Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


طراحی سیستم فروش – درس ۶: مدیر همیشه حاضر!


طراحی سیستم فروش

در درس قبلی، با ترسیم دیاگرام پارامترهای سیستم فروش آشنا شدیم. همچنین آموختیم که در عمل، شکل‌های نادرست و رایجی از سیستم‌های فروش وجود دارد که شاید در ظاهر، حرفه‌ای و هوشمندانه به نظر برسد، اما درعمل از کارایی بالایی برخوردار نیست.

در این درس، نخستین مورد از شکل‌های نادرست و رایج طراحی سیستم فروش را بررسی می‌کنیم. سیستمی که ارین اندرسن آن را مدیر همیشه حاضر نامگذاری کرده است.

اگر بخواهیم با زبانی که برای نمایش ساختار سیستم‌های فروش آموخته‌ایم، سیستم مدیر همیشه حاضر را نمایش دهیم، شکل آن به صورت زیر خواهد بود:

دسترسی کامل به این مطلب برای اعضای ویژهٔ متمم امکان‌پذیر است.

تمرین:

۱- چه علت‌ها و ریشه‌هایی می‌تواند به شکل گرفتن و اجرایی شدن مدل مدیر همیشه حاضر منجر شود؟

۲- برخی از شکایت‌های مدیران فروش در این سیستم‌ها مطرح شد. چه مشکلات دیگری را می‌توانید در چنین سیستم‌هایی حدس بزنید؟

۳- آیا می‌توانید علت شکل گرفتن مشکلاتی را که در بالا اشاره شد یا خود شما در پاسخ به سوال قبل مورد اشاره قرار دادید، شرح دهید؟

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    مجید قبولی خوشرو ، فاطمه هادیان ، سیاوش پیرایش ، نجمه سلمه نژاد ، کمال

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری طراحی سیستم فروش به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه طراحی سیستم فروش
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۵۱ نظر برای طراحی سیستم فروش – درس ۶: مدیر همیشه حاضر!

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : گروه متمم

    مهرداد عزیز. شاید در تایید و تکمیل بحث شما،‌ مرور مطلب زیر هم آموزنده باشد:
    (این مطلب از صفحات 198 تا 202 کتاب Cognitive Processes and Economic Behavior نوشته نیکولا دیمیتری اقتباس شده)

    ----------------------------
    همه ما انسانها به نوعی با مسئله Overconfidence یا اعتماد به نفس بیش از حد مواجه هستیم. اگر بگویند که می‌خواهیم انسانهای کره زمین را بر اساس هوش (یا شعور یا فرهنگ یا قدرت تحلیل‌گری) به دو نیمه هوشمند‌تر و کمتر هوشمند تقسیم کنیم عموم انسانهای کره زمین معتقدند که اگر تقسیم بندی منصفانه باشد، آنها در نیمه نخست قرار خواهند گرفت.

    پدیده اعتماد به نفس بیش از حد، در حالت عادی چندان مشکل‌ آفرین نیست و حتی به بقای انسان کمک می‌کند. اما زمانی که به بحث تفویض اختیار یا Delegation می‌رسیم ماجرا پیچیده می‌شود. اعتماد به نفس بیش از حد باعث می‌شود که مدیران جدا از بحث اشراف و تسلط (که احتمال دارد در آن قوی‌تر از زیردستان خود باشند) توانایی خود را در مقایسه با همکارانشان بسیار بیشتر از میزان واقعی ارزیابی کنند.
    ------------------------

    به عبارتی در کنار کمال طلبی و علاقه به انجام کارهایی با کیفیت بالاتر، مدیران به صورت جدی بر این باورند که خطاهای آنها در تصمیم گیری کمتر از خطاهای کارکنانشان خواهد بود (مسئله‌ای که همیشه و همه جا مصداق ندارد و اتفاقاً در بسیاری از کسب و کارها، کسانی که مستقیماً با فروش درگیر هستند اطلاعات ارزشمندی دارند که می‌تواند به تصمیم‌گیری بهتر کمک کند).

    بنابراین به نظر می‌رسد حتی به فرض کمال طلب نبودن و حتی به فرض قدرت طلب نبودن، هنوز هم ریشه‌های روانشناختی زیادی وجود دارد که اگر مدیران به آنها بی‌توجه باشند و آنها را به خوبی نشناسند ممکن است فعالیت‌ها را بیش از حد، حول خودشان متمرکز کرده و به مدیری همیشه حاضر برای سیستم خود تبدیل شوند.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .