Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


راس اشبی – از پیشگامان نظریه سیستمهای پیچیده


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۳۰۸۵۷

از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود:

  • پس از مطالعه‌ی این درس، نام راس اشبی (Ross Ashby) را به عنوان یکی از افراد آغازگر و پیشگام در نظریه سیستمها به خاطر بسپارند.
راس اشبی و نظریه سیستمهای پیچیده و سایبرنتیک

ما در متمم به بهانه های مختلف در مورد سیستم های پیچیده صحبت کرده‌ایم.

بخش قابل توجهی از آنچه در متمم در این زمینه گفته شده، در قالب درس مدیریت در شرایط ابهام است که این مبحث را از دیدگاه نسیم طالب نویسنده‌ی کتاب قوی سیاه (و البته چند کتاب ارزشمند دیگر) مورد بررسی قرار می‌دهد.

نویسندگان و دانشمندان زیادی در بحث نظریه سیستمها فعالیت یا مطالعه یا مشارکت داشته‌اند. برخی از آنها به توسعه و تدوین این دانش کمک کرده‌اند و برخی دیگر نیز به ترویج آن در فضای دانشگاهی و نیز میان مخاطبان عمومی پرداخته‌اند.

این فهرست می‌تواند کسانی مانند هربرت سایمون، نوربرت وینر، استافورد بیر، استنلی میلگرام، نسیم طالب، کوین وارویک (Kevin Warwick) و استوارت کاوفمن را در بربگیرد.

افرادی که مورد اشاره قرار گرفتند – مثل همه‌ی ما – از دانشمندان و نویسندگان مختلفی تاثیر پذیرفته‌اند. اما جالب اینجاست که یک نام مشترک، در فهرست افراد تاثیرگذار بر روی تمام نویسندگان فوق وجود دارد: راس اشبی.

جالب‌تر این است که راس اشبی (W. Ross Ashby) به اندازه‌ی سایر افرادی که از آنها نام بردیم شناخته شده نیست.

راس اشبی | کسی که روان‌درمان‌گر نماند

راس اشبی در سال‌های آغازین قرن بیستم (۱۹۰۳) در لندن متولد شد.

تحصیلات رسمی او در حوزه‌ی روان‌درمان‌گری بود. اما دو کتاب مهم تالیف کرد که باعث شد کمتر کسی امروز او را به عنوان روان‌درمان‌گر بشناسد.

یکی از کتابهایش طراحیِ مغز (Design for a brain) و کتاب دیگرش مقدمه‌ای به سایبرنتیک (Introduction to cybernetics) نام داشت.

هر دو کتاب را امروز از کتابهای تاثیرگذار و مهم در توسعه نظریه سیستمها و به طور خاص، نظریه سیستمهای پیچیده می‌دانند.

از جمله نکات عجیب اشبی، اصرار عجیب او به تفهیم مطالب برای مخاطب است.

بر خلاف شیوه‌ی رایج در آن سالها او در پایان هر یک از فصل‌های کتابش، به خواننده تمرین می‌دهد. در پایان کتاب حل‌المسائلی قرار می‌دهد که پاسخ تمرین‌ها مشخص شود و در طول کتاب، بارها و بارها به خواننده اصرار می‌کند که قبل از درک مطالب و حل تمرین، به سراغ فصل‌های دیگر نرود.

کتابی که هرگز به پایان نرسید

اما آنچه در مورد راس اشبی، جالب و ماندگار است، یادداشت‌های روزانه‌ی اوست.

او به مدت ۴۴ سال، هر روز افکار و اندیشه‌های خود را یادداشت و ثبت می‌کرد و در واقع، کتابی را می‌نوشت که نوشتن آن تا لحظه‌ی مرگش ادامه یافت و البته هرگز تکمیل نشد.

صحبت‌های اشبی در مورد نوشته‌هایش جالب است:

ترسم این است که گرفتار این وسوسه شوم که کتابهایم را دائماً زیر چاپ و در توزیع فراگیر ببینم. [اینکه گرفتار دام نویسندگان شوم].

من خودم را یک هنرمند می‌دانم. البته هنرمندی که کار با قلم رنگ را نمی‌داند. اما عاشق کمال هستم. با نوشته‌ها و افکارم،‌ بلندپروازانه روزی را دنبال می‌کنم که چیزی [سیستمی] ساخته شود که اوج کمال باشد و خطا نداشته باشد.

لحظه‌ای که راس اشبی فوت کرد، حجم این یادداشت‌های ناتمام به ۷۱۸۹ صفحه رسیده بود که اکنون به صورت آنلاین برای همه در دسترس است (+).

جالب اینجاست که شاگردان و علاقمندان به او نیز از این شیوه تقلید کردند.

اکثر آنها با وجودی که مانند خود اشبی، کتاب‌های مختلفی نوشتند، اما مهم‌ترین کتاب خود را به صورت روزانه نوشتند و برای ثبت و نگهداری آنها و دسترسی عموم به آنها کوشیدند تا مطمئن شوند که چیزی در ذهن آن‌ها باقی نمی‌ماند که به دیگران منتقل نشده باشد.

شاید به عنوان یک مثال متاخر، نسیم طالب مثال خوبی باشد.

او چند سالی است که زندگی خود را صرف نوشتن آخرین کتابش کرده است. کتابی که Silent Risk یا ریسک خاموش نام دارد و به صورت منظم – تا هما‌ن‌جایی که تالیف و تکمیل شده – روی سایت او به روز می‌شود و به رایگان در اختیار خوانندگان قرار می‌گیرد.

واژه‌ی بازخورد یا Feedback که امروز در مدیریت و نظریه سیستمها به صورت گسترده به کار می‌رود، اگر چه توسط کارل فردیناند براون ابداع شد، اما توسط اشبی در نظریه سیستمها ترویج شد (براون، این مفهوم را بیشتر برای سیستمهای الکتریکی به کار می‌برد).

پیشنهاد عضویت در متمم

شما با عضویت ویژه در متمم، می‌توانید به درس‌ها و آموزش‌های بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:

  فهرست درس‌های متمم

موضوعات زیر، برخی از درس‌هایی هستند که در متمم آموزش داده می‌شوند:

  دوره MBA (یادگیری منظم درس‌ها)

  استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی

  فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی

  توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما

  عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی

  مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    بهزاد قاسمی ، حسینی ، مرضیه رفعتی ، عرفان ، قاسم کریمی

 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۷ نظر برای راس اشبی – از پیشگامان نظریه سیستمهای پیچیده

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی

    واقعیت این است که جمله‌‌ی شما، اگر چه اشاره‌ای به یک گزاره‌ی درست منطقی داشت، اما احساس می‌کنم تمرکز بر روی این گزاره، ممکن است باعث شود که نگاه ما از اصل موضوع به فرعیات دوخته شود.

    پرسیده‌اید: به نظرتون چه در سیستم‌های مکانیکی، چه در سیستم‌های پیچیده، تا الان انسان توانسته است چیزی کامل و بدون خطا بسازد؟

    پاسخ این سوال واضح است: خیر.

    اما چه نتیجه‌ای می‌خواهیم بگیریم؟ اینکه مثلاً اشبی اشتباه گفته است؟ یا جواب این سوال را نمی‌دانسته؟

    قاعدتاً کسی که لغت «سیستم» و «سایبرنتیک» را ساخته و در واقع، ما امروز با کلمات خود او جمله می‌سازیم و در مورد او حرف می‌زنیم، پاسخ دیگری برای این سوال داشته است و به اندازه‌ی ما چیزی را که «خود خلق کرده» نمی‌شناخته؟

    احتمالاً پاسخ منفی است.

    در اینجا دو نکته به ذهن من رسید که چون در قالب سوال مطرح کردید، احساس کردم شاید مناسب باشد پاسخی که در ذهن خودم تداعی می‌شود را بنویسم:

    نکته‌ی اول اینکه داشتن آرزوی «بلندپروازانه» برای ساختن یک سیستم بدون خطا، خود یک خطا محسوب نمی‌شود. آنهایی که می‌خواستند سیستم‌های بدون ایراد بسازند، سیستم‌های با کیفیت بالا ولی دارای خطا را ساختند و می‌سازند.

    آنها که از ابتدا، به وجود خطا و ایراد رضایت می‌دهند، در نهایت چیزی می‌سازند که احتمالاً از حداقل کیفیت هم برخوردار نیست.

    فکر می‌کنم مثلاً تفاوت یک خودروساز برتر و یک چهارچرخه ساز این است که خودروساز برتر می‌خواهد خودرویی بدون هر گونه ایراد بسازد و در نهایت، خودرویی با ایرادهای جزیی حاصل می‌شود.

    اگر من و شما باشیم، استدلال فلسفی می‌کنیم که «هیچ سیستمی بدون ایراد نیست. پس یک سطح حداقلی از ایراد را باید پذیرفت». بعد هم در نهایت یک محصول با «حداکثر ایرادهای قابل تصور» تولید می‌کنیم.

    نکته‌ی دوم که به ذهنم می‌رسد این است که باید ببینیم جملات را چه کسی تلفظ می‌کند. قاعدتاً بزرگان و اندیشمندان، وقتی جمله‌ای را می‌نویسند و می‌گویند در ذهن‌شان چیزی متفاوت از آنچه به ذهن ما می‌رسد تصور می‌کنند.

    به قول مولوی:

    کار پاکان را قیاس از خود نگیر

    گرچه باشد در نوشتن، شیر، شیر

    ما امروز جمله‌ی اشبی (و دیگران) را در حد یک جمله می‌بینیم و می‌کوشیم آنها را با منطق ساده‌ی مکانیکی بسنجیم.

    اما اشبی چه کرد؟

    وقتی اشبی به سیستم بدون خطا فکر کرد، دید که سیستم به هر حال خطا دارد.

    پس با خود اندیشید که سیستم باید دستاورد و خروجی خودش را ببیند تا بتواند خطا را اصطلاح کند. در اینجا مفهوم «بازخورد» و «بازخورد منفی» متولد شد. او این ایده را «اختراع» کرد که می‌تواند چیزی به نام بازخورد وجود داشته باشد و سیستم‌ها بر اساس بازخورد رفتار خود، خطاهای رفتاری خود را اصلاح کنند.

    واژه و مفهومی که آن را به شکل ریاضی هم تحلیل کرد و در کتاب سایبرنتیک خود، روش استفاده از بازخورد را هم شرح داد و پدر چیزی شد که امروز به نام سیستم‌های کنترل شناخته می‌شود.

    هر بار که در یک برنامه تلویزیونی یا رادیویی یا جلسه مدیریتی، می‌شنوید که کسی می‌گوید: «ما منتظر بازخورد شما هستیم». می‌توانید اشبی را تصور کنید که لبخند بر لب، گوشه‌ای ایستاده است و تلاش سیستم‌ها برای «کاهش خطای خود» و «حرکت به کمال» را می‌بیند.

    این مفهوم امروز آن‌قدر بدیهی است که ما فراموش می‌کنیم مثل الکتریسیته یا کامپیوتر یا معادلات ریاضی یا نمادهای عددی، روزی توسط کسی اختراع شده و به بشریت هدیه داده شده است.

    فکر می‌کنم ما باید بکوشیم جملات و نگرش این بزرگان را در چارچوبی که با مدل ذهنی بزرگ آنها تطبیق (یا شباهت) داشته باشد بسنجیم و نه نگرش خودمان.

     

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .