Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


اشتباهات و مشکلات رایج در مدیریت پروژه های کوچک چیست؟


مدیر پروژه در مدیریت پروژه های کوچک ممکن است اشتباهات زیادی داشته باشد

معمولاً رایج است که می‌گویند تدوین استراتژی برای شرکتهای کوچک، اگر دشوارتر از شرکتهای بزرگ نباشد، ساده‌تر نیست.

بسیاری از آنهایی که از صبح تا شب، برای تمام کشور از سطح رییس جمهور تا خودروسازی‌ها و وزارت‌خانه‌ها و سازمان‌ها و شرکت‌های مختلف، پیشنهادهای اصلاحی و اجرایی می‌دهند و یا از انتخاب فلان مدیر برای فلان سازمان گله‌مند هستند، چالشی در حد انتخاب کارهای کم‌تر تخصصی مانند نگهبان یا پرسنل خدماتی را برای سازمان خود نمی‌توانند مدیریت کنند و می‌بینید که دست به دامن زمین و آسمان هستند تا کسی بیاید و برایشان کاری بکند.

شاید به همین علت است که کمتر کسی جرات می‌کند در زمینه‌ی استراتژی یا مدیریت منابع انسانی یا تبلیغات برای مجموعه‌های کوچک، حرف بزند و همه ترجیح می‌دهند سازمان‌ها و کسب و کارهای بزرگ را به عنوان مخاطب خود انتخاب کنند.

این مسئله را در حوزه‌های دیگر مدیریتی و مهارتی هم می‌توان دید.

به همین علت است که گاهی به درستی می‌گویند:

اشتباهات و مشکلات در مدیریت پروژه های کوچک

در این درس می‌خواهیم در کنار یکدیگر برخی از رایج‌ترین اشتباهات و مشکلات رایج در مدیریت پروژه های کوچک را با هم مرور کنیم:

تقلید از ساختار و جزئیات عملیاتی پروژه‌های بزرگ

هر کسی در یک پروژه متوسط یا بزرگ کار کرده باشد، احتمالاً با نرم‌افزارهایی شبیه Microsoft Project یا نرم افزار مدیریت پروژه شرکت Primavera برخورد داشته است.

اما آیا برای یک پروژه کوچک هم، استفاده از این نوع نرم‌افزارها لازم است؟

ما فهرستی از برخی نرم افزارهای ساده برای مدیریت پروژه‌های کوچک تنظیم کرده‌ایم، اما با وجود آن فهرست، باز هم نباید فراموش کنیم که شاید حتی نرم‌افزارهایی که ظاهراً برای مدیریت پروژه هم طراحی نشده‌اند، بتوانند در این نوع کارها مفید و قابل استفاده باشند.

تقلید از پروژه‌های بزرگ صرفاً در زمینه‌ی راهکار‌های نرم‌افزاری نیست و در زمینه‌های دیگر هم وجود دارد.

مثلاً پروژه‌های بزرگ، همیشه نیازمند دفتر مرکزی و محل استقرار فیزیکی هستند و تقریباً نداشتن چنین محلی، غیرقابل تصور و غیرممکن است.

اما آیا چند دوست که با یکدیگر یک کار کوچک را آغاز کرده‌اند و می‌خواهند یک اپلیکیشین موبایل طراحی و تولید کنند، نیاز به محل استقرار فیزیکی دارند؟

جو پالیتزی مدیر بزرگ‌ترین شرکت فعال در حوزه استراتژی محتوا در جهان (CMI)، در پادکست‌های خود تاکید می‌کند که یکی از مهم‌ترین رازهای موفقیتش این بوده که حتی تا زمانی که شرکت او به مقیاس متوسط هم رسیده بوده، هزینه‌ای را به محل استقرار فیزیکی اختصاص نداده بوده است.

نکته‌ی دیگری که در درس‌های قبلی هم اشاره شد، به خود موقعیت مدیر پروژه بازمی‌گردد:

محدودیت در دسترسی کامل به این درس

دوست عزیز.

دسترسی کامل به این درس برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

با عضویت به عنوان کاربر ویژه‌ی متمم، علاوه بر دسترسی به این مطلب، به سایر بحث‌هایی هم که به کنترل پروژه و مدیریت پروژه مربوط هستند دسترسی پیدا می‌کنید. همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

البته از میان درس‌ها و مطالب مطرح شده، ما فکر می‌کنیم شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه‌ی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:

  سیستمهای کنترل مدیریت | تصمیم گیری

  مدیریت زمان | نظم شخصی

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    حمیدرضا زارع ، نجمه ، سعید بیضایی ، عزیزه تیموری ، عباس

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت پروژه های کوچک به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدیریت پروژه های کوچک
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۵۸ نظر برای اشتباهات و مشکلات رایج در مدیریت پروژه های کوچک چیست؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : حمید طهماسبی

    یکی از بزرگترین مشکلات پروژه های کوچک، تعداد نیروی انسانی است.

    زمانی که شما با یک نفر شروع به کار و همان یک نفر هم برای کار شما کافیست و کلی انرژی و هزینه صرف شده تا امروز روز به کارش سوار شده است. حالا وقت کلیم کردن است. هر بار حرف جدیدی می زند ، بهانه های متفاوت می آورد.

    در حدی که به خودتان می گویید ای کاش تمام این مدت یک کارمند دیگر هم داشتم و هزینه اضافی او را هم می دادم ولی این کارمند به دلیل اینکه می داند یک نفر است و ما به آن احتیاج داریم این بازی ها را در نمی آورد.

    به نظر من مشکل عمده پروژهای کوچک تعداد نیرو انسانی است.

    جا دارد همین جا در مورد 7 دلیل شکست بگویم که پروژه های کوچک بسیار با آن دست وپنجه نرم می کنند:

    1- این کار را جدی نمی گیرند

    مردم اکثرا فکر می کنند برای راه اندازی یک تجارت درآمد زا باید کلی سرمایه گذاری بکنند.

    در صورتی که دنیای الان مانند قبل نیست زمانی که مارک زاکربرگ اینستاگرام را خرید تعداد اعضای اینستاگرام فقط 18 نفر بود. یکی از فکر های اشتباه مدیران هم همین است که زمانی خود را در پیشرفت می بینند که سازمانشان کارمند اضافه کند.

    بعضی افراد میزان جدیتشان به کار به نسبت سرمایه گذاری است که آنجا انجام می دهند فکر می کنند شرکتی با سرمایه یمک میلیارد حتما بشتر از شرکتی با سرمایه 50 میلیون سود می دهد.

    2-شک

    بدانید که"Doubt is killer" و با شک نمی توان کاری را انجام داد. به کار خود ایمان داشته باشید و از افراد Dream stealer دوری کنید. همیشه اشتباه هست. شما خودتان را نبازید.

    3- آموزش ندیدن

    مگر می شود در دنیای امروز که همه چیز در تغییر هست هر روز اطلاعات خود را به روز نکنیم. باید نه تنها در زمینه تخصصی کارمان بلکه در جند زمینه بی ربط هم مطاله کنیم. یاد هست بعضی وقت ها که به مادرم به شوخی گله می کردم که "بیا من رفتم ارشد گرفتم چی شد؟" همیشه مادرم می گفتن"حتی اگر دزد هم می خواستی بشی، دزد دانا گزیده تر بَرَد کالا را".

    حدود 10 سال پیش یکی از بستگان ما به دلیل یک عمل زیبایی در بیمارستان بستری بود و بابت آن عمل حدود 3 میایون هزینه کرده بود، که تو اون سال ها میگفتن این دکتر روزی 3 الی 5 تا از این عمل ها دارد(دیگه حساب کتاب بلدید حتما، فقط لطفا تورم هم از 10 سال پیش حساب بشه) من زمانی که این دکتر را دیدم وقت مناسبی گیر آوردم و ازش پرسدم که چی شد شما انجوری شدی(رمز موفقیت) گفت من هر روز صبح 2 ساعت تو زمینه رشته ام مطالعه می کنم.

    4- فکر می کنند سریع باید پول دار شوند

    متاسفانه به دلیل زندگی که الان ما دچارش شدیم(fast life) جوان های ما صبور نیستند و از هر کاری که انجام می دهند در همان ماه های اول نه تنها پول بلکه سود می خواهند(می خواهند علاوه بر درآوردن سریع سرمایه به سود آوری نیز سریع برسند). در صورتی که ما یک اصطلاحی داریم از پدرانمان به اسم چوب خوری. آنها وقتی دکانی را باز می کردند می دانستند تا به درآمد زای برسد چند سالی به طول می انجامد. همین دیجی کالا اگر الان رنک 4 ایران است، اگر همه در فضای مجازی اسمش را شنیده اند، این تجارت 9 سال پیش شروع شده(9 ساللللللللللللللل)9 سال پیش که اینترنت dial up بود. باید هم حالا به این وضع درآید. تازه همه می دانند که سرعت رشد در فضای آنلاین خیلی بیشتر از آفلاین است. پس 9 سال در فضای آنلاین ایران واقعا عدد زیادیست.

    5-تمرکز نداشتن

    با هر کار یکه شروع کرده اید همان را یک مدت ادامه دهید و به خود کارتان اجازه دهید خودشان را نشان دهند. از این شاخه به شاخه دیگر پریدن باعث می شود اعتماد اطرافیان هم نسبت به شما سلب شود.

    شاید کلیشه ای باشه ولی "ذره بین وقتی می تواند یک شی را بسوزاند که نور را متمرکز در نقطه ای کند"

    6-فقدان آینده نگری

    رویا بافی کار بسیار خوبیست و اخلاق انسان های بزرگ و موفق است.

    "بینش بی عمل صرفا رویاست

    عمل بی بینش صرفا وقت گذرانیست

    بینش به همراه عمل است که می تواند دنیا را دگرگون کند"

    توی یک کتابی خواندم"هر چقدر بیشتر از 8 ساعن در روز کار کنید به روی آینده خود سرمایه گذاری کرده اید"

    7-بینش نداشتن(vision)

    "بینش بی عمل صرفا رویاست

    عمل بی بینش صرفا وقت گذرانیست

    بینش به همراه عمل است که می تواند دنیا را دگرگون کند"

    هدف داشته باشید.

    حتما فایل صوتی نقطه شروع را از فروشگاه متمم دانلود کنید و گوش کنید مخصوصا قسمت goal setting.

    موفق باشید-Dimah

     

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .