احترام به فعالیت های ذهنی – بخشی از برندسازی درونی برای افزایش عزت نفس (۲)

فعالیت های ذهنی و احترام به دنیای ذهنی یکی از زیرمجموعه های مهم فاکتور خودآگاهی و زندگی آگاهانه است که ناتانیل براندن به عنوان یکی از شش ستون عزت نفس مورد توجه قرار میدهد.
اما قبل از اینکه وارد جزئیات بحث بشویم، اجازه بدهید با هم چند تجربه را مرور کنیم. کدامیک از این نوع گفتهها برای شما آشناست:
- عملاً از ما میخواهند که ادامهی دست و پای مدیرمان باشیم. هیچ اختیاری از خودمان نداشته باشیم. از ما یک عروسک ساختهاند.
- من برای بچههایم مثل دستگاه خودپرداز شدهام. فقط وقتی پول لازم دارند به سراغم میآیند.
- در محیط کار، من را به عنوان ماشین امضا میبینند. فقط نامهها و چکها را میآورند و امضا میگیرند و میروند.
- احساس میکنم شریک عاطفیام، من را فقط برای مهمانیهایش میخواهد. شیک و تمیز و مرتب باشم برایش آبروداری کنم.
- اینها من را به خاطر مدرک تحصیلیام در شرکت استخدام کردهاند. میخواستند رتبه بگیرند. باید چند کارشناس ارشد در تیم خود میداشتند.
- باید رأس ساعت ۹ خانه باشم. حتی پنج دقیقه تاخیر هم قبول نیست. حتی کسی توضیح من را هم نخواهد شنید. تقریباً برخوردی که با مرغها میکنند. یک ساعت خاص باید وارد لانهات بشوی و بخوابی!
موارد فوق، در ظاهر با یکدیگر شباهت چندانی ندارند و هر کدام از یک شرایط کاملاً متفاوت حرف میزنند.
اما یک ویژگی مهم در آنها مشترک است: در همهی آنها، ما گلهمند هستیم که خودمان و هویت خودمان نادیده گرفته شدهایم و مانند یک قطعه از یک دستگاه مکانیکی به ما نگاه میشود. این دستگاه مکانیکی ممکن است محیط کار، محیط خانه، فرایندهای سازمانی یا حتی رابطه عاطفی باشد.
کارکرد مشخصی برای ما تعریف شده و باید آن نقش و کارکرد را به خوبی ایفا کنیم و احساس میکنیم شاید اگر کس دیگری هم به جای ما بود که این نقش را ایفا میکرد، هیچ تفاوتی بین من و او قائل نمیشدند.
این نقطهی شروع همان روندی است که کاهش تدریجی عزت نفس را به همراه دارد.
عزت نفس قرار است نشاندهندهی قیمت و ارزشی باشد که ما برای خود قائل هستیم. بنابراین هر بار که سهمی از وجود ما، در چرخ دندههای یک مجموعه یا سازمان یا رابطه، به صورت کاملاً مکانیکی و ابزاری درگیر میشود، این خطر وجود دارد که احساس کنیم ارزش ما کم است یا آنقدر که فکر میکنیم ارج و مقام نداریم.
نمیتوانید با کسی که برند خود را در خلوت درونش با یک قطعهی مکانیکی و یک ابزار برای دیگران تعریف کرده است، از عزت نفس و ارزش و منزلت صحبت کنید.
آیا میتوانیم این نوع از ارتباطها را در محیط کار یا زندگی یا رابطهها یا دوستیها به صورت کامل از بین ببریم؟ قطعاً نه.
برخی از (و نه همهی) این وضعیتها، بخش اجتناب ناپذیر زندگی انسانی هستند. همچنین، گاهی اوقات تلاشهای ما برای تغییر در محیط کار و زندگی به نتیجهی مطلوب نمیرسد.
گاه اطرافیان از ما یک روبات هوشمند میخواهند و نه یک انسان با اختیار و توان تحلیل و البته پیش بینی ناپذیری.
ناتانیل براندن در اینجا با نگاهی واقع گرایانه (که اتفاقاً آن را بخشی از ضروریات افزایش عزت نفس میداند) میکوشد به ما کمک کند تا اثرات نامطلوب این بخش از زندگی را در قضاوتی که نسبت به خودمان داریم، کاهش دهیم:
دوست عزیز.
دسترسی کامل به این درس برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت به عنوان کاربر ویژهی متمم، علاوه بر دسترسی به این مطلب، به سایر بحثهای مرتبط با عزت نفس هم دسترسی پیدا میکنید.
همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
البته از میان درسها و مطالب مطرح شده، ما فکر میکنیم شاید بهتر باشد ابتدا مطالعهی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
چگونه شاد باشیم | مدیریت انگیزه
دوره MBA (مطالعه منظم درسهای مدیریتی)
وقتی فعالیت های ذهنی را کم میکنیم، به تدریج از انسان بودن به سمت مهره بودن حرکت میکنیم.
احساس میکنیم بیش از آنکه انسان باشیم، ابزار هستیم.
چه در خانه. چه در رابطه عاطفی. چه در محیط کار.
در نخستین قدم عزت نفس خود را میبازیم و در گامهای بعد، به یک قربانی تبدیل میشویم که هزاران علت بیرونی برای حال و روز نامطلوب خود دارد. بیآنکه کوچکترین سهمی در جنایتی که بر خویش روا داشته است، بپذیرد.
تمرین – اجباری نیست اما ضروری است!
پس از خواندن این درس، در حد ده یا پانزده دقیقه با خودتان خلوت کنید.
با توجه به بحث میکرواکشن، چه فعالیتهای کوچکی را از همین امروز میتوانید آغاز کنید تا سهم فعالیتهای ذهنی را در زندگی خود افزایش داده و از روند مکانیکی زندگی فاصلهی بیشتری بگیرید؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری کارگاه آموزشی عزت نفس به شما پیشنهاد میکند:
- شناسنامه درس کارگاه عزت نفس
- کتابهای مرتبط با عزت نفس و منابع مورد استفاده در تدوین کارگاه آموزش عزت نفس
- عزت نفس چیست؟ بررسی راهکارهای افزایش عزت نفس (نقشه راه درس)
- دقیق ترین تعریف عزت نفس چیست؟
- تعریف اعتماد به نفس چیست؟ تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس در چیست؟
- پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت
- هنگام گفتگو با خود، در خودتان هستید یا کنار خودتان؟
- چهار منبع اصلی عزت نفس
- نتایج کمبود عزت نفس (قسمت اول)
- کمبود اعتماد به نفس یکی از نتایج کمبود عزت نفس (قسمت دوم)
- کمبود عزت نفس و آثار آن در رابطه عاطفی
- چالش ها، راهکارها و روشهای افزایش عزت نفس در محیط کار و زندگی
- برندسازی درونی به عنوان یکی از روش های افزایش عزت نفس (قسمت اول)
- حرف و نظر دیگران چقدر برایتان مهم است؟
- احترام به فعالیت های ذهنی – بخشی از برندسازی درونی برای افزایش عزت نفس (۲)
- تفکیک تجربه ها به رویداد و احساس و تفسیر – از ضروریات افزایش عزت نفس
- نقش پذیرش خویشتن در حفظ و افزایش عزت نفس
- نکتهای پیش از قضاوت کردن در مورد دیگران
- درباره اعتراف به اشتباه
- افزایش عزت نفس و هنر بازخورد گرفتن درست
- مسئولیت پذیری و نقش آن در افزایش عزت نفس
- افزایش عزت نفس از طریق توسعه مهارتها
- مهارت ابراز وجود و جرات ورزی (صراحت و قاطعیت)
- نکتهای درباره اصالت
- معرفی برنامه پنج هفتهای افزایش عزت نفس
- افزایش عزت نفس: هفتهی اول از برنامه پنج هفتهای
- افزایش عزت نفس: هفته دوم از برنامه پنج هفتهای
- ده صفت مثبت من – هفته سوم برنامه افزایش عزت نفس
- خطاهای من در ارزیابی خودم و نقش آنها در کاهش عزت نفس (هفته چهارم)
- افزایش عزت نفس – مجموعه فایل های صوتی تحت عنوان مسیر اصلی
- فهرست خطاهای رایج در خودشناسی و تحلیل رویدادها
- مدیریت و نظارت دائمی بر عزت نفس (هفتهی آخر برنامه پنج هفتهای)
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : شهرزاد
چقدر زیبا... احترام به فعالیت های ذهنی.
من هم میخوام به چند نمونه از این نوع فعالیت های ذهنی (در کنار گوش دادن به موسیقی و کتاب خواندن و نوشتن و ...) اشاره کنم که خیلی برام ارزشمند و دوست داشتنی هستن و البته قبلا هم انجام میدادم و همچنان هم میخوام ادامه شون بدم:
* یکی از دوست داشتنی ترین و شگفت انگیزترین (به نظر خودم) فعالیتهای ذهنی من، مربوط میشه به وقتی که توی باشگاه در کنار مربی و دوستانم در حال انجام ورزش ایروبیک یا استپ (step) و در حال انجام زنجیره ها و بلوک های پیچیده و طولانی شون هستم که از یک سری ست ها و حرکات کوچکتر و به هم پیوسته و سریع تشکیل شدن. هماهنگ کردن کامل ذهن با جسم و هر دو با ریتم موسیقی، بدون فکر کردن! لذتی داره که نمیتونم با هیچ فعالیت ذهنی و جسمی دیگری عوضش کنم.
* قصه های کوتاه نوشتن. ذهن من رو تا مرز ممکن ها و ناممکن ها و تا حد تصورات و تخیلات و واقعیت ها میبره و به اطراف نزدیک و تا سرزمین های دور میکشونه، و منجر به خلق آدم ها و به دچار کردن اونها به سرنوشتی واقعی یا غیرواقعی و ... میشه، و خلاصه لذت وصف ناشدنی داره که البته وقت و انرژی و حوصله ی زیادی میطلبه.
* ترجمه کردن مطالب و نوشته ها و دیدگاه های علمی یا غیر علمی غیر فارسی زبان، که حس میکنم با اینکار، درها و پنجره های جدید و روشن و شگفت انگیز جدیدی رو به دنیا در برابرم باز هم گشوده میشه و دنیام رو وسیع تر و روشن تر از این که هست میکنه. یا ترجمه ی داستانهای خارجی که حس میکنم من هم میتونم سهمی (که خیلی خوشاینده) در کنار نویسنده ی داستان، در خلق کاراکترها و انتقال داستان و اتفاقات و نگاه و طرزفکر و احساسات کاراکترهای داستان به هم زبانان خودم داشته باشم، ضمن اینکه خودم هم در تمام طول ترجمه با تم و قسمتهای مختلف اون داستان برای مدتی زندگی میکنم، شاد میشم، غمگین میشم، عصبانی میشم، لبخند میزنم، میزنم زیر خنده، حرص میخورم، بد و بیراه میگم، آروم میشم، دلم میسوزه، تحسین میکنم و ...
* از فعالیتهای ذهنی دوست داشتنی دیگر من هم که مسلما" خوندن و فکر کردن و کریستالیزه کردن روزانه ی مطالب خوب روزنوشته ها و متمم، تلاش برای انجام تمریناش، پیدا کردن مصداق ها، استفاده از آنالوژی و استقرا و به کار گرفتن درسهای خوبش در جنبه های مختلف زندگیم هست.
* موقع شنیدن خبرهای مختلف از گوشه و کنار دنیا، تحلیل های شخصی خودم رو انجام میدم و سعی میکنم از اون خبرها برای زنده نگهداشتن روح انسانیت در وجود خودم، بهره ببرم.
* فعالیت ذهنی دیگری هم که خیلی همیشه ازش لذت میبرم اینه که مثلا یه دونه آهنگ مورد علاقه ام رو (فرقی نمیکنه بیکلام یا باکلام، اما باید خیلی دوستش داشته باشم) به مدت یک هفته فقط به همون یه دونه آهنگ و با تمام حواس و عمق وجودم بهش گوش میدم و واقعا از شنیدنش لذت میبرم و حس میکنم باهاش یکی شدم و هر بار یه شگفتی و کلا یه چیز جدید که توی دفعه ی قبلی متوجه ش نشده بودم، رو ازش میکشم بیرون و کشف میکنم! و زیر و بم و ریتم ثانیه به ثانیه ی موسیقی رو میشناسم و برام آشناست و این فعالیت ذهنی و این کشف جدید (که البته بدون هیچگونه تلاشی انجام میشه و جزیی از روند موسیقی گوش کردن و لذت بردنم از اون میشه)، این آهنگ رو هر بار برام زیباتر و دوست داشتنی تر و شنیدنی تر و باشکوه تر میکنه.