مدیریت تقاضا چیست و چرا انجام میشود؟

مدیریت تقاضا، از جمله مفاهیم کلیدی در حوزهی مدیریت محسوب میشود.
نه تنها کسب و کارهای خصوصی، بلکه دولتها و نهادهای غیردولتی و غیرانتفاعی نیز، با چالش مدیریت تقاضا مواجه هستند. در بسیاری از حوزهها، تقاضای کالا یا خدمت، به سرعت و به میزان زیادی تغییر میکند.
این در حالی است که نمیتوان ظرفیت عرضه را، به سرعت تغییر داده و اصلاح کرد. طبیعتاً در چنین شرایطی عرضه کننده، نمیتواند ظرفیت عرضهی خود را به میزان نامحدود بالا ببرد.
بانکها نمیتوانند آنقدر گیشه داشته باشند تا مطمئن شوند که هیچیک از ما در صف نخواهیم ایستاد. اما از سوی دیگر، نمیتوانند تعداد گیشهها را خیلی کم کنند. چون هزینهی چنین تصمیمی، افزایش نارضایتی مشتریان است.
کشورهایی که دانشگاهها را به صورت دولتی اداره میکنند، نمیتوانند برای همهی درخواست کنندگان، صندلی داشته باشند. چون به محض کاهش تعداد نسل جوان متقاضی دانشگاه، حجم بزرگی از سرمایهی کشور، در ساختمانهای بیخاصیت و آزمایشگاههای بیاستفاده و ظرفیتهای غیرقابل استفادهی نیروی انسانی، هرز خواهد رفت.
یک هتل ساحلی در جنوب یا شمال کشورمان هم، به نوعی با همین نوسان تقاضا روبروست. فصلهایی از سال، اتاق خالی وجود ندارد و زمانهای دیگری هست، که به زحمت میتوان یک اتاق را اجاره داد.
بخشی از این مسئله، در زمان طراحی ظرفیت، مورد بحث قرار میگیرد:
کسانی که متخصص مدیریت عملیات یا مدیریت خدمات هستند، به هر حال باید در مورد تعداد بهینهی اتاق برای یک هتل، ظرفیت متوسط بهینه برای تولید انرژی، تعداد بهینه گیشهها در یک بانک و تعداد مناسب صندلیها برای متقاضیان آموزش دانشگاهی، تصمیم بگیرند.
اما بخش دیگری از بازی، باقی میماند. همان چیزی که به آن مدیریت تقاضا گفته میشود:
مدیریت تقاضا به معنای پیش بینی روند تقاضا و برنامهریزی برای ارائهی اقتصادی محصول و در یک گام فراتر از آن، کمک به تطبیق روند تقاضا با ظرفیتهای موجود است.
افزایش قیمت اتاق هتلها در زمان تعطیلات و دورههای خوش آب و هوا و کاهش آن در دورههایی که تقاضای کافی وجود ندارد از جملهی ابزارهای مدیریت تقاضا است. همچنین، تعیین تعرفههای مختلف برای مصرف برق، در دورههای زمانی پرمصرف و کم مصرف، شیوهی دیگری برای مدیریت تقاضا است.
حتی کسب و کارها با انتخاب هوشمندانهی زمانِ تبلیغات، میتوانند به مدیریت بهتر تقاضای خود کمک کرده یا در صورت اشتباه در این حوزه، برای خود بحران اقتصادی بیافرینند.
البته راهکارهای دیگری هم برای مدیریت تقاضا وجود دارد.
به عنوان مثال، بعضی شرکتها در قالب قراردادهای چارتر، بخشی از ظرفیت یا تمام ظرفیت خود را به مجموعهی دیگری برونسپاری میکنند و به این شکل، با پذیرفتن حاشیه سود کمتر، زحمت و هزینه و ریسک مدیریت تقاضا را از دوش خود برمیدارند.
تمرین:
چه شیوههای دیگری را برای مدیریت تقاضا در کسب و کارهای مختلف مشاهده کردهاید؟ یا در مورد آنها شنیدهاید؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : شراره شیری جیان
در مثال بانک، بنظرم در حال حاضر با توجه با خدمات اینترنتی و تلفنی ، برای برخی از امور بانکی دیگر نیاز مراجعه حضوری وجود ندارد و باعث شده شعب متراکم از مراجعه کننده نباشد (مثل پرداخت قبوض ، انتقال وجه ، پرداخت اقساط). ضمنا با نصب دستگاههای نوبت دهی در شعب از تجمع پشت باجه هم کاسته شده است.

هنگام جستجو در اینترنت سایت http://marketingpub.blogfa.com/post/16 را دیدم که در آن انواع تقاضا ها را تقسیم بندی کرده و بر اساس اینکه با چه نوع تقاضایی مواجه هستیم شیوه بازاریابی را هم بیان کرده بود. البته نا گفته نماند که سایت مذکور نیز منبع خودش را "بازاریابی و مدیریت بازار، دکتر داور ونوس، احمد روستا و دکتر ابراهیمی، انتشارات سمت" معرفی کرده است .
من در اینجا مختصری از دسته بندی انواع تقاضاهای عنوان شده را بیان میکنم و دوستان اگر تمایل داشتند میتوانند به متن اصلی مراجعه کنند.