز بسازند.

با این حال، اگر قصد راه‌اندازی استارتاپ ندارید، یا رویاهای بلندپروازانهٔ تحول جهان در سرتان نیست، و حتی اگر اساساً نمی‌خواهید کارآفرین شوید،‌ کتاب هم‌چنان بخش‌هایی دارد که می‌تواند دریچه‌ای تازه برای درک جهان اطراف به رویتان باز کند.

چرا صفر به یک؟

عنوان این کتاب با الهام از مدل ذهنی پیتر تیل و شیوهٔ نگاه او به پیشرفت و نوآوری انتخاب شده است. طبیعتاً اگر به افراد مختلف بگویید کسب و کارها را دسته‌بندی کنند، معیارهای متفاوتی را برای این دسته‌بندی به کار می‌گیرند. تیل یک دسته‌بندی دوبخشی در ذهن خود دارد:

  • صفر به یک: خلق از هیچ؛ انجام کاری که تا کنون تصوری از آن نداشته‌ایم
  • یک به n: کمک به فراگیر شدن چیزی که پیش از این خلق شده، انجام کاری که قبلاً روش انجامش را می‌دانسته‌ایم

او شرکت‌هایی مثل گوگل، اپل و فیس‌بوک را نمونهٔ حرکت‌های صفر به یک می‌داند. اگر کمی عقب‌تر برویم، اختراع لامپ‌های رشته‌ای و راه‌اندازی خط تولید در کارخانهٔ فورد را هم باید در همین دسته قرار داد.

اما در دستهٔ دوم، افراد و شرکت‌هایی را قرار می‌دهد که یک تکنولوژی و محصولِ موجود را در محدودهٔ بزرگ‌تری از جهان عرضه کرده‌اند. تمام کسانی که بعد از آمازون کوشیده‌اند کسب و کارهایی شبیه آن را در نقاط دیگری از جهان راه‌اندازی کنند، از نگاه پیتر تیل در دستهٔ دوم (یک به n) قرار می‌گیرند.

کتاب صفر تا یک

همین تقسیم‌بندی ذهنی است که باعث می‌شود پیتر تیل تأکید کند که بیل گیتس و مارک زاکربرگ بعدی، سیستم عامل و شبکه اجتماعی نخواهند ساخت و اگر کسی به تقلید از آن‌ها چنین کاری انجام دهد، چیزی  از این افراد یاد نگرفته است.

«حرکت از صفر به یک» صرفاً پیشنهاد است؟ یا ضرورت؟

واضح است که حرکت از صفر به یک چندان ساده نیست. احتمالاً افراد بسیاری هستند که ترجیح می‌دهند کسب و کار خود را بر پایهٔ حرکت از یک به n بنا کنند.

پیتر تیل ارزش فعالیت‌های دستهٔ دوم را انکار نمی‌‌کند. اما تأکید او بر این است که به هر حال «باید» عده‌ای در جهان باشند که حرکت از صفر به یک را انجام دهند. ایدهٔ او – نقل به مضمون – چنین است:

وقتی به بهبود وضعیت جهان فکر می‌کنید، چه چیزی به ذهن‌تان می‌رسد؟

این‌که همهٔ کشورها به تکنولوژی‌ها و ابزارهای فعلی دست پیدا کنند؟ این‌که همهٔ مردم جهان بهترین کیفیت اینترنت، بهترین خودروها، مجهزترین کارخانه‌ها و پیشرفته‌ترین محصولات را داشته باشند؟

چنین چیزی در عمل غیرممکن است. حتی به فرض این‌که منابع مالی برای چنین کاری وجود داشته باشد و یا تکنولوژی بسیار ارزان و فراگیر شود، واقعیت این است که روش‌هایی که ما فعلاً برای تولید و عرضهٔ خدمات به کار می‌بریم بسیار ناکارآمد هستند.

هم‌اکنون ما به ازاء هر کار کوچکی که انجام می‌دهیم، آسیب‌های بزرگی به طبیعت می‌زنیم؛ از مصرف منابع طبیعی تا تولید گازهای گلخانه‌ای و آلوده‌ کردن محیط زیست.

اگر بکوشیم تکنولوژی‌های فعلی در تمام جهان گسترش یابند، پیش از رسیدن به نقطهٔ هدف، جهان نابود شده است.

باید کسانی باشند که روش متفاوتی برای انجام کارها پیدا کنند. باید کسانی باشند که تکنولوژی‌هایی بهتر و کارآمدتر، با اثرات منفی و عوارض کمتر بسازند. باید کسانی باشند که به حرکت از یک به n قانع نباشند. بلکه بکوشند ما را از صفر به یک ببرند.

«آینده» یعنی چه؟

گفتیم که عنوان فرعی کتاب صفر تا یک تأکید می‌کند که این کتاب دربارهٔ ساختن آینده است.

احتمالاً با آن‌چه در توضیح «صفر به یک» گفتیم و آن را با «یک به n» مقایسه کردیم، می‌توانید تصور کنید که پیتر تیل وظیفهٔ ساخت آینده را بر دوش کسانی می‌بیند که مسئولیت حرکت از صفر به یک را پذیرفته‌اند.

او بارها در کتابش از آینده (Future) حرف می‌زند و به نظر می‌رسد که می‌خواهد بکوشد تصویری شفاف از مفهوم «آینده» در ذهن مخاطبانش ترسیم کند.

تیل برای آینده دو ویژگی تعریف می‌کند. ویژگی اولی این‌که آینده ریشه در حال دارد و ویژگی دوم این‌که آینده به کلی با حال متفاوت است.

بنابراین او آینده را یک مفهوم زمانی نمی‌بیند. مثلاً از نظر او، همین که امسال گذشته و به سال بعد رسیدیم، نمی‌توانیم بگوییم به آینده وارد شده‌ایم یا آینده را تجربه کرده‌ایم.

ما زمانی می‌توانیم بگوییم آینده را دیده‌ایم یا در شکل‌گیری آینده نقش داشته‌ایم، که تحول بزرگی ایجاد شود (یا در ایجاد چنین تحولی نقش ایفا کنیم).

به عبارت دیگر:  «اگر صد سال بگذرد و تغییری جدی در شکل و ماهیت زندگی بشر روی ندهد، ما هنوز در زمان حال هستیم و حتی یک گام هم به آینده نزدیک نشده‌ایم.» 

باورهای فراگیر را به سادگی نپذیریم

چه کسانی می‌توانند ما را از صفر به یک ببرند؟

چه کسانی می‌توانند به جای گسترش افقی (تکرار آن‌چه که هست) به گسترش عمودی (ساختن آن‌چه که نیست) کمک کنند؟

از نظر پیتر تیل، کسانی می‌توانند چنین نقشی ایفا کنند که به سادگی باورهای فراگیر را نپذیرند. تیل معتقد است که هنوز اسرار زیادی در جهان باقی است که ما می‌توانیم آن‌ها را کشف کنیم و دیوارها و مرزهای بسیاری وجود دارد که آن‌ها را به عنوان محدودیت پذیرفته‌ایم، اما می‌شود آن‌ها را شکست و از رویشان عبور کرد.

او معتقد است که ما میوه‌های در دسترس درخت دانش را چیده‌ایم و میوه‌های بسیاری وجود دارند که هنوز چیده نشده‌اند.

یکی از پیام‌های اصلی کتاب صفر به یک همین است: بسیاری از کسب و کارهای بزرگ، به حل مسائلی پرداخته‌اند که دیگران یا اساساً آن مسئله را ندیده‌ بودند، یا حل آن را غیرممکن می‌دانسته‌اند.

بر پایهٔ همین باور است که او در بسیاری از جلسات مصاحبه‌اش چنین سوالی را از داوطبان می‌پرسد:

یافتن پاسخ این سوال ساده نیست. پیتر تیل توضیح می‌دهد که بسیاری از داوطلبان پاسخ اشتباهی به این سوال می‌دهند.

مثلاً فرض کنید کسی بگوید: «به نظرم نظام آموزشی امروزی ناکارآمد است.» شاید این حرف ساختارشکنانه به نظر بیاید، اما می‌دانیم که افراد بسیاری در دنیا آن را قبول دارند و درباره‌اش حرف زده‌اند (در سوال گفته شده: افراد کمی آن را قبول داشته باشند).

یا شاید فردی بگوید من تکامل (Evolution) را قبول دارم (یا ندارم). در هر دو حالت، فرد در یکی از دو اردوگاه بزرگ متخاصم قرار می‌گیرد.

وقتی می‌گویید «افراد کمی با من هم‌عقیده هستند و آن حقیقت را پذیرفته‌اند» عملاً منظورتان این است که:

  • من با تمام وجود به یک حقیقت باور دارم
  • با پذیرفتن این حقیقت، تقریباً در برابر تمام جهان ایستاده‌ام

تیل تأکید می‌کند که صرفاً کسانی می‌توانند ما را از صفر به یک ببرند که این جنس نگاه و باور را داشته و پاسخ چنین سوالی را یافته باشند.

و اگر از خودش بپرسید که «پاسخ تو به این سوال چیست؟» همان چیزی را می‌گوید که کمی بالاتر گفتیم.

تیل معتقد است که اکثر انسان‌ها رویای گسترش افقی امکانات در جهان را در سر می‌پرورانند (یعنی: ای کاش همه بتوانند از امکانات موجود بهره‌مند شوند). اما تیل از چنین آرزویی می‌ترسد و ترجیح می‌دهد به گسترش عمودی جهان فکر کند (یعنی: ای کاش فناوری‌های بهتری جایگزین فناوری‌های موجود شوند تا بدون خطر نابودی این سیاره، بشود آن‌ها را به تمام زمین گسترش داد).

انحصار از نگاه پیتر تیل

محدودیت در دسترسی کامل به این مجموعه درس

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های کارآفرینی برای اعضای ویژه متمم امکان‌پذیر است.

  تعداد درس‌ها: ۶۴ عدد

  دانشجویان این درس: ۶۱۲۱ نفر

  تمرین‌های ثبت‌شده: ۳۶۳۶ مورد

پس از فعال کردن اشتراک ویژه در متمم، به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در این‌جا ببینید:

  نقشه راه یادگیری درس‌های متمم

دوستانی که درس‌های کارآفرینی متمم را مطالعه کرده‌اند،‌ به درس‌های زیر هم علاقه نشان داده‌اند:

  مدل کسب و کار  |  بیزینس پلن  |  ارزش آفرینی

  تصمیم گیریاستراتژیتفکر استراتژیک | داستان کسب و کار

  مشاوره مدیریت  |  کوچینگ  |  مسیر شغلی

  دیجیتال مارکتینگ  |  برندسازی  | پرسونال برندینگ

  مذاکره  |  مهارت ارتباطی  | توسعه فردی

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

ترجمهٔ فارسی کتاب صفر به یک

تا کنون ترجمه‌های متعددی از کتاب پیتر تیل به فارسی عرضه شده است. از جملهٔ این ترجمه‌‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ترجمه واسع علوی و راهله یوسف‌زاده (نشر نوین)
  • ترجمه فرانک باجلان (انتشارات معیار علم)
  • ترجمه زینب عفتی (انتشارات شمشاد)

از میان ترجمه‌های موجود، ما توانستیم ترجمهٔ نشر نوین را تهیه و با متن اصلی مقابله کنیم.

کتاب صفر به یک نشر نوین

ویژگی مثبت ترجمه را می‌توان امانتدارانه بودن آن دانست. اما یک نقطهٔ ضعف بزرگ وجود داشت و آن این‌که خواندن متن و درک پیام نویسنده گاهی دشوار می‌شد. همان مشکلی که در خواندن بسیاری از ترجمه‌های فارسی،‌ به خاطر انتخاب سریع معادل از روی واژه‌نامه‌ها – بدون توجه به متن و موضوع – روی می‌دهد.

مثلاً پیشنهاد واژهٔ تک‌قطبی برای Monopoly اگر چه در یک واژه‌نامه می‌تواند درست باشد (mono = تک و pole = قطب) اما تقریباً هیچ کس در زبان فارسی در متنی که به اقتصاد و کسب و کار می‌پردازد، واژه‌ٔ تک‌قطبی را به جای انحصار به کار نمی‌برد.

چنین واژه‌ای بیشتر در متون سیاسی به کار می‌رود و در آن‌جا هم به عنوان معادل Unipolar (و نه Monopoly) در نظر گرفته می‌شود.

نمونه‌هایی از این دست در ترجمه فراوان هستند. مثلاً پیتر تیل در کتاب دربارهٔ کسانی که بازار خود را Narrow در نظر می‌گیرند صحبت کرده است. Narrow در این‌جا به معنای «محدود تعریف کردن بازار» یا «در نظر گرفتن یک بازار کوچک» است. اما در متن فارسی، از اصطلاح «بازار کم‌عرض» استفاده شده که بیشتر برای توصیف معماری بازار صحیح است (مثلاً: عرض بازار کم است و ماشین‌ها نمی‌توانند از خیابان‌هایش عبور کنند یا گاری‌های بار به راحتی در آن نمی‌پیچند).

امیدواریم که همهٔ مترجمان عزیز کشورمان، با دقت و وسواس بیشتری به ترجمهٔ متن‌ها بپردازند و ویراستاران هم، به بررسی ساختار جمله محدود نشوند و از این‌که حرف نویسنده به درستی به زبان مقصد ترجمه شده اطمینان حاصل کنند.

تمرین و مشارکت در بحث

به سوالی که پیتر تیل در مصاحبه‌هایش مطرح می‌کند فکر کنید. شما چه پاسخی برای آن دارید؟

بعد از خواندن این درس چه کار کنم؟

  اگر آنچه در نیمهٔ دوم این درس دربارهٔ انحصار مطرح شد برای شما جذاب است، پیشنهاد می‌کنیم درس معنی انحصار را هم بخوانید تا با این مفهوم بهتر آشنا شوید.

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    عباس سلطانی ، محسن قربانی ، ، شایان عالمیان ، محمد زرافشان

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۶۶ نظر برای کتاب صفر به یک | پیتر تیل

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .