Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


برند مون بلان -داستان کسب و کار


داستان کسب و کار برند مون بلن mont blanc

کاپفرر، یکی از بزرگترین تحلیل‌گران و استراتژیست‌های برند در جهان، جایی در تقسیم بندی برندها می‌گوید:

«بعضی برند‌ها، معمولی متولد می‌شوند و بعدها به سمت لوکس شدن حرکت می‌کنند. اما بعضی برندها از ابتدا زندگی خود را به صورت لوکس شروع می‌کنند».

شاید برای گروه اول، داستان سواروفسکی نمونه خوبی باشد و برای گروه دوم، مون بلان یک مثال مناسب باشد. حدود سال ۱۹۰۶ بود که صنعت  و اقتصاد اروپا رشد و شتاب بیشتری می‌گرفت و یک بانکدار در هامبورگ و دوستش که یک مهندس از برلین بود ( به همراه شریکی که بعداً به آنها اضافه شد) تصمیم گرفتند قلم‌های لوکس تولید کنند. شرکت به نام Simplo Filler Pen Co ثبت شد.

بنیان گذاران مون بلان آنها بر این باور بودند که مدیران و کارخانه‌دارها، زمانی که رشد اقتصادی را تجربه می‌کنند ترجیح می‌دهند به سراغ نماد‌های لوکس بروند تا این رشد را به دیگران نشان دهند. خودنویس – که به خودی خود لوکس بودن را تداعی می‌کند – می‌توانست گزینه خوبی باشد. اولین محصول لوکس در سال ۱۹۰۹، خودنویسی با ترکیب رنگ سیاه و قرمز بود و نام «روژه نوار» (قرمز – سیاه) بر روی آن گذاشته شد.

آن زمان استفاده از واژه‌های فرانسوی، خود یکی دیگر از نمادهای شیک بودن و لوکس بودن بود و آلمانی‌ها هم، در خارج از حوزه صنعت، در حوزه‌ی مد و زیبایی و …، تعصبی به استفاده از نام‌های آلمانی نداشتند.

محدودیت در دسترسی کامل به این درس

دوست عزیز.

بحث  تاریخچه برند مون بلان برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

با عضویت به عنوان کاربر ویژه‌ی متمم، علاوه بر دسترسی به این مطلب، به سایر بحث‌هایی هم که تحت عنوان داستان کسب و کار مطرح می‌شوند دسترسی پیدا می‌کنید.

همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

البته از میان درس‌ها و مطالب مطرح شده، ما فکر می‌کنیم شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه‌ی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:

  دوره MBA متمم

  اصول و فنون مذاکره

  آموزش فروش

  تفکر سیستمی

  کارآفرینی

مدیر دفتر آمریکای شمالی مون بلان در سال ۲۰۰۰ در مصاحبه‌ای پذیرفت که: مون بلان، شاید روان‌ترین قلم جهان نباشد، اما قطعاً یکی از مشخص‌ترین نشانه‌های رشد و موفقیت محسوب می‌شود و یکی از نخستین خرید‌های کسانی است که به باشگاه ثروتمندان قدم می‌گذارند.

امروز برند مون بلان، از معروف‌ترین مثال‌های درس‌های برندسازی و فلسفه لاکچری در جهان است. خصوصاً کتب معتبر برندسازی، حرکت این برند از یک محصول واحد به مجموعه گسترده‌ای از محصولات را، نمونه‌ای موفق از استراتژی Brand Strech محسوب می‌کنند.

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    علیرضا مختاری ، محسن بهجت ، رحمان حیاتی ، مریم میرزایی ، عباس شحنه

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری داستان کسب و کار به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه داستان کسب و کار
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۳۳ نظر برای برند مون بلان -داستان کسب و کار

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : گروه متمم

    آرش عزیز.
    اگر بخواهم نظر شخصی بدهم (که در متمم به ندرت این کار رو میکنم چون کار یک تیم رو نباید تابع سلیقه شخصی خودم کنم) باورم بر این است که نمی‌توان روح و جسم را، شرف و رفاه را از هم جدا کرد.
    آنها که شرافت را از رفاه و ثروت جدا کردند، دیدیم که خود عموماً در خلوت‌شان چگونه شرافت جامعه‌‌ای را با رفاه شخصی معامله می‌کنند.

    شاید - به دید من - زمان استفاده سودجویانه یا ساده اندیشانه از سعدی و سایر بزرگانمان گذشته است. آن زمان «سکه» بود اما «پول» اختراع نشده بود. به معنای دیگر اقتصاد تعریفی بسیار متفاوت داشت و «اعتبار» به عنوان بخشی از قیمت مسکوکات معنا نداشت.سکه‌ای که در دست تو قرار می‌گرفت، از جیب من رفته بود و چنین بود که ثروت، گاهی در دید برخی مذموم شمرده می‌شد.
    اختراع پول، که بدون انکار حاصل نبوغ غربی است – همچنانکه اختراع سکه، حاصل نبوغ اهل خاورمیانه و شرق دور است – این فضا را ایجاد کرد که اسکناس، علاوه بر طلا، به اعتبار ایجاد شده توسط من و تو هم تکیه کند و همه مردم یک جامعه به صورت بالقوه بتوانند ثروت و رفاه را تجربه کنند.

    امروز، اگر داشتن خودکاری گران قیمت یا خودرویی لوکس، آرزوی دست نیافتی بخش بزرگی از جامعه ماست، سو استفاده و سو تعبیر توصیه‌های اخلاقی قدیمی و راضی کردن مردم به اینکه لباس زیبا نشان آدمیت نیست، کاری خلاف اخلاق و دور از شرافت انسانی است.

    باید ناتوانی و شور زیاد انسانی و شعور کم اقتصادی خود را بپذیریم و برای توسعه رفاه مردممان تلاش کنیم.

    بله. بله. حتماً لباس و خودرو و خودکار، معیار شرافت نیست، اما تلاش نکردن هر یک از ما برای مدیریت و توسعه اقتصاد به شکلی که دسترسی به لباس و خودرو و خودکار لوکس، برای همه اقشار جامعه قابل تصور نباشد، ناشرافتمندانه ترین است!

    (زمانی که در اتریش، در یک کلاس درس در دبیرستان به عنوان مهمان حاضر شدم، معلم می‌گفت: بچه‌ها. درست است که هر کسی از هجده سالگی می‌تواند با یک وام ساده لکسوس بخرد و سوار شود، اما کاش اول کمی کار کنید و در شغلتان رشد کنید و بعد به دنبال زندگی لوکس بروید. باید اول ذهن شما رشد کند بعد مدل ماشین‌تان!)

    آرزوی من و همه همکاران من که در این پروژه، به اندازه‌ی توان ضعیفمان، برای توانمندسازی هموطنانمان می‌کوشیم این است که تهیه خودرو لوکس و خودکار لوکس و خانه لوکس یا عدم تهیه آن، حاصل یک انتخاب انسانی باشد نه محدودیت‌های اقتصادی. در غیر این صورت، سعدی و حافظ و دیگران، جز به درد منبر و مدرسه نخواهند خورد.
    ------------------
    محمدرضا شعبانعلی

    پی نوشت:
    توضیحات دیگری را هم در روزنوشته ها آوردم. کاش حوصله کنی و بخوانی

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .