Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


درباره اختراع نوشتن: قسمتی از کتاب چهار رساله افلاطون


چهار رساله افلاطون

این بار برای #پاراگراف فارسی، به سراغ یکی از قدیمی‌ترین جزوه های درسی ثبت شده در تاریخ رفته‌ایم.

همان‌طور که می‌دانید بخش عمده‌‌ی شناخت ما از سقراط، به نوشته‌های افلاطون باز می‌گردد.

بخشی از این نوشته‌ها، ظاهراً گزارش کلاس‌های درس سقراط است (یا لااقل به این شکل تنظیم شده است) و می‌تواند به ما در نحوه‌ی درک و نگرش یونانیان در حدود ۲۴ قرن قبل کمک می‌کند.

آنچه در ادامه می‌خوانید، قسمتی از کتاب چهار رساله افلاطون است.

این کتاب توسط دکتر محمود صناعی ترجمه شده و به همت انتشارات هرمس منتشر شده است.

قسمت فدروس کتاب (Phaedrus) ظاهراً‌ در حدود سالهای ۳۷۰ قبل از میلاد مسیح و تقریباً همزمان با کتاب جمهور افلاطون تنظیم و تدوین شده است.

برخی بر این باورند که در این رساله و چند رساله‌ی دیگر، آنچه می‌بینیم و می‌خوانیم بیش از آنکه سقراط باشد، مدل ذهنی افلاطون است که در حرفهایی از قول سقراط منعکس شده است.

به هر حال، در حدی که نیاز ما به عنوان یک خواننده‌ی غیرمتخصص است، می‌دانیم که در این رساله‌ها در حال آشنایی با افکار ۲۴ قرن قبل انسان بر روی کره‌ی زمین هستیم.

در این رساله در باب عشق و عدالت و سخن و سخنوری حرف زده شده و قسمت‌های آخر بحث سقراط با فدروس، به بحث نگارش و نوشتن بازمی‌گردد.

سقراط:

در شهر نوکراتیس در یکی از شهرهای مصر، خدایی دیرین و نامدار بود که توت خوانده می‌شد و مرغ لک‌لک نشانه این خدا بود.

آفرینش هنرهای بسیاری از قبیل حساب و هندسه و ستاره شناسی را به این خدا نسبت می‌دادند و معتقد بودند که بازی نرد و طاس هم از اختراعات اوست.

اما اختراع بزرگ او فن نوشتن بود.

در آن زمان تاموس پادشاه کشور مصر بود و او در شهری زندگی می کرد که آنرا یونانیان تبس خوانده اند و اهل آن شهرخدای خود را هامان می‌خواندند.

روزی توت پیش تاموس آمد و هنرهایی را که آورده بود بر او عرضه کرد و گفت می‌خواهد مصریان دیگر نیز از هنرهای او بهره ور شوند.

تاموس به این هنرها نظر کرد بعضی را پسندید و ستود و بعضی را نپسندید.

اگر بخواهم همه آنچه را تاموس به توت در ستایش یا نکوهش هنرهای او گفت برایت نقل کنم سخن دراز خواهد شد.

همین‌قدر میگویم وقتی به هنر نوشتن رسیدند توت به تاموس گفت:

ای پادشاه! این است هنری که مصریان را خردمندتر خواهد ساخت و به حافظه آنان کمک خواهد کرد.

این هنر برای بهبود حافظه و هم برای پرورش عقل بسیار سودمند است.

تاموس به او جواب داد: ای توت، ای استاد هنرها و فنون!

بدان آن‌کس که هنری را اختراع کرده است نمی‌تواند درست در سودمندی آن برای دیگران داوری کند.

تو خود هنر نویسندگی را ساخته‌ای و نسبت بدان نوعی محبت پدرانه داری و درست نمی توانی از سود یا زیان آن چیزی بگویی.

هنر تو فراموشی را بر جان مردمان مستولی می‌کند چه وقتی مردمان به آنچه نوشته‌اند پشت گرم شوند، حافظه‌ی خود را به کار نخواهند برد و جانشان دچار فراموشکاری خواهد گرفت.

پس آنچه تو آورده‌ای سودش برای کسانی‌ست که حافظه ناقص دارند.

روش تربیتی که تو آورده‌ای مردم را خردمند نمی کند بلکه مدعی خردمندی میکند.

به کمک هنر تو ممکن است کسب اطلاعی کنند ولی آنچه کسب می کنند به قدرت فهم و ادراک و قضاوتشان سودی نمی رساند. از پرگویی مردم را به ستوه خواهند آورد و ادعای کمال خواهند کرد ولی در حقیقت از کمال بی بهره خواهند ماند.

توضیح: قسمت‌های کوچکی از متن فوق، پس از مطابقت متن فارسی با ترجمه انگلیسی از متن یونانی، توسط متمم تغییر داده شده و به متن اصلی نزدیک‌تر شده است. مسئولیت اشتباهات احتمالی، که حاصل این تغییر باشند، با متمم است.

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    رحیمه سودمند ، مهسا خ ، بانو ، لیلا ، الهام اعتدالی

 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۲۳ نظر برای درباره اختراع نوشتن: قسمتی از کتاب چهار رساله افلاطون

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : شاهین کلانتری


    من که توت را به خاطر اختراع نوشتن ستایش می کنم!

    به نوشتن  که فکر میکنم تمام وجودم پرِ ذوق می شود و شادی وصف ناپذیری را تجربه می کنم.

    این پست بهانه ای شد تا از علاقه ام به نوشتن بگویم.

    کافکا در نامه ای به معشوقه اش فلیسه مینویسد:

    ...با خودم هم کنار نمی آیم، مگر وقتی که می نویسم.*

     

    الان یکسال است که هر روز صبح به محض بیدار شدن 3 صفحه کامل می نویسم. اگر واقعا یک چیز باشد که زندگی مرا به دو قسمت تقسیم کند همین نوشتن های صبحگاهی است.

    گاهی که به تاثیرات شگفت انگیز همین عادت کوچک روزانه فکر می کنم، شگفت زده می شوم:

    این سه صفحه  اراده و نظم شخصیام را به شدت تقویت کرده است.

    باعث شده از لحظه ی حال لذت بیشتری ببرم و طی روز بهتر زندگی کنم تا فردا صبح ایده های بیشتری برای نوشتن داشته باشم.

    به شوق نوشتن این صفحات که گاهی هم سخت به نظر میرسد، سحر خیز شده ام.

    حالا از دیدن حجم زیاد صفحاتی که طی تمام روزهای یکسال اخیر پر شده،  انرژی میگیرم. میتوانم به نوشته های گذشته مراجعه کنم و ببینم که چقدر ابلهانه فکر می کرده ام، چه تصورات عجیب و غریبی داشته ام و پیش بینی هایم به تا چه میزان غلط از آب در آمده!

    نوشتن، قدرت می آورد.

    به گمانم افرادی که قصد خودکشی دارند اگر کمی نوشتن وصیت نامه شان را طولانی تر کنند، توانی دوباره می یابند و شاید برای مدتی دست از خودکشی بردارند!

    *از نوشتن/ فرانتس کافکا/ نشر ثالت

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .