هنری گانت (۲): مدیران هم مقصرند
- با توجه به اینکه هنری گانت و فردریک تیلور، هر دو از مدافعان و ترویج کنندگان مکتب مدیریت علمی هستند، این دو نفر را با هم مقایسه کنند و بگویند چه تفاوتهایی در دیدگاه و نگرش آنها وجود دارد.

در درس قبل با هنری گانت آشنا شدیم.
مهمترین نکتهای که بر آن تاکید داشتیم این بود که نقش گانت در تاریخ مدیریت، فراتر از اختراع و ابداع گانت چارت بوده است.
اگر چه نام گانت در حد نام فردریک تیلور مشهور نیست، اما نقش آنها از لحاظ اهمیت، کاملاً با او قابل مقایسه است.
شاید بتوان مهمترین نقش گانت را در مدیریت علمی، نگاه انسانی-اجتماعی قویتر دانست.
در این درس، برای اینکه تصویر بهتری از هنری گانت داشته باشیم، یکی از دیدگاههای مهم او در مورد بهره وری را بر اساس آنچه در کتاب False Prophets گزارش شده است، با هم مرور میکنیم.
تمرین:
شاید اگر فرصتی داشته باشید، خوب است به نمونههای دیگری فکر کنید که از نظر ظاهری، با کورهی اضافی تفاوت دارند. اما در باطن، همان معنا را میدهند. به عبارتی، مدیران تصمیمهایی در مورد ظرفیت میگیرند که نهایتاً باید کارکنان هزینهی آن، یا تلخی زیانده بودن آن را تحمل کنند.
اگر مواردی به ذهنتان رسید، خوشحال میشویم با دوستانتان هم در میان بگذارید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری متفکران کلاسیک مدیریت به شما پیشنهاد میکند:
- متفکران کلاسیک مدیریت
- نویسندگان و دانشمندان کلاسیک مدیریت و روانشناسی مرتبط با مدیریت
- پیتر دراکر کیست؟ | مروری بر زندگی و کتابهای پیتر دراکر
- پیتر دراکر در کلاس درس – قسمت اول
- پیتر دراکر در کلاس درس – قسمت دوم
- درسهای پیتر دراکر: گذشته همیشه چراغ راه آینده نیست
- درسهای پیتر دراکر: همیشه پاسخ این سوالات را آماده داشته باشید!
- هنری فایول | اصول مدیریت فایول و نقش او در تاریخ مدیریت
- جملاتی از ادوارد دمینگ
- دنیل پینک
- فردریک تیلور، تیلوریسم و مدیریت علمی
- هنری گانت (۱): نقش او بیشتر از طراحی گانت چارت بوده است
- هنری گانت (۲): مدیران هم مقصرند
- تام پیترز و مدل هفت اس مکنزی
- هشت ویژگی شرکتهای موفق (کتاب در جستجوی برتری)
- چارلز هندی | نظریه پرداز و نویسنده کتاب خدایان مدیریت
- جامعه پساصنعتی | معرفی کتاب دانیل بل
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : دانا مردوخی
هیچ چیزی دشوارتر و البته ارزشمندتر از توانایی گرفتن تصمیم خوب نیست. ناپلئون بناپارت
برای کسی چون ناپلئون یک تصمیم گیری خوب میتونست تاج و تاخت پادشاهی رو به ارمغان بیاره و یا با تصمیم گیری بد, با یک پیژامه وسط لشکری شکست خورده تنها بمونه!
Jerry Useem در مقاله ای در مجله Furtune به تفاوت بین تصمیم اشتباه و تصمیم بد میپردازد و میگوید: تصمیم اشتباه انتخاب جعبه شماره 1 هست وقتی که جایزه در جعبه شماره 2 قرار دارد. این نتیجه اشتباه به خاطر طبیعت مساله است که شما نمی توانید آنرا کنترل کنید.
تصمیم بد فرستادن شاتل Challenger به فضاست وقتی که 100% مهندسین پیش بینی کرده بودند که حادثه ای برای شاتل رخ خواهد داد. این نتیجه اشتباه به خاطر روند کار است که میتوان آنرا کنترل کرد.
Jerry Useem نتیجه گیری میکند که در تصمیم اشتباه که بخشی از زندگی و کار است شما نمی توانید روند و نتیجه بدست آمده را کنترل کنید اما در تصمیم بد شما توانایی کنترل و تغییر روند را دارید.
در مورد مثال کوره اضافی تصمیم اشتباه عدم آگاهی در مورد عواقب فشار آوردن به کارگران است که میتوان با بررسی این موضوع از ضرر و زیان پیشگیری کرد در حالیکه تصمیم بد اصرار بر کار کشیدن بیشتر از کارگران است با وجود اطلاع کامل از نتایج منفی این کار.
این جمله هنری گانت که "فقط بیشتر کار کردن مهم نیست بلکه کارایی و راندمان هم مهم است" من رو به یاد داستانی طنز می اندازد که در آن دو نفر مشغول کار کردن بودند. یکی چاله می کند و دیگری پشت سر او چاله را با خاک پر میکرد. رهگذری پرسید چرا کار بیهوده می کنید؟ یکی از کارگران گفت: ما سه نفر بودیم. یکی چاله می کند, دیگری لوله گاز می انداخت و من چاله را پر می کردم. آنکه لوله می اندازد رفته ولی ما داریم کار خود را می کنیم چون مدیر به ما گفته که تحت هر شرایطی شما به کار خود ادامه دهید. و این داستان اکثر مدیران ماست!.