عذرخواهی یک ریاضیدان | معیار شما برای انتخاب شغل چیست؟ | + محتوای تشویقی

میخواهید چه کاره شوید؟ این سوال تکراری سالهای اول دبستان است؛ با پاسخهایی که کموبیش به اندازهی خود پرسش تکراریاند.
دکتر، مهندس و معلم از جمله پرتکرارترین پاسخها هستند. و البته خلبان و فضانورد و شغلهایی از این دست.
در ادامه هم معمولاً انگیزهی انتخاب آن شغل مطرح میشود. پاسخ در اینجا تقریباً ثابت است: «میخواهم به جامعهام خدمت کنم.»
کمتر پیش میآید که مثلاً کسی بگوید: «چون درآمد زیادی دارد» یا «چون از این شغل لذت میبرم» و یا اینکه «چون دلم میخواهد. جامعهام هم اصلاً برایم مهم نیست.»
این ادعای «خدمت به جامعه» سالهای سال با ما میماند و البته تقریباً همهی مشاغل هم این فرصت را دارند که به نوعی خود را خدمتگزار مردم بدانند. حتی سیاستمداران هم که افراد بسیاری مانند سهراب سپهری «درخت» را به آنها ترجیح میدهند، بدون استثناء معتقدند خدمتگزاران مردم بودهاند و تاریخ به خاطر ندارد سیاستمداری به «بیخاصیت بودن» و یا «خیانتکار بودن» خود اعتراف کرده باشد.
اما آیا واقعاً باید همهی مشاغل حول محور «خدمت» تعریف شوند و افراد شاغل را به «خدمتکار» و «خیانتکار» تقسیم کنیم؟ آیا این نوع تقسیمبندی، انسانها را وارد وادی ادعاهای پوچ و بیمعنی نمیکند؟
فرض کنید یک نفر بگوید «من شغلی را انتخاب کردم که دوستش دارم. درآمد خوبی دارد و در چارچوب قانون کشور هم مجاز تلقی میشود.» آیا به چنین فردی حس بدی خواهید داشت؟
پاسخ یک ریاضیدان
جی اچ هاردی، ریاضیدان بزرگ قرن بیستم، به این سوال فکر کرده و در سال ۱۹۴۰ دربارهاش یک کتاب نوشته است: کتابی با عنوان «A Mathematician’s Apology یا عذرخواهی یک ریاضیدان.»
خواندن کتاب عذرخواهی یک ریاضیدان معمولاً به دانشجویان ریاضی و کسانی که میخواهند این رشته را به شکل تخصصی و حرفهای دنبال کنند توصیه میشود. چون هاردی این فرصت را به خوانندهٔ خود میدهد که وارد مغز او شود و دنیای ریاضی و زیباییهایش را از دریچهٔ چشم یک ریاضیدان برجسته ببیند.
درست است که این کتاب برای دانشجویان ریاضی آموزنده و الهامبخش است. اما حتی اگر اهل ریاضی هم نباشید، همچنان نکات فراوانی در کتاب مطرح میشود که میتواند شما را به اندیشیدن وادار کند. از جمله همین موضوعی که در ابتدای این مطلب به آن اشاره کردیم: «مفید بودن چقدر برای یک شغل معنادار است؟»
هاردی – با وجود نقش مهمی که در ریاضیات ایفا کرده – معتقد است که شغل یک ریاضیدان، در شکل تخصصی و عمیق آن، تقریباً نقشی در خدمت به جامعه و پیشرفت بشر ندارد و در عین حال، میکوشد از این حرفه دفاع کند. محتوای کتاب به شکلی است که برخی مترجمان در زبان فارسی ترجیح دادهاند آن را با توجه به معنای دورتر واژهٔ Apology به صورت «دفاعیات یک ریاضیدان» ترجمه کنند.
ایدهها و نکاتی که در این میان مطرح میشوند، مستقل از اینکه با آنها مخالف یا موافق باشید، تلنگر بزرگی برای فکر کردن محسوب میشوند.
اگر هاردی را نمیشناسید و قبلاً در موردش نشنیدهاید، پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعهی این درس، معرفی کوتاه هاردی را در سایت پاسخنامه بخوانید:
جی اچ هاردی (معرفی و زندگینامه مختصر)
با وجودی که میتوانیم نقل قول از کتاب را صرفاً به توضیحات هاردی دربارهی ارزشمند بودن یا نبودن یک شغل محدود کنیم، برخی دیگر از جملات کتاب را هم نقل میکنیم تا تصویر کاملتری از محتوا و فضای کتاب در ذهنتان شکل بگیرد.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای مسیر شغلی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
اعضای ویژهی متمم علاوه بر دسترسی به درسهای مسیر شغلی به مجموعهی گستردهای از درسها به شرح زیر دسترسی پیدا میکنند:
البته بررسیهای آماری ما نشان داده که علاقهمندان به درسهای مسیر شغلی از میان مجموعه درسهای متمم به مطالعهی درسهای زیر بیشتر علاقهمند بودهاند:
خودشناسی | شخصیت شناسی | کار تیمی
کوچینگ | مشاوره مدیریت | استعدادیابی
مذاکره | رفتار سازمانی | تصمیم گیری
ارزش آفرینی | فایل صوتی حرفه ای گری
دوره MBA (مطالعهی منظم همهی درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
این درس یک بخش تشویقی دارد
عنوان مطلب تشویقی: نگاه هاردی به شغل خود – آیا واقعاً مفید بودن شغل مهم است؟
بخش تشویقی برای کسانی نمایش داده میشود که حداقل در یکی از درسهای #مسیر شغلی مشارکت کرده باشند (حل تمرین حداقل یک درس).
پیشنهاد میکنیم شما هم از این فرصت استفاده کرده و با مشارکت در این بحث به جمع ۵۱۸ نفری بپیوندید که این موضوع را جدیتر از سایر متممیها پیگیری میکنند.
پس از ثبت تمرین درس و انتشار آن توسط متمم، دوباره به همین درس مراجعه کنید تا بخشی را که به محتوای درس اضافه خواهد شد ببینید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مسیر شغلی به شما پیشنهاد میکند:
- مسیر شغلی چیست؟ مفهوم مسیر شغلی چه ابعادی دارد؟
- موفقیت شغلی چیست؟ شما موفقیت در شغل را چگونه تعریف میکنید؟
- پرسشنامه لنگرگاه های مسیر شغلی ادگار شاین
- لنگرگاه های مسیر شغلی ادگار شاین
- تم های شغلی هالند (مدل سنجش علاقمندیهای شغلی / شخصیت شناسی هالند)
- پرسشنامه هالند – سنجش ترجیحات شغلی
- جایگزینی برای پرسشنامه هالند (تطبیق شغل و شاغل)
- موفقیت شغلی | آیا تلخیهای دنیای واقعی را تحمل میکنید؟
- موفقیت شغلی | قدرت تحمل ابهام یک نقطهی قوت مهم محسوب میشود
- موفقیت شغلی | مراقب باشید به یک بولدوزر تبدیل نشوید
- موفقیت شغلی | عصیانگری میتواند مانعی در مسیر موفقیت شما باشد
- منتور کیست و منتورینگ یعنی چه؟
- وظایف منتور | از منتور چه انتظاراتی داشته باشیم؟
- عذرخواهی یک ریاضیدان | معیار شما برای انتخاب شغل چیست؟ | + محتوای تشویقی
- رزومه نویسی | در یک نمونه رزومه کاری چه چیزهایی باید باشد (و نباشد)
- شرایط استخدام | شما چاق هستید، استخدامتان نمیکنیم!
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : عباس رمضانی
من هیچ وقت فکری نداشتم که چه کاره میشم ، یادمه اصلا درس هم درست و حسابی نمیخوندم
وقتی ۱۸ سالم شد رفتم سربازی و ۲۱ سالگی برگشتم و توی یه کارگاه تزریق پلاستیک و قالبسازی شروع به کار کردم وقتی شدم ۲۳ ساله دیدم اصلا خوشم نمیاد تو این حوزه کار کنم و حالم بد بود تا اینکه یک سالی تو خونه بیکار فکر میکردم که چکار کنم که اتفاقی یه روز دیدم دفترچه دانشگاه آزاد بدون کنکور برای اولین بار بود فکر کنم اومد که ثبت نام کردم برای کاردانی نرم افزار ، رفتم دانشگاه فقط درس میخوندم و یاد میگرفتم .
کامپیوتر تو خونه نداشتم به زور و قسط و ... یکی جور کردم و کنار درش هم جسته گریخته کار میکردم تا کاردانی و ۴ ترم تموم کردم و کارشناسی و پشت بندش قبول شدم و ترم آخر کارشناسی تو ۲۸ سالگی یه کلاس شبکه نوشتم اسمم و که یادمه ۲۰ هزار تومن بود و خیلی اتفاقی وارد کار شبکه شدم و بعد از تموم شدن درس به عنوان helpdesk تو بازار کار شبکه های کامپیوتری وارد شدم .
چون هزینه کلاسهای مجتمع فنی تهران زیاد بود مجبور شدم تو خونه شروع به خوندن کورسهای مایکروسافت شدم چون فقط میخواستم زودتر سطح کارمو تغییر بدم و سال بعد برای تست رفتم ترکیه و مدرک mcitp رو گرفتم و ...
خلاصه بعد از ۱۰ سال کار وسرپرستی ای تی و مدیریت آی تی و بعدش هم زمان روابط عمومی و تضمین کیفیت با حوزه های مدیریت آشنا شدم ، حدود ۵تا۶ سال پیش با محمدرضا شعبانعلی و متمم آشنا شدم و ادامه دار بود تا امروز.
امروز کارم تا حدودی مدیریت کارخونه است و کلی کار دیگه
اما فردا معلوم نیست چی میشه و دلم چی میخواد .