انواع اعتیاد به کار: معتادان سرسخت و خستگی ناپذیر
در درس قبلی از سلسله درس‌های خودشناسی متمم، مقدمه‌ای درباره اعتیاد به کار و افراد معتاد به کار مطرح کردیم. همچنین با کتاب براین رابینسون آشنا شدیم و دیدیم که او طبقه بندی جالبی درباره افراد معتاد به کار ارائه می‌کند.
طبقه بندی او در سراسر جهان، کمک زیادی به افرادی کرده که گرفتار این بیماری بوده و هستند. جدای از اعتبار علمی، ما دلیل دیگری هم برای توجه ویژه به مدل براین رابینسون داریم و آن دلیل، این است که شیوه‌ی طبقه بندی و نگرش او، می‌تواند حلقه اتصال خوبی به بحث‌های اهمال کاری و کمال طلبی در متمم هم باشد.
همیشه وقتی از اهمال کاری حرف می‌زنیم، این واژه در ذهن ما یک بار منفی را هم ایجاد و تداعی می‌کند. اشتباه هم نیست. اهمال کاری و به تعویق انداختن واقعاً یک ویژگی منفی است. اینکه من به مهلت تعیین شده برای انجام کارها توجه نکنم و کارها را با تنبلی و به اجبار، آن هم پس از مهلت مقرر به پایان برسانم قطعاً صفت پسندیده‌ای نیست و جدا از اینکه یک عادت رفتاری نادرست است، می‌تواند فشارها و تنش‌ها و شکست‌های متعددی را در زندگی ما رقم بزند.
اما بیایید به متضاد اهمال کاری هم فکر کنیم. ببینیم که آیا متضاد آن، یک ویژگی رفتاری خوب است یا آن هم یک عادت رفتاری نادرست دیگر است؟
در درس‌های بعدی، انواع دیگر معتادان به کار را بررسی می‌کنیم و سپس به راهکارهای مواجهه با این بیماری می‌پردازیم.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری اعتیاد به کار به شما پیشنهاد می‌کند:
- اعتیاد به کار چیست؟ نشانه های اعتیاد به کار و عوارض آن
- کتاب زنجیر شده به میز کار | برایان رابینسون
- پرسشنامه اعتیاد به کار
- انواع اعتیاد به کار: معتادان سرسخت و خستگی ناپذیر
- انواع اعتیاد به کار: معتادان اهمال کار
- انواع اعتیاد به کار: افراد معتاد به کار توجه طلب
- انواع اعتیاد به کار: عشق بازی با کار
- چه عواملی موجب گسترش اعتیاد به کار می‌شوند؟
- رابطه اعتیاد به کار و عزت نفس (در مغز یک معتاد به کار چه میگذرد؟)
- سندرم ایمپاستر – دیگران از واقعیت ماجرا خبر ندارند
- چند پیشنهاد برای افراد معتاد به کار
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبت‌نام | اطلاعات بیشتر فهرست درس‌های متمم
نویسنده‌ی دیدگاه : فواد انصاری
حدود 3 سال این رفتار رو داشتم به شکل افراطی ولی الان اینطوری نیستم و زمان استراحت و تفریح را از کار جدا کردم ، افراد معتاد به کار برده شغل و کسب وکارشان هستند البته شاید بعضی ها بگویند این ناشی از عشق و علاقه است مثل در کتاب سنگ فرش هر خیابانی از طلاست کیم ووچونگ مدیر عامل دوو طبق تعاریفی که از زندگیش میکنه یک معتاد به کار کاملا افراطی هست این رو خودش هم اعتراف میکنه و میگه هر چیزی غیر از کار کردن وقت تلف کردنه . به هر حال من از حالات تعادل فعلی خودم لذت می برم و به نظرم کار کردن افراطی منجر به درآمد آنچنانی نمیشود و بیشتر باعث استهلاک روحی و جسمی و روانی میشود که در بلند مدت خودش را نشان می دهد . قبلا حتی وقتی در اتوبوس بودم یا مهمانی یا با کسی صحبت میگردم ویا خیلی عذر میخوام حتی در دستشویی احساس میکردم وقتم و زندگیم داره نابود میشه الان به اون موقع میخندم و عجله و استرس ندارم . ولی خیلی از ما اینطوری هستیم مخصوصا در شهرهای بزرگ مثل تهران . یعنی اعتیاد به کار تبدیل به یک سبک زندگی شده و احتمالا در جدایی و سردی روابط خانوادگی و افسردگی بیش از حد و شایع تاثیر گذار بوده .
ممنون استاد از توجه به این بحث