طراحی سیستم فروش – درس ۱۰: کاربرد سیستم OC
طی چند درس گذشته با ویژگیهای سیستم های OC یا خروجی محور و همینطور سیستمهای BC یا رفتارمحور آشنا شدیم. همچنین در درس قبل به عنوان مقدمهای کلی توضیح دادیم که جایی که نقش نیروی انسانی در فروش بسیار بالاست حرکت به سمت سیستم OC یا خروجی محور توصیه میشود.
در این درس میخواهیم موارد دیگری را بررسی کنیم که وجود آنها باعث میشود سیستم OC یا خروجی محور، بسیار اثربخشتر و مناسبتر از سیستم BC یا رفتارمحور باشد.
تمام آنچه را که تا کنون در مورد طراحی سیستم فروش گفتهایم، میتوان در چند جمله کوتاه خلاصه کرد:
اما با همه این توضیحات، در چه شرایطی به سمت خروجی محور طیف حرکت کنیم؟ در درس قبل، یک معیار عمومی به نام الاستیسیته نیروی فروش یا وابستگی به افراد را مطرح کردیم. در اینجا به صورت دقیقتر و با توضیحات بیشتر به سایر موارد میپردازیم:
تمرین:
با توجه به ویژگیهایی که مطرح شد در میان انواع محصولات و کالاها و خدماتی که میشناسید و تجربه خرید یا فروش آن را داشتهاید، سه مورد را مثال بزنید که فروش خروجی محور یا OC میتواند برای آنها مفید و مناسب باشد. لطفاً دلایل خود را هم شرح دهید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری طراحی سیستم فروش به شما پیشنهاد میکند:
- طراحی سیستم فروش (معرفی درس)
- طراحی سیستم فروش – درس ۱: چند سوال کلیدی
- طراحی سیستم فروش – درس ۲: این بار مرغ و تخم مرغ مهم است
- طراحی سیستم فروش – درس ۳ – شناخت بهتر فرهنگ OC
- طراحی سیستم فروش – درس ۴: شناخت بهتر فرهنگ رفتارمحور
- طراحی سیستم فروش – درس ۵: ترسیم دیاگرام پارامترهای طراحی
- طراحی سیستم فروش – درس ۶: مدیر همیشه حاضر!
- طراحی سیستم فروش – درس ۷: سیستمهای سیاه چاله
- طراحی سیستم فروش – درس ۸: سیستمهای رفتارگرای کور!
- انتخاب سیستم فروش مناسب
- طراحی سیستم فروش – درس ۱۰: کاربرد سیستم OC
- مدیریت فروش: کانالهای فروش و فاکتورهای ارزیابی آنها
- MLM چیست و بازاریابی چند سطحی به چه معناست؟ شبکه های هرمی چه میکنند؟
- طراحی برنامه فروش ریفرال (معرفی از طریق مشتریان)
- پروژه پایانی درس مبانی طراحی سیستم فروش
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : فواد انصاری
1. معروف نبودن و ناشناخته بودن خدمت یا محصول :
در این گونه موارد تکیه بر معرفی محصول یا شرکت و بازاریابی بسیار بالاست و اتفاقا کار بسیار مشکل برای فروشنده است به همین خاطر مدیران به ناچار از این سیستم استفاده میکننند از طرف دیگر هم فروشنده اگر به خودش متکی باشد و بتواند این کار را انجام بکند رقیبی در بازار ندارد وسود خوبی خواهد کرد- در بخشهای از بازار که شبیه اقیانوس آبی است نه دریای سرخ (اشاره به کتابی در همین موضوع) - یک دوستی داشتم که چیز عجیبی می فروخت یک پله اظطراری که از وسط راه پله تا پایین کشیده خواهد شد و شبیه شهر بازی است به گفته خودش نمایندگی فروش را از شرکتی اروپایی گرفته بود که درصد خوبی هم میگرفت و کاملا به اختیارش و خروجی محور بود.
2. شرکت هایی مثل شرکتهای پخش دارو و خوراکی و ...
چون تعداد فروشنده های زیادی دارند و معمولا سیستم OC باعث میشه رقابت و جنب و جوش بین همه زیاد بشه
3.فروش به صورت نمایندگی
صاحب شرکت معمولا در شهریا کشور دیگری است و فروش یک منطقه را با تمام مسپولیت به کس دیگری واگذار میکند این کار برای هر دو مفیده و OC بهترین سیستمه