عبارات توضیحی و استفاده از آنها در گفتگو، نگارش و مذاکره

نکتهای که در این درس از سلسله درسهای مهارت ارتباطی مطرح میکنیم، اصلاً پیچیده نیست.
حتی برای شما تازگی هم ندارد و همواره از آن در نوشتهها و گفتگوهایتان استفاده کردهاید.
اما از آنجا که معمولاً آن را ناآگاهانه و از روی عادت انجام میدهیم، کمتر میتوانیم آن را به عنوان یک تکنیک در جملهها و گفتههای خود به کار بگیریم.
اگر بر این تکنیک مسلط باشید و آن را آگاهانه بهکار ببرید، دستاوردهای بسیاری برای شما خواهد داشت. از جمله اینکه:
- میتوانید پیام خود را شفافتر بیان کنید.
- میتوانید عکسالعمل طرف مقابل را به شکلی که مناسب میدانید، تعدیل کنید.
- میتوانید بار احساسی حرف خود را تعیین کنید و افزایش یا کاهش دهید.
عبارتهای توضیحی چه هستند؟
ما در بسیاری از جملههای خود، بسترِ بحث و قیدهای مختلف (زمان و مکان و میزان تردید) را مطرح نمیکنیم یا به صورت مستقیم مورد اشاره قرار نمیدهیم.
در چنین شرایطی، بخشی از تفسیر پیاممان بر عهدهی مخاطب خواهد بود و او حرفمان را به هر شکلی که بخواهد یا بتواند تفسیر خواهد کرد.
البته هرگز نمیتوانیم سهم مخاطب را در تفسیر پیام به صفر برسانیم ، اما اگر بتوانیم سهم تفسیر را کم کرده یا شفافیت پیام خود را افزایش دهیم، خطر سوء برداشت یا خارج شدن گفتگو از مسیر مد نظرمان کاهش خواهد یافت.
به این مثال ساده توجه کنید:
نمایش کامل این مطلب برای کاربران آزاد متمم انجام میشود.
ثبت نام به عنوان کاربر آزاد متمم، سریع و رایگان است و کافی است برای خودتان نام کاربری و رمز عبور تعریف کنید.
شما با ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، به درسهای مختلفی (از جمله: استعدادیابی، سبک زندگی، هوش کلامی، افعال پرکاربرد انگلیسی، مهارتهای ارتباطی و پاراگراف فارسی) دسترسی پیدا خواهید کرد.
اما اگر قصد دارید تسلطتان بر عبارتهای توضیحی افزایش پیدا کند، باید کمی وقت بگذارید.
به این صورت که حرف زدن، نوشتن یا سخنرانی کردن کسانی را که سبک صحبتکردنشان را میپسندید بررسی کنید و ببینید آنها کدام عبارتهای توضیحی را بهکار میبرند.
همانطور که همهی ما برای توسعهی دایره واژگان خود تلاش میکنیم، باید برای توسعهی مخزن عبارتهای توضیحی نیز بکوشیم.
تمرین
نویسنده یا سخنران یا دوست و همکاری را که سبک حرف زدن یا نوشتنش برایتان جذاب است انتخاب کنید و ببینید کدام عبارتهای توضیحی را برای تنظیم دقیقتر پیام حرفهایش بهکار میبرد.
شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشتهاید.
ترتیبی که گروه متمم برای خواندن مطالب سری مهارتهای ارتباطی و زبان زندگی به شما پیشنهاد میکند:
- مهارتهای ارتباطی (نقشه راه یادگیری)
- جستجوی نقاط ضعف ارتباطی: من در کدام بخش از مهارتهای ارتباطی نیازمند بهبود هستم؟
- ماتریس توانایی های ارتباطی
- فایل صوتی درباره مهارت ارتباطی: ارتباط، زبان زندگی است
- تاریخچه ارتباطات انسانی و تغییر انتظارات انسانها از مهارت ارتباطی
- قوانین مورفی در ارتباطات
- منظور از ارتباط موثر یا ارتباط اثربخش چیست؟ موانع ارتباط موثر کدامند؟
- چند نکته در مورد مهارت گوش دادن فعال و موثر (قسمت اول)
- چند نکته در مورد مهارت گوش دادن فعال و موثر (قسمت دوم)
- خودافشایی مدیریت شده به عنوان یک مهارت ارتباطی ارزشمند (قسمت اول)
- فرصتها و تهدیدهای ناشی از خودافشایی – مهارت خودافشایی (قسمت دوم)
- مقایسه کلمات عینی و ذهنی
- مهارت ارتباطی: زبان منفی – زبان مثبت
- عبارات توضیحی و استفاده از آنها در گفتگو، نگارش و مذاکره
- هر مقایسهای با نوعی قضاوت کردن همراه است
- جبر محیطی پنهان در گفتگوهای ما (مهارتهای ارتباطی)
- مهارت ارتباطی: گفتگو با خود
- مهارت ارتباطی: درباره آسیب پذیری
- معرفی منابع: کتاب هفت چالش ارتباط دنیس ریورز
- کلمات و اصطلاحات مثبت جایگزین (یوفمیزم)
- معرفی کتاب ارتباط بدون خشونت (نوشته مارشال روزنبرگ)
نویسندهی دیدگاه : محمدرسول کریمی
من فکر می کنم بسیاری از مشکلات بیهوده که سیاسیون کشور را هم درگیر کرده است همین عدم مهارت درست صحبت کردن و استفاده از عبارات توضیحی و پرهیز ار قطعیت در نتیجه گیری است. همین آقای کیروش یا برخی از مربیان مطرح را با مربیان داخلی مقایسه کنید در تک تک جملاتی که می گویند حساب و کتاب را رعایت می کنند. در سمت دیگر مربی ایرانی کاملا ناصبور است امروز می خواهد خودش را از برج میلاد پایین بیاندازد. اگر فلان شود اسمم را عوض می کنم. ادبیاتی که استفاده می کنند متعلق به یک جوان زیر بیست سال است.
یاد خاطره ای افتادم. در شرکتی رئیس یک بخش طراحی بودم دخترم تازه به دنیا آمده بود و آن روز حال همسرم نیز چندان مساعد نبود به شرکت نرفتم و مدیر تحقیق و توسعه که مدیر ارشد من بود را از طریق پیام مطلع کردم. پاسخ غیر قابل باور بود. نوشته بود: "کار شرکت را در اولویت آخر خودت قرار نده" من سالها زحمت کشیده بودم و واحد پاشیده داغونی را بدرستی جمع کرده بودم در مجموع هم بدلیل تولد فرزندم و نگهداری از همسرم در دو هفته مجموعا سه روز سر کار نرفته بودم. مدیر ارشد واقعا نظر بدی نداشت بلکه می خواست قاطعیت داشته باشد الان هم با هم دوست هستیم خیلی راحت می توانست بنویسد: با توجه به وضعیت شرکت در صورت امکان برای کارهای شرکت اولویت بیشتری قائل شوید. همان معنای بالایی را می دهد اما بار منفی خیلی کمتری دارد.