Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
شرایط دریافت هدیه نوروزی متمم: دوره صوتی آموزش هدف‌گذاری (کلیک کنید)


تعریف استارت آپ چیست؟


تعریف استارت آپ یا کسب و کار نوپا چیست؟

استارت آپ (به انگلیسی: Startup یا Start-up) را به فارسی به شرکت نوپا ترجمه کرده‌اند.

اگر چه در تعریف استارت آپ بر این مسئله تاکیدی وجود ندارد که حتماً فعالیت آن در حوزه تکنولوژی یا فن آوری اطلاعات باشد، اما به دلیل اینکه بسیاری از استارت آپ ها در سالهای اخیر حول این زمینه‌ها شکل گرفته‌اند، گاهی در تعریف استارت آپ به این مسئله هم اشاره می‌شود که استارت آپ باید در حوزه فن آوری‌های نوین فعال باشد.

در این زمینه که آیا باید هر فعالیت نوپایی را استارتاپ در نظر گرفت یا نه، اختلاف‌نظر وجود دارد. در بیشتر کتابهای آکادمیک کارآفرینی، حتی کتاب‌هایی که مدرن‌تر هستند و رویکرد نوگرا دارند، معنای گسترده‌ای برای استارت آپ در نظر گرفته می‌شود و هر کسب و کار نوپایی استارتاپ نامیده می‌شود (مثلاً کتاب کارآفرینی بارینگر).

اما کسانی که فرهنگ شرکتهای سیلیکون ولی را می‌شناسند و مدیران و مشاوران و نظریه‌پردازان شرکتهای حوزه فناوری را دنبال می‌کنند، در کتابها،‌ مقالات و مصاحبه‌های خود، معنای محدودتری برای استارتاپ در نظر می‌گیرند و بین استارتاپ (یا کسب و کار نوپا) با کسب و کارهای کوچک (Small Business) تفاوت قائلند.

ما هم در بیشتر درس‌های متمم، استارتاپ و کسب و کار کوچک را از یکدیگر تفکیک می‌کنیم و اگر جایی چنین نگاهی وجود نداشته باشد،‌ صریحاً به آن اشاره خواهیم کرد.

در اینجا چند تعریف استارت آپ را با هم مرور می‌کنیم:

تعریف استارت آپ به عنوان یک واژه انگلیسی در دیکشنری وبستر

دیکشنری وبستر کلمه استارتاپ را به این صورت تعریف کرده است که: «استارت آپ یک کسب و کار جدید (A new business) است.» (منبع)

بر اساس این تعریف، دامنه مشاغل استارتاپی بسیار گسترده خواهد بود. یعنی اگر شما یک مغازه یا فروشگاه کوچک یا مثلاً یک آنلاین شاپ کوچک اینستاگرامی هم راه اندازی کنید، استارتاپ تأسیس کرده‌اید. وبستر تأکید می‌کند که کلمه استارتاپ از سال ۱۸۴۵ در متون انگلیسی وجود داشته است.

تعریف استارت آپ توسط مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا (USSBA)

مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا یا USSBA استارتاپ‌ها را کسب و کارهایی در نظر می‌گیرد که دو ویژگی دارند. نخست این‌که معمولاً حول محور تکنولوژی شکل گرفته‌اند و دیگر این‌که پتانسیل رشد بالایی دارند. (منبع)

این مرکز تأکید می‌کند که پتانسیل رشد بالا باعث می‌شود که استارتاپ‌ها دغدغه‌ی تأمین مالی هم داشته باشند و بیشتر از کسب و کارهای کوچک غیراستارتاپی به دنبال جذب پول باشند. چون بنیان‌گذاران آن‌ها معمولاً بر این باورند که با جذب سرمایه می‌توانند به سرعت سهم بیشتری از بازار بالقوه‌ی خود را به دست بیاورند و در اختیار بگیرند.

تعریف استارت آپ توسط استیو بلنک

استیو بلنک که او را از پیشگامان نظریه‌پردازی در حوزه‌ی استارتاپ می‌دانند، استارتاپ را چنین تعریف می‌کند: «سازمانی که شکل گرفته تا مدل کسب و کار خود جستجو کند. مدل کسب و کاری که قابل تکرار و مقیاس پذیر است.» (منبع)

در تعریف استیو بلنک سه نکته‌ی کلیدی درباره‌ی ویژگی های استارتاپ وجود دارد:

نخست این‌که مجموعه‌های استارتاپی هنوز در وضعیت ابهام هستند و مدل کسب و کار خود را کشف نکرده‌اند. یعنی هنوز دقیقاً‌ نمی‌دانند محصول‌شان چیست و مشتریان‌شان چه کسانی هستند و چگونه قرار است با ارائه‌ی محصول به مشتریان خود، ارزش ایجاد کنند.

دومین ویژگی استارتاپ این است که شرکتهای استارتاپی به دنبال یک مدل تکرارپذیر (Repeatable Business Model) می‌گردند. یعنی مدلی که بتوانند به سادگی آن را از یک محصول به محصول دیگر توسعه دهند (به دیجی‌کالا فکر کنید که توانست ایده استارتاپی خود را از فروش لوازم دیجیتالی را به لوازم خانه و بعداً انواع محصولات توسعه دهد و همان بازی را در بازارهای دیگر تکرار کند).

سومین ویژگی استارتاپها این است که مدل کسب و کار آن‌ها مقیاس پذیر است (Scalable Business Model). یعنی همان کاری را که امروز مثلاً برای ۵۰ مشتری انجام می‌دهند، به صورت بالقوه بتوانند برای ۵۰۰۰ یا ۵۰۰۰۰۰ مشتری هم انجام دهند.

تعریف استارت آپ توسط اریک ریس

اریک ریس در کتاب Lean Startup که با عنوان «نوپای ناب» به فارسی ترجمه شده است، استارتاپ را چنین تعریف می‌‌کند: «استارت آپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود آمده است.»

او تأکید می‌کند که استارتاپ یک «نهاد / Institution» است و نه یک محصول. به بیان دیگر، استارتاپ نگاهی فراتر از محصول داشته و مدام در پی رشد و کشف قلمروهای تازه باشد.

ابهام کلمه‌ی کلیدی در تعریف اریک ریس است و او تأکید می‌کند که برای غلبه بر این ابهام،‌ مدیران استارتاپی باید به سراغ «یادگیری بر پایه‌ی اعتبارسنجی» بروند. یعنی هیچ فرضی را به شکل مطلق، درست در نظر نگیرند و در هر مرحله با آزمودن فرض‌هایشان زمینه‌ی برداشتن گام بعدی را فراهم کنند.

در نگاه اریک ریس (و همین‌طور استیو بلنک) این آزمودن فرضیه‌ها بسیار مهم هستند. حتی اگر باعث شوند استارتاپ برنامه‌ی فعلی خود را متوقف کند و مسیر تازه‌ای در پیش گیرد. به همین علت، اصطلاح Fail Fast در اکوسیستم استارتاپی (یا اگر دقیق‌تر بگوییم: جامعه استارتاپی) رواج یافته و طرفداران فراوانی دارد.

[ درس مرتبط: خلاصه کتاب نوپای ناب (Lean Startup) اریک ریس ]

تعریف استارت آپ در متمم چیست؟

ما در متمم وقتی از واژه کسب و کار نوپا یا استارت آپ استفاده می‌کنیم، ویژگی‌های زیر را مد نظر داریم:

کسب و کاری که قصد دارد ارزش آفرین باشد.

 کسب و کاری که پایداری برای اعضای آن دغدغه است و فرصت‌جو است اما فرصت‌طلب نیست.

کسب و کاری که دغدغه‌ی مقیاس پذیری دارد.

 کسب و کاری که ممکن است مبتنی بر تکنولوژی های نوین باشد یا نباشد.

 کسب و کاری که هنوز در شرایط ابهام است و دوران نوزادی و کودکی خود را طی می‌کند.

هم‌چنین اگر شاخه‌ی خاصی از کسب و کار نوپا مد نظر ما باشد، آن را با صفات مربوطه ذکر خواهیم کرد. مثلاً ممکن است چنین اصطلاحاتی را به کار ببریم:

  • کسب و کار نوپا مبتنی بر تکنولوژی های نوین
  • استارت آپ مبتنی بر فن آوری اطلاعات
  • کسب و کار نوپای خانگی
  • کسب و کارهای نوپای آینده نگر
  • کسب و کارهای نوپای ایجادکننده تحول در بازار (Disruptive)

[ درس مرتبط: انواع استارت آپ ]

متمم، مجموعه‌ی درس‌ها و بحث‌هایی را که به استارت آپ‌ها و کسب و کارهای نوپا مربوط است در نقشه راه کارآفرینی و ایجاد کسب و کارهای کوچک گردآوری کرده است:

[   نقشه راه کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای کوچک]

 معادل فارسی استارت آپ چیست؟

در برخی وب‌سایت‌ها چنین ذکر شده که فرهنگستان زبان و ادب فارسی واژه‌ی کارآغازیان را به عنوان معادل فارسی واژه‌ی Startup برگزیده است. اما فرهنگستان چنین ادعایی را تکذیب کرده است (+).

به‌نظر می‌رسد که اگر استفاده‌ از واژه‌ی استارت آپ را مناسب نمی‌دانید، هم‌چنان یکی از بهترین گزینه‌ها برای توصیف شرکتهای استارت آپی، اصطلاح شرکت نوپا باشد. تعبیری که در ترجمه‌ی عنوان برخی از کتابهای مربوط به استارت آپ نیز به‌کار رفته است.

محدودیت در دسترسی کامل به این مجموعه درس

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های کارآفرینی برای اعضای ویژه متمم امکان‌پذیر است.

  تعداد درس‌ها: ۶۴ عدد

  دانشجویان این درس: ۶۰۹۱ نفر

  تمرین‌های ثبت‌شده: ۳۶۲۸ مورد

پس از فعال کردن اشتراک ویژه در متمم، به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در این‌جا ببینید:

  نقشه راه یادگیری درس‌های متمم

دوستانی که درس‌های کارآفرینی متمم را مطالعه کرده‌اند،‌ به درس‌های زیر هم علاقه نشان داده‌اند:

  مدل کسب و کار  |  بیزینس پلن  |  ارزش آفرینی

  تصمیم گیریاستراتژیتفکر استراتژیک | داستان کسب و کار

  مشاوره مدیریت  |  کوچینگ  |  مسیر شغلی

  دیجیتال مارکتینگ  |  برندسازی  | پرسونال برندینگ

  مذاکره  |  مهارت ارتباطی  | توسعه فردی

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    مرضیه عسگری نوری ، حسین باغبان ، امین رستاد ، شهاب مخلص گرامی ، یاسر تمیمی

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۲۴ نظر برای تعریف استارت آپ چیست؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی

    با کمی جستجو به این نتیجه رسیدم که با وجود متنوع بودن تعریف استارتاپ، تعریفی که استیو بلنک ارائه کرده تقریباً جا افتاده و در بسیاری از سایت‌ها و کتاب‌ها به کار میره.

    ویژگی کلیدی تعریف بلنک اینه که استارتاپ هنوز در جستجوی بیزینس مدل هست و نتونسته مدل کسب و کار خودش رو کشف کنه.

    مشکلی که من همیشه در ذهن خودم دارم اینه که کسب و کارهایی هستند که الان پنج،‌ شش یا ده سال از تأسیس‌شون گذشته و الان نه‌تنها مدل کسب و کارشون مشخص شده،‌ بلکه دیگه خودشون به حاکمان بازار تبدیل شده‌ان.

    به تعبیر استیو جابز،‌ دیگه نه‌تنها دزد دریایی نیستن، بلکه الان خودشون کشتی‌های بزرگ رو گرفته‌ان و نیروی دریایی تشکیل دادن و مواظبن که دزدهای دریایی تازه (رقبای جدید) نتونن در برابرشون رشد کنن.

    اما مدیران این کسب و کارها مدام به عنوان «مدیران شرکتهای استارتاپی» (و نه به عنوان مدیر موفق یا مدیر کسب و کار) در سمینارها و برنامه‌های مختلف شرکت می‌کنن و البته هر جا هم، وام یا منفعتی باشه، اگر احساس کنن هزینه‌ی مالی و اجتماعی بالایی نداره، حتماً ازش استفاده می‌‌کنن.

    مدتی پیش تعریف سارنن اشتاین بارث (Sarnen Steinbarth) رو دیدم و با وجودی که فرد معروف و صاحب‌نامی نیست،‌ حس کردم ایده‌ی استیو بلنک رو به شکل زیباتر و شفاف‌تری گفته و شاید برای جامعه‌ی ما که خیلی‌ها سعی می‌کنن خودشون رو به عنوان استارتاپ جا بزنن (يا دوست ندارن این عنوان رو رها کنن) مفیدتر باشه.

     

    اشتاین‌ بارث می‌گه: «استارتاپ کسب و کاریه که هنوز موفق نشده» یا به تعبیر دیگه «شرکتی که هنوز فاز موفقیت رو تجربه نکرده.»

    با این تعریف،‌ شاید ساده‌تر بتونیم شرکتهایی رو که دیگه از فاز استارتاپی عبور کرده‌ان، تشخیص بدیم و کنار بذاریم.

  1. محمدرضا رضائی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    دیدم فرهنگستان زبان و ادب فارسی، معادل فارسی "شرکت نوآفرین" را برای "Start-up Company" انتخاب و آن را اینطور تعریف کرده است: "شرکتی که تازه شروع به کار کرده است و در نخستین مرحلۀ فعالیت نوآورانۀ خود قرار دارد". (منبع)
    با توجه به تعاریف متعدد ارائه شده در متن درس و کامنت‌ها، من شخصا فکر می‌کنم،‌ "شرکت نوپا" معادل بهتر و فراگیرتری باشد. پس از آن، طبیعی است که هر شرکت نوپایی (به خصوص در موضوعات تکنولوژی)، در مراحل اولیه رشد خود، با ابهام زیادی مواجه است و هنوز به مرحله ثبات و پایداری (موفقیت) نرسیده است.
    در مورد تعریف استیو بلنک، هنوز متوجه نشده‌ام که ویژگی‌هایی مانند تکرارپذیری (Repeatability) و مقیاس‌پذیری (Scalability) را به عنوان شروط لازم برای اطلاق واژه Start-Up می‌داند یا این‌که می‌خواهد بر اهمیت رویکرد و توجه بنیان‌گذاران به این دو ویژگی (برای فکر به مراحل ادامه و توسعه کسب و کار) تاکید کند.  

  2. یاسر نظریانی گفت: (عضو ویژه)

    یه نکته‌ای که تو تعریف استارتاپ به نظرم مهمه و اینجا بهش پرداخته نشده اینه که مرز مشخصی بین استارتاپ بودن و نبودن وجود نداره. شرکتی که ۱۰ ساله شروع به فعالیت کرده میتونه ۲سال اول استارتاپ بوده باشه، ۶ سال بعدش نباشه و دو سال انتهایی مجددا رفتار استارتاپی داشته باشه ولی هیچوقت جایی این شکلی مطرح نمیشه. چون بیشتر مایندست بنیانگذاران هست که مشخص میکنه استارتاپ هست یا نه.

    حتی من بعید میدونم کسی استارتاپ دونستن یه شرکتی با این مشخصات رو بتونه رد کنه؛

    یه شرکتی که شاخص‌های استارتاپ (که اینجا گفته شد و براساس تعاریف بین‌المللی هست) رو نداره ولی پلن رشد ۱۰۰برابری تو یه سال داره!

    به نظر من مهمترین شاخصه ی استارتاپ همین مقیاس پذیر بودن اون هست.

    اینجا جاییه که فرق استارتاپ با رستوران و سوپرمارکت و… مشخص میشه.

    یعنی اگه بخوای فروش رستوران رو X10 کنی، باید حدودا ۱۰ برابر فضا و میزوصندلی (و امکانات فیزیکی) ۱۰برابر نیروی انسانی، ۱۰برابر مواد اولیه و… تهیه کنی.

    درحالیکه برای ۱۰X رشد دادن فروش تو یه استارتاپ، لزوما نیاز نیست زیرساخت‌ها ۱۰ برابر افزایش پیداکنه. حتی اغلب موارد با افزایش کمتر از ۲ برابری نتیجه میده.

    از نظر من اگر وابستگی رشد فروش به منابع خطی باشه اون کسب و کار استارتاپ نیست و اگر اکسپوننشیال باشه، بعیده استارتاپ نباشه!

     

     

  3. محمد پورملک گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    تعاریف به خوبی بیان شدند و دیگه در باب تعریف نکته اضافه‌ای نیست فقط اینکه متاسفانه واژه استارتاپ بین اکثریت مردم معنای مثبتی نداره و بیشتر از این جنبه نگاه میکنن که قراره چند نفر خوب و خوش و خرم دور هم جمع بشن و شکست بخورن و کار جدیی انجام ندن.

    مثلا چند وقت پیش من مشاور یه تیم استارتاپی بودم و تیم به دنبال یک عضو جدید بود. عضو جدید با اینکه حدود ۳۰ سال سن داشت گفت اگه کارتون استارتاپی هست من نمیام. من پرسیدم چرا گفت کارای استارتاپی آبکی هست معمولا.

    البته شاید حق هم داشته باشه. چون زمانی خونواده ها به این افتخار میکردن که بچه ما دانشجو هست. بعد که دانشجویی از وجوه خوبش فاصله گرفت گفتن بچمون استارتاپ زده!

    و به قول محمدرضا از اون طرف هم میبینیم که شرکت‌های بزرگ و مطرح که به سرمایه های میلیاردی رسیدن و تثبیت شدن هنوز خودشون رو استارتاپ میدونن.

  4. برای استارتاپ شاید بشه عدم قطعیت و پتانسیل رشد سریع را به عنوان اصلی‌ترین ویژگی‌ها در نظر گرفت و با عبور از مرحله عدم قطعیت که با شناخت کاملتری از محصول یا خدمت خود، شناخت دقیقتر مشتریان و همچنین روش ارتباط با آنها همراه است، میتوان گفت که استارتاپ در شرف تبدیل شدن به یک بیزنس است.