تفاوت سکون و رکود

سکون و رکود، دو کلمه با ریشه عربی هستند که این روزها، کاربرد گسترده ای در زبان فارسی دارند و تقریباً تمام فارسی زبانان از این دو کلمه و کلمات همخانواده آنها استفاده میکنند. آیا تا به حال به تفاوت این دو کلمه توجه کردهاید؟ مثلاً آیا تا به حال به این مسئله فکر کردهاید که تفاوت آب ساکن و آب راکد در چیست؟
آیا شما این کلمات را به جای یکدیگر به کار میبرید یا بین آنها تفاوت قائل هستید؟
اگر با زبانهای دیگری آشنایی دارید، چه معادلهایی را برای این واژهها در زبانهای دیگر میشناسید؟
این درس برای کسانی در نظر گرفته شده که عضو آزاد فعال یا عضو ویژه متمم باشند. برای ثبتنام در متمم یا کسب اطلاعات بیشتر دربارهٔ درسها میتوانید از گزینههای زیر استفاده کنید:
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسها
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
برخی از درسهای متمم:
مهارت یادگیری | تفکر سیستمی | گزارش نویسی
هوش هیجانی | تصمیم گیری | مذاکره | رابطه عاطفی
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری آشنایی با کلمات و ظرافتهای کلامی به شما پیشنهاد میکند:
- آشنایی با کلمات و ظرافتهای کلامی
- چرا باید کلمهها را بهتر و دقیقتر بشناسیم؟
- برخی اشتباهات رایج در نگارش فارسی | چند پیشنهاد نگارشی
- نگاهی دقیقتر به کلمات: توسعه و پیشرفت
- تفاوت | تضاد | تناقض
- بدیهی، طبیعی، واضح؟
- نگاهی دقیقتر به واژهی سرمایه
- مال، دارایی و ثروت
- تصفیه حساب و تسویه حساب
- قضاوت، داوری، پیشداوری
- ائتلاف یعنی چه؟ | آیا معنی ائتلاف و اتحاد یکسان است؟
- تفاهم نامه و توافق نامه
- مصداق یا مثال؟
- همه، غالب، مهم، قابل توجه
- تلویحی و ضمنی به چه معنا هستند؟
- تفاوت سکون و رکود
- فرهنگ واژه های فارسی سره | فریده رازی
- ماز چیست؟ لابیرنت به چه معناست؟ این دو با هم تفاوت دارند؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
مورد اول) خیلی از مردم، ترجیح میدهند که با دیدن یا شنیدن واژهای که از بیرون زبان فارسی وارد زبان ما شده، بلافاصله به دنبال جایگزینی برای اون باشند.
عقیدهی شخصی من همیشه این بوده که به جای تعصب بر روی این مسئله، بررسی کنیم که آیا کلمهی جدید، میتواند چیزی به توانمندی ارتباطی ما و قدرت انتقال و درک پیامهای ما اضافه کند یا نه؟ (قاعدتاً در اینجا معیارها کاملاً شخصی است و فکر میکنم نمیتوان به هیچ نهادی حتی فرهنگستان، توجه داشت. چون فکر نمیکنم کسی به اهالی فرهنگستان برای افزایش مهارت ارتباطی من حقوق داده باشد! آنها برای حفظ زبان فارسی حقوق میگیرند).
با چنین نگاهی، به نظرم وقتی آب هست و Water دقیقاً همان معنا را در گفتگو منتقل میکند، به نظرم منطقی است از همان واژهی فارسی خودمان (آب) استفاده کنیم. اما مثلاً وقتی بخیل بودن و تنگ نظر بودن میتوانند تفاوتهای ظریف معنایی داشته باشند، چه اشکالی دارد که هر دو واژه را در دامنهی واژگان خود داشته باشیم؟
الان که فکر میکنم در کنار خانه و کاشانه و آشیانه و منزل، لغت مَسکن هم میتواند به صورت مستقل وجود داشته باشد. چون پیامهای دیگری را در خود پنهان کرده است که میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.
همینطور الان که معنای رکود را میبینم، احساس میکنم که ما باید دقت بیشتری در توصیف بازارهای خود داشته باشیم.
الان در زبان انگلیسی Stagnation و Recession و Depression برای توصیف وضعیت نامطلوب بازارها به کار میروند که تا جایی که من میدانم ما تقریباً برای هر سه مورد، از اصطلاح رکود استفاده میکنیم.
مورد دوم) بحث دیگری که من همیشه دوستش دارم و فکر میکنم به مطلبی که در این درس مطرح شده ربط دارد، کلماتی است که در زبان ما، معنای متوقف شدن را میدهد:
ایستادن، ایستگاه، ایستادگی و ...
برای من همیشه جالب بوده که "س" و "ت" در کنار هم، معنای حرکت نکردن و متوقف شدن رو میداده. البته بیشتر چیزی نزدیک به مفهوم سکون. نه مفهوم رکود.
ایستگاه اتوبوس، جاییه که اتوبوس برای همیشه متوقف نمیشه!
جالب اینجاست که در زبان انگلیسی هم Station و Static و Still چیزی شبیه همین معنا رو منتقل میکنند.
مورد سوم) الان که فکر میکنم، مدیری داشتم که معنای سکون و تفاوت اون رو با رکود در مدیریت کسب و کار خیلی خوب میفهمید.
وقتی که بازار به اصطلاح راکد میشد، همیشه میگفت:
به دو شکل میشه با این شرایط مواجه بشیم. یکی اینکه به صورت کامل متوقف بشیم و هیچ حرکت و فعالیتی انجام ندیم و قراردادی نبندیم تا ببینیم چی میشه.
دیگه اینکه به شکلی حرکت کنیم که از بیرون، آرام و متوقف به نظر بیاییم و فعالیتهامون توسط رقبا دیده نشه و اونها هم در چنین شرایطی، تحریک به رقابت نشن.
اما از درون، فعالیتهای حداقلی انجام بدیم و سعی کنیم شرکت در داخل و از دید همکاران، زنده و فعال بمونه.