Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


ویژگی های یک مدیر پروژه موفق برای مدیریت پروژه های کوچک چیست


مدیریت پروژه های کوچک و ویژگی های یک مدیر پروژه موفق

وقتی از مدیریت پروژه و آموزش مدیریت پروژه صحبت می‌کنیم، منطقی است که ابتدا مشخص کنیم از یک مدیر پروژه موفق چه انتظاراتی داریم.

اما اجازه بدهید قبل از بررسی ویژگی های یک مدیر پروژه موفق به این سوال پاسخ دهیم که چرا ویژگی ها و توانمندی های مدیر پروژه را در پروژه های کوچک از پروژه های بزرگ تفکیک کرده‌ایم.

آیا واقعاً تفاوتی وجود دارد؟

شاید بهترین روش برای درک تفاوت بین مدیریت پروژه در پروژه های کوچک و بزرگ، مقایسه‌ی وظایف و توانمندی های مدیران عامل در شرکتهای کوچک و بزرگ باشد:

مدیر پروژه موفق برای مدیریت پروژه چه ویژگی هایی دارد؟

به همین منوال، در پروژه های کوچک مدیر پروژه موفق کسی است که علاوه بر نگاه سیستمی و کلان، نگاه عملیاتی خوبی هم داشته باشد و حتی گاهی بر جزئیات اجرایی پروژه ها هم مسلط باشد.

با توجه به این نکات، می‌توانیم ویژگی های مدیر پروژه موفق را برای مدیریت پروژه های کوچک با هم مرور کنیم:

توانایی در تعریف درست و حرفه‌ای پروژه

یک کارفرما (خواه شرکت بیرونی و خواه مدیر یا سرپرست من) به دلیل موقعیت خود، می‌تواند پروژه‌های مختلف را به افراد یا شرکت‌های مختلف واگذار کرده و از آنها خروجی بخواهد.

اما اشتباه نکنید:

project_managment_1395_02

مدیر یک شرکت به یک شرکت اتوماسیون اداری می‌گوید:

ما یک نرم افزار اتوماسیون می‌خواهیم و برای آن پنجاه ویژگی هم نوشته‌ایم و می‌خواهیم ظرف سه ماه آینده آن را در شرکت مستقر کنیم.

کسی که به صورت حرفه‌ای مدیریت پروژه را می‌داند، در یک یا چند جلسه، می‌تواند به خوبی متوجه شود که منظور کارفرما از اتوماسیون اداری چیست.

ممکن است منظور او، نرم افزار حسابداری داخلی یا یا نرم افزار حسابرسی عملیاتی یا سیستم مدیریت محتوا یا هر چیز دیگری باشد.

حتی وقتی هم مشخص می‌شود که واقعاً منظور کارفرما، اتوماسیون اداری است، ممکن است نیمی از ویژگی‌های تعریف شده اصلاً مورد نیاز نباشند. یا ویژگی‌های دیگری باشند که از نگاه او مغفول مانده است.

یک مدیر پروژه حرفه‌ای، کسی نیست که سفارش یک پروژه را بگیرد و به سلیقه‌ی خود، پروژه‌ی دیگری را تحویل دهد (کاری که بسیار رایج است!).

بلکه کسی است که بتواند در گفتگو با کارفرما (چه دوست، چه مدیر، چه شرکت دیگر) پروژه را به شکلی دقیق و قابل اجرا و با جزئیات مشخص تعریف کند و از همان ابتدا با تعریف دقیق‌تر و بهتر، احتمال ایجاد مانع یا شکست در مسیر پروژه را کاهش دهد.

توانایی در برنامه ریزی برای اجرای پروژه

در درس ویژگی‌های یک پروژه موفق، به اهمیت برنامه ریزی برای اجرای پروژه اشاره کردیم و در درس‌های بعدی هم به این موضوع پرداخته‌ایم.

فقط مناسب است در این مرحله مجدداً تاکید کنیم که:

محدودیت در دسترسی کامل به این درس

دوست عزیز.

دسترسی کامل به این درس برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

با عضویت به عنوان کاربر ویژه‌ی متمم، علاوه بر دسترسی به این مطلب، به سایر بحث‌هایی هم که به کنترل پروژه و مدیریت پروژه مربوط هستند دسترسی پیدا می‌کنید. همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

البته از میان درس‌ها و مطالب مطرح شده، ما فکر می‌کنیم شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه‌ی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:

  سیستمهای کنترل مدیریت | تصمیم گیری

  مدیریت زمان | نظم شخصی

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

برای دسترسی کامل به این درس و سایر درس‌های مجموعه‌ی مدیریت پروژه‌های کوچک، لازم است ابتدا تمرین ورود به بحث را در نخستین درس این مجموعه انجام دهید (این تمرین کمتر از ۱۰ دقیقه وقت شما را خواهد گرفت).

لطفاً پس از انجام تمرین و تأیید و انتشار آن توسط متمم، دوباره به این درس مراجعه کنید.

[  حل تمرین درس تعریف پروژه ]

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    حسین صبوری ، علاقه مند به یادگیری ، سمیرا مقصودی ، مهشید محمدی ، hamid.eb

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت پروژه های کوچک به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدیریت پروژه های کوچک
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۴۶ نظر برای ویژگی های یک مدیر پروژه موفق برای مدیریت پروژه های کوچک چیست

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی

    به خاطر مطرح کردن بحث گوریل‌های نامرئی ممنونم.
    من هم این بحث گوریل‌های نامرئی رو خیلی دوست دارم و در کتاب فنون مذاکره‌ام، به این تحقیق در زیرمجموعه «نقاط کور ذهن ما» اشاره کرده‌ام.

    خصوصاً در همون کتاب Invisible Gorilla، تعبیر زیبایی برای این پدیده به کار می‌ره که به نظرم عالیه و بیان‌گر عصاره‌ی اون تجربه هست: Focused Blindness

    کوری ناشی از تمرکز!

    (من از همین اصطلاح تقلب کردم و اصطلاح Google Blindness رو درست کردم).

    ضمناً بحثی که در مورد ضرورت یا عدم ضرورت ورود به جزییات مطرح کردید،‌ به نظرم بیشتر به مدیران پروژه‌های بزرگ مربوط میشه (که الگوهای فکری متفاوتی در موردش وجود داره و به قول شما همیشه هم هست).

    اما متن این درس (با توجه به اسم کل مجموعه درس که مدیریت پروژه‌های کوچک هست) معکوس این ماجرا رو مورد اشاره قرار داده که یک مسئله‌ی کاملاً متفاوت محسوب می‌شه.

    در پروژه‌های کوچک، دو گزینه وجود نداره که ما بتونیم سرش بحث کنیم.

    یک گزینه هست و ما مجبوریم اون گزینه رو به عنوان تنها گزینه‌ی موجود انتخاب کنیم.

    در شرکتی که 4 نفر  آدم هستند و کار پروژه‌ای انجام می‌شه، اینکه کسی به نام مدیر پروژه باشه و بگه من می‌خوام وارد جزئیات نشم، تقریباً معنی نداره.

    اون باید بخشی از تیم اجرایی باشه و بخشی از فرایندهای عملیاتی رو هم بر عهده بگیره.

     
    پی نوشت: البته این ماجرای تعادل بین گزینه‌ها هم، از اون جواب‌هاییه که ظاهرش خیلی "شیک و باکلاس" هست و هر جایی قابل استفاده.

    اما فکر می‌کنم جز در مواقعی که "دفاع علمی و اجرایی و قطعی" از "لزوم حفظ تعادل" وجود داره، گزینه‌‌ای که حتماً نادرسته، تعادله! (مثل توزیع متعادل بودجه بین وزارت‌خانه‌ها).
    خیلی در حال حاضر، دفاع متقن و قطعی ندارم. اما احساس می‌کنم بزرگترین پروژه‌ها و اتفاقات و رویدادها چه در مقیاس فردی و چه سازمانی، حاصل "عدم تعادل" بوده است. البته عدم تعادلی که سوگیری آن به صورت هوشمندانه و مستدل انتخاب شده.

    اگر از مثال‌های متممی بگوییم، در ماجرای بیک و ژیلت، بیک به خاطر نامتعادل بودن به سمت تقلید و ژیلت به خاطر نامتعادل بودن به سمت نوآوری، موفق هستند.

    شاید در این میانه، برندهای زیادی باشند که با تلاش برای حفظ نگاه متعادل و ایجاد سبد مناسبی از "تقلید" و "نوآوری" الان با تابلوی "3 تا بخر، 5 تا ببر" در هایپرمارکت‌ها در تلاش برای جلب نظر مشتری‌های موردی باقی مانده باشند.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .